حمیدرضا عظیمی| از ابتدای سال آینده برنامه پنجساله جمعیت هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران اجرا خواهد شد. برنامهای که گروهی از کارشناسان بر آن تمرکز داشته و بخشهای مختلفی را در آن دیدهاند. رئوس، راهبردها و فعالیتها، همه این موارد در دو برنامه پنجساله دیده شده و قرار است سازمانهای تابعه جمعیت هلالاحمر و معاونتهای آن از سال آینده براساس این برنامه فعالیت کنند. کم و کیف و چگونگی برنامههای پنجساله جمعیت هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران، سوالاتی را پیشرو قرار داده است که پاسخش را از افشین علیخانی جویا شدیم. علیخانی غیر از اینکه مدیرکل بهداشت، درمان و توانبخشی هلال است، عضوی از کمیته تدوین برنامه راهبردی جمعیت هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران نیز است. با او به گفتوگو نشستیم و از چند و چون برنامهها و اولویتهای جمعیت بحث به میان آوردیم. تمرکز در این گفتوگو، هر چند توجه خاص به برنامه راهبردی و برنامه پنجساله جمعیت است اما باز هم نتوانستیم از معضلات بودجهای در جمعیت گریز پیشه کنیم. بودجه بهویژه حالا که قرار است برنامههای خاصی در هلالاحمر اجرا شود، از اوجب واجبات این برنامههاست. برنامههایی که اگر قرار بر اجرای آن باشد باید منابعش نیز تأمین شوند. درمیان آنهایی که با برداشتی متفاوت، بخشی از منابع پایدار جمعیت را حذف کردهاند این نکته باید مورد توجه قرار گیرد که هر چند هلالاحمر امور خود را بیشتر با اتکا به نیروی داوطلب انجام میدهد اما این نیروی داوطلب هنگام ماموریت هم تجهیزات نوین و بهروز میخواهد و هم پشتیبانی معمول؛ نیروی امدادی داوطلب نمیتواند در ماموریتهای محوله حاضر شود اما باد هوا بخورد، نمیتواند در عملیات امدادونجات حاضر شود اما قبل از آن، در مانور حاضر نشده و آموزش ندیده باشد، نمیتواند به ماموریت برود اما آمبولانس، بالگرد و دیگر تجهیزات که هر کدام از آنها هزینه قابل توجهی دارد، نداشته باشد. هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران برای تأمین هر کدام از این نیازمندیها، نیاز به بودجه دارد. حالا که لایحه بودجه به کمیسیونهای تخصصی رفته و قرار است در روزهای آینده به کمیسیون تلفیق برود و بعد، برای تصویب نهایی به صحن علنی مجلس بیاید، این توجه برای نمایندگان مجلس شورای اسلامی که حدود 150 نفرشان هم عضو فراکسیون هلالاحمر هستند، لازم است که از بودجه جمعیت غافل نشوند.
آنچه در ادامه میآید مشروح پرسشهای «شهروند» و پاسخهای عضو کمیته تدوین برنامه راهبردی جمعیت هلالاحمر است.
چندی است بحث از برنامه راهبردی 10ساله و برنامههای پنجساله جمعیت هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران در میان است. کار آن برنامهها تمام شده است یا هنوز در دست تدوین است؟
برنامههای پنجساله تا سطح راهبرد تمام شده و الان در سطحی کار میکنیم که به حوزههای بخشی رسیدهایم و روی سازمانها و معاونتهای مختلف و فعالیتهایشان و کارهایی که باید در حوزهها و اولویتهای چهارگانه انجام دهند، متمرکز هستیم.
اولویتهای حوزه توانبخشی در این برنامهها چیست؟
منظورتان در معاونت بهداشت، درمان و توانبخشی است؟
منظورم موضوع توانبخشی بهعنوان یک کلیت است و اولویتهایی که برای آن در برنامه راهبردی و پنجساله در نظر گرفتهاید.
