شماره ۳۹۷ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۱۵ مهر
صفحه را ببند
جن‌گیری، یا تولید و تجارت!

محمدمهدی پورمحمدی

در قسمت اول گفتیم علت اصلی این‌که مصرف‌کننده نمی‌تواند با خواندن برچسب‌ها، از مواد تشکیل‌دهنده و ترکیبات مواد غذایی‌ای که خریداری می‌کند، سر در بیاورد این است که در برنامه درسی دانشکده‌های علوم تغذیه، بازرگانی، مدیریت صنعتی، مدیریت بازرگانی و رشته‌های مربوطه چند واحد درباره جن گیری و فرق آن با تولید و تجارت گنجانده نشده و پرشماری از تولید‌کنندگان و تجار مواد غذایی ما فرق بین جن‌گیری و تولید و تجارت را نمی‌دانند.‌ در توضیح این معضل عرض شد که جن‌گیر ادعا می‌کند که جن را احضار کرده و مشتری مجبور است بدون دلیل بپذیرد.‌ از قول جن، یکسری اوراد، اذکار، دستورالعمل‌ها و داروهایی توصیه می‌کند و هیچ راهی برای اثبات صحت و سقم آن جز ادعای جن‌گیر وجود ندارد.‌ خلاصه این‌که جن‌گیر پول می‌گیرد و یک بسته‌ای تحویل می‌دهد که اصلاً مجبور نیست راجع به محتوای آن به مشتری توضیح بدهد.‌ مشتری همچنین انتظاری ندارد و با همین شرط وارد معامله شده است.‌ آیا همین قانون باید در تولید و تجارت نیز جاری و ساری باشد یا این‌که تولید و تجارت راه و رسم دیگری دارد؟ ببینیم نظر تولید‌کنندگان و تجار مواد غذایی در این مورد چیست.‌یک خودرو بسیار گرانقیمت جلوی معتبرترین جواهرفروشی شهر توقف می‌کند.‌ آقای تولیدکننده مواد غذایی از آن پیاده و وارد جواهرفروشی شده و به رسم معمول مورد استقبال گرم مدیر فروشگاه و فروشندگان قرار می‌گیرد.‌ وی تصمیم دارد به مناسبت سالگرد ازدواج، برای همسرش یک سرویس کامل جواهرات خریداری کند.‌ کار انتخاب به‌طول می‌انجامد و بالاخره یک سرویس سه‌میلیاردتومانی    انتخاب می‌شود.‌

