شماره ۱۰۳۹ | ۱۳۹۵ يکشنبه ۲۶ دي
صفحه را ببند
قاچاق، رانت‌خواری ، پولشویی و ... از معضلات کشورهای در حال توسعه است
فقر، منشأ فساد

فاطمه صفری| پدران و مادران نگران فرزندان‌شان هستند، فرزندانی که در برهه‌‌ای از زمان زندگی می‌کنند که دیگر آن امنیت اخلاقی در بین مردمانش وجود ندارد. از زنان و مردان متاهل گرفته تا کودکانی نوپا که به‌تازگی طعم شیرین دبستان را می‌چشند و در حال بزرگ‌شدن در چنین جامعه‌ای هستند که انواع و اقسام فساد در آن دیده می‌شود، فسادهایی چون اخلاقی، مالی، اداری، اقتصادی و حتی سیاسی. به‌راستی چرا باید در جامعه اسلامی فساد اخلاقی وجود داشته باشد؟ مگر نه این‌که جامعه ما به اسم اسلام آراسته شده‌ است. چند سالی از آن روزها می‌گذرد که در سایتی ‌به این موضوع برخوردم‌ که والدین دانش‌آموزان دبستانی ادعا کردند ناظم بی‌رحم با فریب فرزندان‌شان را مجبور به کارهایی کرده که دور از انسانیت بوده است. پدر یکی از دانش‌آموزان که نمی‌خواست نامش به خاطر آبروی فرزندش فاش شود، گفت: چند روز پیش پسرم به خانه آمد و گفت که ناظم مدرسه‌شان را پلیس دستگیر کرده است و شایعات بسیاری در مدرسه وجود دارد. کمی نگران شدم و برای این‌که مطمئن شوم اتفاق خاصی نیست به مدرسه رفتم و فهمیدم که ناظم به خاطر فساد اخلاقی و شکنجه سیاه یکی از دانش‌آموزان توسط مدیر و یکی از معلمان غافلگیر شده و سپس با سررسیدن پلیس دستگیر شده است. این موضوع برایم ‌قابل درک نبود زیرا مدرسه محلی برای یادگیری است و کودکان الگوهای ‌رفتاری‌شان را از بین ‌آموزگاران‌ خود انتخاب می‌کنند، اما این ‌موضوع به همین جا ختم نشد که نشد. در جامعه ما بسیاری در زیر خط فقر قرار دارند و به اصطلاح با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته‌اند و سعی در پنهان‌کردن فقر دارند. اما این اوضاع نابسامان اقتصادی به قدری ملال‌بار می‌شود که افراد در این شرایط نه‌تنها به فساد مالی روی‌آورده‌اند، بلکه فساد ‌اخلاقی نیز گریبان‌گیرشان می‌شود. همان‌طور که پدربزرگان‌مان می‌گفتند فقر زمينه و بستر مناسبي براي پيدايش بسياري از انحرافات است. شاید همین فقر است که در اعتقادات ما ریشه دوانده و باعث شده افراد برای به دست آوردن جاه و جلال تمام فساد‌ها را تجربه کنند؛ یکی به فساد اقتصادی، دیگری اخلاقی و شخصی به فساد سیاسی روی می‌آورد. وجود انواع‌ و اقسام فساد در جامعه‌کنونی‌ موجب‌شده در اعتمادی که در گذشته ‌به چشم می‌خورد رخنه کرده و آن را از بین برده‌باشد.  البته این موضوع هم پاک بیراه نیست وقتی دختری 23ساله هم‌سن خود را می‌بیند که در رفاه کامل به سر می‌برد، با خود بگوید چرا من این‌گونه نباشم؟یا کارمند عادی اداره‌ای‌ وقتی خود را با همکار
هم‌سطح‌اش می‌سنجد که با دریافت رشوه پولدار شده ‌مسلما این افراد ترغیب به‌روی‌آوردن به این پدیده شوم می‌شوند. البته فساد به همین جا ختم نمی‌شود و از دیرباز در دنیای سیاست رخنه کرده‌که روزبه‌روز بیشتر می‌شود و باعث شده سیاست‌مردان ما با استفاده از مقام و موقعیت‌شان به سوءاستفاده از این موضوع ‌بپردازند. اما به‌راستی ‌این موضوع ریشه در چه چیزی دارد؟ فقط فقر و اوضاع نابسامان ‌اقتصادی یا مسأله دیگری هم گریبان‌گیر این جامعه سنتی مدرن‌گرا شده که ما از آن بی‌خبریم؟!
اما در پاسخ به این سوالات باید گفت،فساد همیشه از موضوعات چالش برانگیز بین قدرتمندان ،حکومت‌ها، دولت ها و.... بامردم  در همه جوامع بوده است. به طورکلی می‌توان گفت تاثیرفساد در کشورهای درحال توسعه را اینگونه باید برشمرد؛ فساد اداری و اقتصادی باعث به وجود امدن فعالیت هایی‌نظیر
فعالیت‌های مجرمانه‌ خرید و فروش‌مواد مخدر،پولشویی و فحشا را تسهیل می بخشد، فساد در انتخابات که اززیرمجموعه فساد سیاسی است باعث تضعیف قانون‌گذاری و نظام اداری در انتخابات می‌شود،فساد در دستگاه‌های قضائی حاکمیت  قانون را معلق می کند،فساد در ادارات عمومی که باعث ایجاد نابرابری در بین مردم و کارکنان عادی می‌شود. در نتیجه فساد باعث از بین رفتن و نادیده گرفته شدن رویه های رسمی می‌شود که این امر موجب ازبین رفتن نهاد های دولتی و از بین رفتن حس اطمینان‌در بین مردم‌می‌شود به همین جهت  در این راستا باید کوشید تا با کاهش فساد روبه‌روشویم در غیر این صورت با جامعه ای افسرده از سوی مردم و نهاد های دولتی روبرو خواهیم بود. پس بهتر است نهاد های دولتی  و
غیر دولتی جامعه روبه زوال ما را نجات داده تا ازغرق شدن در فساد اخلاقی که سرمنشأ فساد های دیگراست‌جلوگیری شود و مردم بتوانند با حس آرامش خاطر به‌خانواده و سایرموارد به زندگی خود ادامه دهند. به راستی  کشور در حال توسعه ما در کجای این شلختگی فساد قرار دارد؟ برای کاهش این موضوع چه اقداماتی باید انجام داد؟ آیا در کشورهای در حال توسعه این رویه ادامه دارد یا خیر؟ برای رسیدن به پاسخ این سوالات به گفت‌و‌گو بابرخی از کارشناسان نشسته ایم.


تعداد بازدید :  469