درباره این موضوع میتوانید با مسئولان مختلفی در جمعیت صحبت کنید اما شاید به این دلیل که من عضو کمیته تدوین هستم بتوانم کمک بیشتری کنم. در حوزه سلامت که حوزه سه اولویتی است (برنامه راهبردی جمعیت چهار حوزه اولویتی دارد)، نگاه جمعیت این است که بتواند براساس نیازهای زیربنایی جامعه که قابل اندازهگیری و جمعآوری هم هست، به آسیبپذیرترین افراد خدمت کرده و بر فعالیتهایی که درحال حاضر هم دارد، تمرکز کند. این موضوع در هر سه بخش اتفاق افتاده است، هم در توانبخشی، هم در بهداشت و هم در درمان. در این زمینه بهطور طبیعی به این دلیل که وزات بهداشت نقش حاکمیتی دارد، با آنها همافزایی میکنیم و میخواهیم در عرصه پیشگیری از بیماریها وارد شویم. این کار قاعدتا براساس نیاز در داخل است که خدمات ویژه آسیبپذیرترین افراد را دربرمیگیرد و در سلامت خارج از کشور (به این دلیل که ما نقش بینالمللی داریم) هم همین کار را انجام خواهیم داد. البته در این زمینه باید با هلالاحمر کشور مقصد یا با صلیبسرخ و نهایتا با وزارت بهداشت آنجا هماهنگ باشیم. در این راهبرد و برنامهها، نگاهمان این است که مراکز سلامت خارج کشور ما مسئولیت نمایندگی کل جمعیت را برعهده داشته باشد. بالاخره ما جمعیتی هستیم که یک قرن سابقه داریم و بسیار توانمندیم، باید بتوانیم از کار صرف در حوزه سلامت، در حوزه بینالمللی خارج شویم، موضوعات را کلیتر ببینیم و اقدام کنیم.
رئیس جمعیت چندی پیش در گفتوگو با «شهروند» این موضوع را مطرح کرد که امدادونجات بخش زیادی از فعالیتهای جمعیت را تشکیل میدهد. عددی که گفته شد، 75درصد فعالیتهای جمعیت بود. این عدد میگوید سهچهارم فعالیتهای جمعیت در حوزه امدادونجات است، بنابراین به قاعده باید بسیاری از فعالیتهای جمعیت به این حوزه مرتبط باشد. حالا این سوال پیش میآید آیا اقداماتی که شما در حوزه بهداشت، درمان و توانبخشی انجام میدهید در امتداد امدادونجات است؟
از یک نظر بله؛ این بخش، در حوزه بهداشت و درمان اضطراری تعریف میشود. به لحاظ کلی جمعیت دو بال عملیاتی دارد که یکی از آنها امدادونجات است و دیگری بهداشت و درمان اضطراری که این بخش درون معاونت ما تعریف میشود. وظیفه و ماموریت همکاران ما در حوزه امداد، خدمات امدادی حین حادثه است که شامل تأمین سرپناه، چادر، وسایل زیست، تغذیه و از این موارد است. یک بخش هم جستوجو و نجات مصدومان و مجروحان است. از این بخش به بعد وقتی موضوع جستوجو و رهاسازی در حوادث انجام شد، سیستم نیاز به دریافت خدمت پزشکی دارد که این بخش ماموریت ما در پاسخ به سوانح است.
کشور ما بسیار حادثهخیز است، بنابراین چنین ماموریتهایی قاعدتا هرسال باید توسعه بیشتری پیدا کند. در این میان طبیعتا نقش بودجه خیلی پررنگ میشود و اهمیت دارد...
بودجه همه جا مهم است.
بله! همه جا مهم است، من اگر قرار بود از منزل تا اینجا بیایم و بودجهای برای حملونقل نداشتم، نمیتوانستم از منزل خارج شوم. اما الان اتفاقی که افتاده و هنوز هم در مجلس درحال پیگیری است و نهایی نشده این است که بخشی از بودجه جمعیت و منابع پایدارش حذف شده، اینکه بعدا در روال قانونی چه اتفاقی خواهد افتاد و نمایندگان مجلس چطور موضوع را اصلاح خواهند کرد، معلوم نیست اما وضع موجود این است. این موضوع چه اشکالی برای برنامهها به وجود میآورد؟
طبیعی است که اشکال به وجود میآورد.