‌ فروشنده مشغول بسته‌بندی است و خریدار برای این‌که حرفی زده باشد، همین‌طور بی‌هدف و بی‌دلیل می‌پرسد: طلای به‌کاررفته در جواهراتی که من خریداری کرده‌ام چند عیار است؟ مدیر فروشگاه لبخندی می‌زند و درحالی‌که دفترچه‌ بسیار زیبایی را در جعبه جواهرات می‌گذارد: پاسخ می‌دهد: این شناسنامه جواهرات شماست و همه مشخصات در آن درج شده است، اما جهت استحضار حضرتعالی عرض می‌کنم که عیار طلای به‌کاررفته در سرویسی که جنابعالی خریداری کرده‌اید، بیست و دو «یا» هیجده «یا» سیزده و «یا» هفت‌ونیم است! خریدار که از این پاسخ شوکه شده، ناباورانه می‌گوید: که این‌طور! خوب بقیه این آلیاژ از چه فلزاتی تشکیل شده است؟ فروشنده خیلی خونسرد می‌گوید: برای این پرسش جنابعالی پاسخ قاطعی وجود ندارد، ترکیبات دیگر «یا» نقره است، «یا» مس، «یا» چدن، مفرغ، تیتانیوم، ورق گالوانیزه، حلبی، سرب و «یا» آلومینیوم! چشم‌های آقای تولیدکننده‌ مواد غذایی دارد از حدقه درمی‌آید.‌ با صدایی لرزان و تردیدآمیز از جنس سنگ‌های به‌کاررفته در سرویس جواهرات می‌پرسد.‌ فروشنده خیلی قاطع پاسخ می‌دهد خیالتان راحت باشد.‌ سنگ‌های به‌کاررفته عبارت است از: برلیان زیرکونیم، بلور، شیشه، سنگ مرمر، گرانیت و تروانتن! فروشنده در پاسخ به آخرین سؤال خریدار می‌گوید: به جنابعالی اطمینان می‌دهیم که «حداقل» 75درصد جواهرات به‌کاررفته شیشه مرغوب تولید شیشه‌گرخانه تهران باشد.‌ وقتی فروشنده می‌گوید حداقل 75درصد، معنایش این است که ممکن است 99 یا صددرصد آن شیشه باشد.‌
نگارنده اصلاً انتظار ندارد کسی این داستان مسخره را باور کند.‌ از اول خلقت آدم ابوالبشر تاکنون چنین واقعه‌ای رخ نداده است.‌ هیچ جواهرفروشی چنین خزعبلاتی نمی‌بافد.‌ هیچ بنی‌بشری پولش را این‌گونه دور نمی‌ریزد.‌ در خرید جواهرات، کلمه ‌«یا» بی‌معنی است.‌ وقتی از عیار پرسش می‌شود، پاسخ باید یک کلمه باشد، مثلاً 18 عیار و تمام.‌ کلمه «حداقل» و «حداکثر» هم بی‌معنی است.‌ اگر فروشنده بگوید: حداکثر برلیان به‌کاررفته 99درصد است، معنایش این است که احتمالاً یک درصد آن برلیان و بقیه سنگ‌های مصنوعی باشد.‌ اگر برعکس بگوید حداقل سنگ‌های مصنوعی به‌کاررفته 75درصد، از آن بدتر است و ممکن است صددرصد آن مصنوعی باشد.‌
این داستان در مورد طلا و جواهرات مسخره و باورنکردنی است، اما در مورد مواد غذایی اصلاً عجیب نیست.‌ بِهِتان برنخورد! شما خواننده‌ عزیز و محترم! بله خود شما، روغن خوراکی و سالاد و سرخ‌کردنی را با همین شیوه خریداری کرده‌اید! شما هیچ تقصیری ندارید.‌ هر کسی ممکن است فریب بخورد.‌ حالا خیلی خونسرد، بدون آن‌که از دست این نگارنده که هدفی جز سلامتی شما و سلامتی ارتباط بین تولید‌کننده و مصرف‌کننده ندارد، عصبانی بشوید، سری به آشپزخانه بزنید و برچسب روغن‌های خوراکی، سالاد و سرخ‌کردنی برند معروف و محبوب خود را مطالعه فرمایید.‌ روی ظرف روغن عکس یک گل و شاید یک صحرا گل آفتاب‌گردان، در کنار آن عکس یک قلب، که انگار کسی آن را قلقلک داده و از ته دل می‌خندد، مزین به نقش یک ضربان میزان، ناشی از سلامت قلب و باز بودن رگ‌ها، نقش بسته است.‌ دلتان را به این ظواهر خوش نکنید.‌ پشت ظرف روغن خوراکی و سالاد را به کمک یک ذره‌بین قوی بخوانید.‌ نوشته است: روغن پالم، پالم اولئین، آفتابگردان، «یا» کلزا، «یا» سویا، «یا» پنبه دانه، «یا» .‌.‌.‌! «یا» در این‌جا به چه معناست؟ شما بابت کدام‌یک از روغن‌های نام‌برده شده پول داده‌اید؟ شما حق دارید بدانید چه چیزی نوش جان می‌کنید یا خیر؟ آن‌جا که جواهرفروش می‌گفت بقیه فلزات به‌کاررفته عبارت است از: نقره، یا مس، یا مفرغ، یا حلبی، یا ورق گالوانیزه، یا آلومینیوم، یا چدن، خنده‌دار و باورنکردنی بود.‌ چرا این‌جا نباید خنده‌دار و باورنکردنی باشد؟ ترکیبات روغن سرخ‌کردنی که جنابعالی خریداری کرده‌اید از آن فجیع‌تر است.‌ بخوانید: روغن پالم، حداقل 75درصد، روغن آفتابگردان، سویا، کلزا و .‌.‌.‌! می‌توان تصور کرد که 99درصد آن روغن پالم و یک درصد سایر روغن‌ها باشد.‌ وقتی جواهر‌فروش گفت: سنگ‌های به‌کاررفته در سرویس جواهرات عبارت است از: شیشه‌ مرغوب شیشه‌گرخانه تهران حداقل 75درصد، برلیان، زیرکونیوم، و .‌.‌.‌ حق داشتید از خنده ریسه بروید و در غیرواقعی بودن داستان شک نکنید، اما حالا که فهمیدید به خودتان یا همین شیوه روغن سرخ‌کردنی قالب کرده‌اند چه حالی دارید؟
اگر تولیدکنندگان و تجار مواد غذایی کشور ما فرق جن‌گیری و تولید و تجارت را می‌دانستند، در قسمت ترکیبات و مواد تشکیل‌دهنده‌ برچسب‌های مواد غذایی کلمات «یا»، «حداقل»، «حداکثر» و سایر کلمات مبهم و پیچیده‌ای که برای درک و فهم درست آنها به رمل، اسطرلاب، جفر و علوم غریبه نیاز باشد، به کار نمی‌بردند.‌ برچسب را با فونت درشت و خوانا و در جای مناسب بسته‌بندی قرار می‌دادند و به مشتری حق می‌دادند که بداند برای خرید چه چیزی پول می‌پردازد.‌ آیا خیلی سخت است که بنویسند: روغن پالم  xدرصد، روغن آفتابگردان  yدرصد، روغن سویا zدرصد و.‌.‌.‌ اگر کار به این آسانی را انجام نمی‌دهند دلایلی دارد که فهم آن با هوش معمولی هم امکان‌پذیر است.‌ معنای کلاهبرداری، غش در معامله، فریبکاری و جن‌گیری را همه می‌دانند.‌


تعداد بازدید :  523