ترديدي نيست كه نگاه رسانهها و احزاب سياسي و گروهها به نقد و تحليل دولت و يكديگر با قدري سوگيري همراه است. براي نمونه وقتي كه دولت همسو با يك گروه است، آن گروه و رسانههاي طرفدار آنان كمتر به نقاط ضعف دولت ميپردازند و بيشترين سعي خود را بر برجستهكردن نقاط قوت دولت معطوف ميكنند. برعكس اگر دولت از گروه مقابل آنان باشد، نقاط ضعف آن را برجسته ميكنند؛ حتي ميتوان گفت كه برحسب مورد، نقاط ضعف يا قوت ديده نميشود يا برعكس ديده ميشود؛ ولي اين سوگيري و تخريب و دفاع جانبدارانه حدي دارد و هنگامي كه از حدي بگذرد، مبتذل شده و هر كسي متوجه ميشود كه نويسنده يا گوينده چنین تحليلی فاقد حداقلي از انصاف و وجدان است و برحسب دشمني يا دوستي اظهارنظر ميكند و اين رفتار براي جامعه خطرناك است. متأسفانه جامعه ما دچار اين بلا شده است و مخالفان دولت هر روز به هر نكتهاي ولو خلاف واقع متوسل ميشوند تا دولت را تخريب كنند و در اين راه حاضر هستند كه حتي اصل نظام را زير سوال ببرند تا بلكه كمي به اهداف خود برسند. قضيه از اين قرار است كه يكي از رسانههاي مهم اصولگرا كه مخالف دولت است، در روزهاي گذشته متن زیر را در خروجي سايت خود قرار داد:
«مواضع صریح علمای بزرگ قم درخصوص بانکداری ربوی، نگرانیها در این باب را افزایش داده است؛ در این گزارش یکی از بیانات کوتاه اما خاص حضرت امام خمینی(ره) در موضوع «بانکداری ربوی» بازخوانی میشود...
(نقل قول از امام خمینی) مسأله بانک از مسائل مهمی است که چنانچه ربا از بانک حذف نشود، مشمول آیه شریفه و روایات کثیره میشویم؛ که آیه شریفه میفرماید «کسانی که ربا میخورند اینها اعلام جنگ با خدا و پیغمبر میکنند.» این تعبیر در کم جایی واقع شده است که اعلان جنگ است بین کسانی که میخواهند ربا بخورند با خدا و پیغمبر. روایات بسیار ما داریم که هیچ جای شبهه در این روایات نیست که در بعضی از آنها تعبیری شده است که شاید برای هیچ چیز نشده است که یک درهم ربا شدتش بیشتر است از اینکه هفتاد زنا بکند کسی، با محرم خودش، با عمه خودش، با خاله خودش، با خواهر خودش. و اگر چنانچه ربا در یک کشوری مثل کشور ما خدای نخواسته، باز در بانکش، در تجارتش، در بین مردمش باشد، ما نمیتوانیم بگوییم که ما جمهوریمان، جمهوری اسلامی است، محتوای جمهوری، اسلامی است. پس اصلاح بانک هم یکی از امور بسیار مهم است، چنانچه اصلاح اقتصاد و مالیات و امثال ذلک هم بسیار اهمیت دارد.»
طبيعي است كه اين خبر در كنار اخباري كه در روزهاي گذشته در نقد ربا و نظام بانكي كشور از قول برخي از مراجع منتشر شده بود، معناي خاصي دارد و این نکتهای است که از سوی آن رسانه در ابتدای نقل قول مرحوم امام نیز ذکر شده است. ولي اين كار آنان فاقد حداقلي از انصاف است، به دو دليل مشخص زير:
1- همه ميدانند كه در دولت جديد نرخ سود بانكي تا حدي كاهش يافته است. ضمن آنكه تورم بهشدت كنترلشده و به حدود 8درصد رسيده است و اين انتظار را ايجاد ميكند كه با تداوم اين ميزان تورم، نرخ بهره از اين مقدار كه هست نيز كمتر شود. درمجموع از اين حيث وضعيت نظام بانكي چند گام جلوتر از نظام بانكي در دولت سابق مورد حمایت این رسانه است. نظام بانكي در آن زمان به كلي به نفع وامگيرندگان كلان و به ضرر مردم بود و سودها نيز خيلي بيشتر از حالا بود؛ ولي چرا اين رسانه اصولگرا در آن زمان مشابه چنين اخباري را از عمق تاريخ بيرون نميكشيد تا نشان دهد كه وضع ربوي بانكها از زناي با محارم بدتر است؟ و با وجود چنین ربایی در بانکداری ما، این نظام، اسلامي شناخته نخواهد شد!؟ اگر نظام بانكي فعلي چنين است، به طريق اولي در دولت احمدينژاد كه مورد حمايت اصولگرايان است، اين شرايط بدتر بود. پس چرا آن زمان دفاع مطلق از دولت ميشد؟ آیا اين حد از تضاد در ارزيابي با وجدان و انصاف انطباق دارد؟
2- دليل بعدي مهمتر است. فرض كنيم كه نظام بانكي ما مصداق سخنان امام خميني(ره) باشد. اينكه امر جديدي نيست اين وضع از سال 1363 و با اجراي قانون بانكداري بدون ربا وجود داشته و كمابيش هم همين وضع بوده است. پس چگونه مرحوم امام خميني(ره) رضايت ميداده كه چنين وضعي در نظام بانكي، اين حكومت ادامه داشته باشد و ايشان همچنان سكوت و يا حتي آن را تأييد كند؟ هنگامی كه رهبري نظام چنين عقيدهاي داشته است و همچنان از نظام حمایت میکرده، پس حتماً مصداق این عقیده را با آن حكم چنان تطبيق ميدهد كه شامل آن گزاره نشود والا معنا ندارد كه كسي در مقام ايشان رهبر اين نظام باشد و در عين حال وضعيت ربوي كه طبق نص صريح قرآن مصداق جنگ با خداست در جامعه رواج داشته باشد. خب وظيفه رهبري چه بوده كه جلوي اين كار را نگرفته است؟ روشن است كه يك جاي اين خبر ايراد دارد. مسأله اين است كه با مراجعه به صحیفه امام متوجه میشویم که اين سخنراني مرحوم امام(ره) نزد مسئولان اقتصادي كشور مربوط به سال 1362 است و اين همان سالي است كه قانون بانكداري بدون ربا تصويب شده و هنوز آييننامه اجرايي آن نهايي نشده بود؛ از جمله آخر ایشان میتوان این معنا را استنباط کرد. بنابراين سخنان امام مربوط به پيش از اجراي اين قانون است و به نوعي ميتوان گفت ناظر به دفاع از قانون مذكور است. ضمن اينكه 5 سال پس از آنكه اين قانون در كشور اجرا شد، ايشان هيچگاه نسبت به آن چنین تعرضي نكرد و اگر عمليات بانكي را مصداق ربا ميدانستند، قطعاً وظيفه داشتند جلوي آن را بگيرند.
اين نحوه رفتار را چه ميتوان ناميد؟ هر چه باشد، قطعاً همراه با انصاف و وجدان حرفه روزنامهنگاري نيست. مصداق آن ضربالمثل كه «يكي بر سر شاخ، بن ميبريد» است. براي زدن دولت، كل نظام را با علامت سوال مواجه ميكنند و آن هم چه علامت سوالي؟