منظور صرفا این نیست. میخواهم جزئیتر صحبت کنیم و الا هم من و هم شما میدانیم فقدان بودجه اشکال به وجود میآورد اما منظور این است که چه اشکالاتی به وجود میآورد؟ کجاها اشکال به وجود میآورد و آیا برآوردی وجود دارد که چه میزان از برنامهها معلق خواهد ماند؟
ببینید! اگر بخواهیم اینطور به موضوع بپردازیم باید گفت وقتی شما میخواهید ماموریت و وظیفهای را انجام دهید به منابع نیاز دارید. بخشی از این منابع نیروی انسانی است که ما در جمعیت از سیستم داوطلبی استفاده میکنیم و به همین دلیل هزینهای که جمعیت میپردازد، نسبت به سازمانهای دولتی بسیار کمتر است و اگر از بودجهای در این زمینه استفاده میکند، هزینههایش بسیار کم است و اگر قرار باشد همین کارها را سازمانهای دولتی انجام دهند، هزینههایش دهها برابر میشود، چون آنها باید وارد مقوله تأمین نیروی انسانی و استخدام و از این قبیل موارد شوند...
برآوردی که رئیس جمعیت در این زمینه داشته، 15 برابر هزینههایی است که جمعیت میپردازد...
این حداقل است. در حوزه ما که کار، داوطلبی است، این هزینهها کاهش مییابد اما همین نیروی داوطلب که هزینه حداقلی در ماموریتها دارد، تجهیزات میخواهد؛ این تجهیزات ابزارآلات تخصصی است، خیلی تخصصیتر از یک مرکز بیمارستانی. دیگر در این مورد نمیتوان به سادگی گفت از طریق خدمات داوطلبانه و خیرین این تجهیزات را تأمین کنید. اینجا چنین کاری میسر نیست، چون یک جا آمبولانس نیاز داریم، جای دیگر بالگرد؛ یک جا سازه بیمارستانی نیاز است و جای دیگر تجهیزات تخصصی؛ در این موارد اگر حداقل منابع پرداخت نشود، جمعیت یا نمیتواند خدماتی ارایه کند یا دستکم نمیتواند بهموقع خدمت ارایه کند.
امسال ظاهرا فقط سهدرصد به بودجه جمعیت افزوده شده درحالیکه تورم هشت و نیمدرصد است...
من از جزییات بحث بودجهای اطلاعی ندارم، اداره کل برنامه و بودجه جمعیت اطلاع دقیقی از آن دارد اما موضوع بااهمیت این است وقتی ماموریت و وظیفهای به شما محول میشود باید هزینههایش هم در نظر گرفته شود. در جمعیت هم همین است و داوطلبانهبودن نیروی انسانی فقط هزینهها را کاهش میدهد. شما وقتی در عملیاتی شرکت میکنید باید تیم داشته باشید، باید ابزار و تجهیزات داشته باشید، باید بتوانید نیروی انسانی را پشتیبانی کنید. قبل از آن هم باید مانور برگزار کنید و آموزش بدهید تا آنها بتوانند در میدان حادثه، عمل کنند. هر کدام از این بودجهها کم شود، اثربخشی شما بهشدت مورد آسیب قرار میگیرد.
برگردیم به موضوع برنامهها و راهبردهای جمعیت. در جمعیت یک برنامه راهبردی 10ساله و دو برنامه پنجساله وجود دارد...
بله! ما یک راهبرد 10ساله داریم که به ما نشان میدهد نگاه جمعیت در 10سال آینده به موضوعات و ماموریتهایش چطور باید باشد. ذیل این راهبرد، دو برنامه پنجساله درحال تدوین است. برنامه پنجساله اول تمام شده و درحال نظرسنجی هستیم و در جلساتی که با مدیران عامل شعب مختلف داشته و داریم از آنها خواستهایم درگیر موضوع باشند و نظراتشان را بدهند. بعد از جمعبندی نظرات و پیشنهادات، برنامه به شواری عالی میرود. از سال آینده، برنامه 96 تا 1400 جمعیت اجرا خواهد شد.
در یکی از جلساتی که معاونان بهداشت، درمان و توانبخشی استانها حضور داشتند و شما هم صحبت میکردید، به نظر میرسید دلنگرانیهایی درباره حوزه فعالیتی استانها وجود دارد. این برداشت درست است؟
نه دلنگرانی نیست. وقتی شما میخواهید گامی بردارید و برای آن برنامهریزی کردهاید و این برنامه میخواهد شما را به نقطهای برساند، همه اجزا باید از حداقلهایی برخوردار باشند. این حداقلها، لازمه این کار است اما شما براساس مزایای نسبیای که دارید در بعضیجاها رشد داشتهاید و در برخی موارد هم رشدی ندارید. این فراز و فرود براساس مزایای نسبی، منابع بالقوه و نیازهایی است که دارید و طبیعتا اگر بخواهید گام بلندی بردارید، باید همه اعضا و اجزای سازمان، در یک سطح حداقلی باشند تا همه با هم آن گام را بردارند. بههرحال روند کار بیشتر مربوط میشود به مزایای منطقهای، مدیریت و ...؛ ممکن است در یک استان قوی، در یک استان ضعیف و در استانی دیگر متوسط باشید. اگر قرار است کاری کنید باید سطح یکسان و حداقلی را در همه استانها ایجاد کنید والا نمیتوانید اهداف بزرگ داشته باشید.
شما عضو کمیته تدوین برنامه راهبردی و پنجساله هستید. سوال مهم احتمالا این است که آیا برآوردی درباره نیازهای این پنجساله دارید؟ مهمترین این نیازها چیست؟
ما وقتی برنامه را تدوین میکردیم به چند نکته اصلی توجه داشتیم؛ اینکه قوانین بالا دستی ما چیست و باید در چه چارچوبی کار کنیم. این موارد متعدد است، اساسنامه جمعیت، استراتژی 2020 فدراسیون، طرح تحول سلامت و ابلاغیه مقام معظم رهبری در حوزه سلامت. بخش دیگر این است که چه نیازهای واقعی در جامعه وجود دارد و ما چه منابعی داریم؟ اینها در اصل اضلاع مثلث فکری ما را در تدوین برنامه تشکیل میداد و ما باید تدوین برنامه را در چارچوب ارزشهای سازمانی خودمان انجام میدادیم. اینجا جمعیت هلالاحمر است. بدون حضور کرامت انسانی و سایر ارزشهای انسانی دیگر اسمش جمعیت هلالاحمر نیست. ما باید نگاه آینده را بر این موضوعات متمرکز میکردیم. مثلا در حوزه سلامت و در عرصه پیشگیری از بیماریها، چون مزیت نسبی داریم و تعداد قابل توجهی جوان و داوطلب در جمعیت وجود دارد، اگر بتوانیم در مسیر توانمندسازی آنها گام برداریم (که برنامه این است)، میتوانیم از بروز بسیاری از بیماریها، جلوگیری کنیم. در ادامه هم خیلی به ارزشهای نسبی خودمان پرداختیم و درواقع نگاهمان این بوده که کاری را بکنیم تا اثربخشی جمعیت در جامعه افزایش داشته باشد. درواقع بحث این بوده که چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم که از همه بیشتر اثربخش است. این شالوده فکری ما بوده که در تدوین برنامهها داشتهایم. به همین دلیل این سند، سند بسیار متقن و محکمی است و جمعیت را در یک چارچوب نگه میدارد. از این به بعد برنامههای ما چه در سطح ستادی و چه در حوزه استانی (چون این برنامهها برشهای ستادی و استانی دارد) بر این اساس است و تمام فعالیتهای ما را لازم و ملزوم یکدیگر میکند. بهعنوان نمونه اگر قرار است جمعیت کاری را در حوزه پیشگیری انجام دهد، همه بخشهای جمعیت در آن وظیفه دارند و درگیر هستند و نه فقط معاونت درمان. در تمام امور غیر از معاونتها، یک بخش جوانان است و یک بخش داوطلبان و در کنار آن، ارزشهای سازمانی ما هم وجود دارد و در تمام امور باید طوری اقدام کنیم که همه با هم یک جهت داشته باشیم، با هم یک بردار تشکیل دهیم و از پراکندهکاری تا حد امکان کم کنیم تا اثربخشتر باشیم.
در معاونت شما، بخش مهمی از کارها، مربوط به حوزه توانبخشی است. هر بار با مسئولی که ارتباطی با این حوزه دارد مواجهه پیش آمده، این سوال را میپرسم که برای پوشش بیمهای در توانبخشی چه باید کرد، چون در این زمینه حفره عمیقی وجود دارد و بیمه بهعنوان پاشنه آشیل خدمات توانبخشی مطرح است. همه کارشناسان نیز در این زمینه همعقیده هستند و فقدان آن را برای ادامه خدمات توانبخشی، نامطلوب میدانند. در برنامه پنجساله این موضوع را دیدهاید؟
منظورتان بیمه در توانبخشی است؟
بگذارید توضیح دقیقتری بدهم. خدمات توانبخشی گران است و کسی که به این خدمات نیاز دارد باید در زمان طولانی از این خدمات استفاده کند. بنابراین هزینههایی که بر بیمار تحمیل میشود بسیار زیاد است. حتی مواردی را داشتهایم که خانوادههای متوسطی بودهاند که در اثر هزینههای تحمیلشده از مسیر دریافت خدمات توانبخشی، به فقر رسیدهاند. به نظرم موضوع واضح شد. در این زمینه در برنامه پنجساله چه کردهاید؟
این بحث را خیلی جدی در برنامهها دیدهایم. ما در هر برنامهای که پیشبینی کردهایم منابع آن را هم دیدهایم و به یک حداکثر رسیدیم؛ اینکه حداکثر ظرفیت جمعیت برای اثربخشی در جامعه چیست و با این حداکثر، باید چه منابعی ایجاد کنیم. بهطور قطع، این منابع باید پایدار باشد. اگر میخواهیم به استان یا به ستاد چیزی بدهیم باید بگوییم فلان قدر پول برای فلان میزان کار اختصاص دادهایم و علاوه بر آن، فلان قدر را هم میتوانیم از جاهای دیگر تأمین کنیم. متوسط این بودجه باید در اختیار مدیر قرار گیرد و او حق ندارد از چارچوب برنامه خارج شود. به همین دلیل یکی از مهمترین نگاهها در این برنامه، ایجاد منابع پایدار است. ما باید تضمینی کار کنیم، یعنی بگوییم که ما اینقدر منبع مالی را حتما تهیه میکنیم و از توی مدیر میخواهیم اینقدر در برنامه جلو بروی. بعد شاخصهایی را داریم که این برنامه چقدر پیش رفته است و ارزیابی میکنیم.
به پاسخ سوالم نرسیدم. آیا بیمه را در برنامههای پنجساله دیدهاید؟
بله. مجبوریم. ما مجبوریم این نقش را ببینیم. ما یکی از بخشهای مهم و پرهزینه جمعیت هستیم. دلیلش این است که هزینههای این بخش بسیار زیاد است و افرادی که به این نقطه رسیدهاند و از خدمات توانبخشی استفاده میکنند، حتی اگر منابعی در اختیار داشتهاند آن منابع را از دست دادهاند. جمعیت هم ظرفیتی ندارد که بگوید من همه هزینههای شما را میپردازم. ما الان بحثهای بسیار جدی با جامعه خیرین و جلساتی با آنها داریم و ارتباطات زیادی شکل گرفته که امیدواریم بتوانیم در این پنجساله خدمات بسیاری را انجام دهیم. ما ارتباط خوبی با ادارات کل بیماریهای واگیر و غیرواگیر وزارت بهداشت داریم و تفاهمنامههایی عقد کردهایم. این کار، کار خیلی آسانی نیست، درباره بسیاری از کارهایی که انجام میدادیم، درحال بازنگری هستیم. ما خیلی از کارهایی را که سالهاست انجام میدادیم دیگر نباید انجام دهیم، چون در برخی از بخشها، اثربخشیمان کم است. به همین دلیل دایم به این فکر میکنیم که چه کنیم تا اثربخش باشیم. طبیعتا این کار، کار آسانی نیست و اصطکاکها و آمادگی خودش را لازم دارد. دکتر ضیایی پشتیبان این موضوع هستند و خود ما هم اعتقاد داریم که جمعیت هلالاحمر برای این درست شده که به عموم جامعه خدمت کند. ما نمیتوانیم بگوییم کاری را که پنجاهسال است با یک مدل انجام میدهیم، پنجاهسال بعد هم طور دیگر انجام میدهیم. نیازهای جامعه متغیر است، دنیا تغییر کرده و تهدیدهایمان هم متفاوت شده است. ما باید خودمان را با شرایط تطبیق دهیم. بهعنوان مثال این سوال را مطرح میکنم که آیا تصادفات جادهای بیشتر آدم میکشد یا زلزله؟ چاقی بیشتر آدم میکشد یا زلزله؟ فشارخون بیشتر آدم میکشد یا زلزله؟ پاسخ به این سوالها تغییراتی را الزامی میسازد. الان مطابق آمارها، بیماریهای واگیر و غیرواگیر، تهدید نخست کشور است. جمعیت باید جای خودش را در این میان پیدا کند که البته کار سختی است، چون ما را وارد عرصههایی میکند که گاها باید از صفر شروع کنم و این سختیهای خودش را دارد.
اینها کارهای سختی است که همه و همه باز هم به بودجه نیاز دارد و جمعیت را به جایی غیر از خودش متکی میکند...
بله. واقعیت این است که من خودم هم فکر میکنم اگر ما بتوانیم برنامه پنجساله را بهگونهای پیش ببریم که برای هر هدفی همه حوزههای جمعیت متعهد باشند، میتوانیم این سالهای سخت را که با کمی بودجه مواجه هستیم، پشتسر بگذاریم و مردم هم اثر را خواهند دید و خیلی بیشتر و بهتر به ما کمک خواهند کرد. این یک راهبرد است. راهبردی است برای اینکه جمعیت هلالاحمر یکبار دیگر به نوعی سردمدار و خطمشی باشد برای همه آنهایی که کار داوطلبانه و عامالمنفعه در این کشور میکنند، ولی اینکه الگو باشیم برای همه آنهایی که میخواهند کار عامالمنفعه کنند، اهمیت بسیاری دارد و بستری باشیم برای آنهایی که چه میخواهند زمان به ما بدهند و چه کمکهای دیگر. اگر بتوانیم این چارچوب را خوب نگه داریم، بزرگتر از آنچه بودهایم، خواهیم بود، چه در دل مردم و چه در برطرف کردن نیازهایشان.
ما یک راهبرد 10ساله داریم که به ما نشان میدهد نگاه جمعیت در 10سال آینده به موضوعات و ماموریتهایش چطور باید باشد. ذیل این راهبرد، دو برنامه پنجساله درحال تدوین است. برنامه پنجساله اول تمام شده و درحال نظرسنجی هستیم و در جلساتی که با مدیران عامل شعب مختلف داشته و داریم از آنها خواستهایم درگیر موضوع باشند و نظراتشان را بدهند. بعد از جمعبندی نظرات و پیشنهادات، برنامه به شواری عالی میرود. از سال آینده، برنامه 96 تا 1400 جمعیت اجرا خواهد شد.
این یک راهبرد است. راهبردی است برای اینکه جمعیت هلالاحمر یکبار دیگر به نوعی سردمدار و خطمشی باشد برای همه آنهایی که کار داوطلبانه و عامالمنفعه در این کشور میکنند، ولی اینکه الگو باشیم برای همه آنهایی که میخواهند کار عامالمنفعه کنند، اهمیت بسیاری دارد و بستری باشیم برای آنهایی که چه میخواهند زمان به ما بدهند و چه کمکهای دیگر. اگر بتوانیم این چارچوب را خوب نگه داریم، بزرگتر از آنچه بودهایم، خواهیم بود، چه در دل مردم و چه در برطرف کردن نیازهایشان.