شماره ۳۹۷ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۱۵ مهر
صفحه را ببند
نبرد نابرابر داوطلبان جوان با ابولا

|  «بری اندروز» |  مدیرعامل سازمان بین‌المللی گل*|

آمبولانس به دروازه بیمارستان رسید و راننده که لباس مخصوصی پوشیده بود علامت داد تا اجازه دهند وارد شود، اما تیم پزشکی هنوز آماده نبود و راننده مجبور شد خودرو خود را خاموش کند و منتظر بماند.
بیمار به یک واحد قرنطینه منتقل شد که به تازگی و با کمک آژانس کمک‌های انسان‌دوستانه «گل» راه‌اندازی شده ‌بود. واحد قرنطینه یک چادر برزنتی‌است که 3 اتاق مجزا دارد و پشت حصاری در حیاط یک بیمارستان کوچک برپا شده ‌است.
2 تا از اتاق‌ها به‌عنوان رختکن و اتاق میانی برای بیماران مورد استفاده قرار می‌گیرد. در خارج از چادر و در کنار حصار آن گودالی برای از بین بردن «تجهیزات ایمنی فردی» و مواد دیگر تعبیه شده ‌است.
هرچند که ساده به نظر می‌رسد اما با این حال احداث یک واحد قرنطینه خیلی فراتر از بپا کردن یک چادر و کشیدن حصاری دور آن‌ است.
به عنوان مثال درخصوص سطل 25 لیتری آب کلر، به دلیل کمبود جا ابتدا قرار ‌شد که این سطل را در خارج از چادر قرار دهیم، اما بعد که یاد بارش باران افتادیم ناچار شدیم دوباره سطل را به داخل برگردانیم.
پزشک مرکز این سطل را آن روز صبح با پول خودش خریده ‌بود.  پمپ‌دستی کلر کار نمی‌کرد و بنابر این آن را در ساختمان اصلی قرار دادند تا از آلودگی در امان باشد. یک شیشه نمک کلردار آوردند و دستیاران می‌خواستند محلول را بدون آن‌که مجبور باشند هر بار ترکیبات آن را وزن کنند، تهیه کنند. دکتر یک بطری 2 لیتری دست‌وپا کرد و با خط و علامتی بالای آن را مشخص کرد تا از آن به‌عنوان پیمانه‌ای برای درست کردن محلول استفاده کنند.
مراحل احداث یک واحد قرنطینه در چنین شرایطی آغاز شد  
در نهایت اعضای تیم روپوش‌های خود را پوشیدند، اول از همه پرستاران. آنها بالاخره به کار خود بازگشتند و اعتمادشان جلب شد که اگر واحد کار خود را به درستی انجام دهد، درمان مبتلایان به ابولا خطری را متوجه آنها نمی‌کند. من پرستارانی را که از فرانسه و بلژیک می‌آمدند در پرواز‌ها ملاقات کرده‌ بودم.  خیلی سخت بود که خودم را جای آنها قرار دهم و از چیزی که در سرشان می‌گذشت باخبر شوم و انگیزه این جوانان الهام‌بخش را درک کنم.
پزشک‌ها بعد از پرستاران روپوش‌های خود را بر تن کردند. «الیور جانسون» از طریق دانشگاه خود در لندن داوطلب شده بود تا به بهبود سیستم‌های بهداشتی در سیرالئون کمک کند، اما دریافت که با توجه به تعهد خود ناچار است به انجام کمک‌های انسان‌دوستانه برای جلوگیری از شیوع بیماری بپردازد.
او درخصوص تعهدات آژانس «گل» برای احداث واحد‌های قرنطینه تلاش بسیاری انجام می‌داد و کار خود را نیز به پایان رساند. من در پایان دیدارم با الیور برایش آرزوی موفقیت کردم و به مکانی امن رفتم.
مشاهده پزشکان و پرستارانی که می‌کوشند با استفاده از این امکانات ابتدایی کار خود را انجام دهند، بسیار ناراحت کننده‌ است. مددکاران جوان در این‌جا امکانات موردنیاز را در اختیار ندارند و انبوده مسئولان و سازمان‌های جهانی که وظیفه حمایت از آنها را برعهده دارند نیز نمی‌توانند نیاز‌های آنها را برطرف کنند.
بدون اغراق باید گفت که چنین کمبود امکاناتی در هیچ زمینه‌ای قابل پذیرش نیست اما با وجود این خطرات کارکنان بهداشتی همچنان به انجام وظایف خود ادامه می‌دهند.
تیم پزشکی از رختکن خارج شدند و به سوی آمبولانس رفتند.  در ذهنم تصور کردم که بیمار چه کسی می‌تواند، باشد؟ جوان 20 ساله‌ای که بعد‌ها درخصوص بیماری‌اش و آن‌همه جار‌وجنجال لاف گزاف خواهد زد.  
چند لحظه بعد در آمبولانس باز شد و دست‌های کوچکی از آن بیرون آمد، دخترک بیش از 8‌سال نداشت. از آمبولانس خارج شد و دست‌هایی دستکش پوش دست‌های او را گرفتند. فکر کردم که دختر بچه باید وحشت‌زده و هراسان باشد؛ اما لحظه‌ای بعد برگشت تا به من نگاه کند و دیدم که لبخندی بر صورت کوچکش نقش بسته‌ است.
فکر می‌کنم او برای بهبودی‌اش فرصت خوبی به دست‌آورده ‌است و شاید هم اصلا مالاریا گرفته باشد.
به هرحال در مقایسه با دیگر مبتلایان به ابولا او خیلی خوش‌شانس است که به این‌جا رسیده ‌است. واکنش بین‌المللی به شیوع بیماری در 6 ماه گذشته وضع اسفباری را از سر گذراند.  افرادی که درخصوص فاجعه قریب‌الوقوع هشدار می‌دادند به جنجال‌آفرینی محکوم شدند و افراد نزدیک به تصمیم‌گیرندگان مواضع دفاعی اتخاذ کردند و به جای اقدام مناسب، تلاش کردند از مقام و شهرت خود دفاع کنند.
سازمان‌های خیریه در فراهم آوردن بودجه مورد نیاز انعطاف به خرج ندادند و ظرفیت اقدامات سازمان‌های غیردولتی را محدود کردند. آنچه امروز اهمیت دارد یافتن دریچه‌ای به سطح مناسبی از تصمیم‌گیرندگان است.
البته دولت ایرلند می‌تواند بودجه بیشتری را برای این امر فراهم کند و همچنین می‌تواند از حمایت ارتش و صنایع داروسازی برای مقابله با بیماری استفاده کند. پزشکان و مدیران سلامت امکانات مختصری در اختیار دارند و سازمان سلامت انگلستان نیز نیروی انسانی سازمان‌های غیردولتی را به کار گرفته، هر چند که باز هم با کمبود نیرو مواجه است.
ارتش ظرفیت فوق‌العاده‌ای دارد و می‌تواند در ساخت واحد‌های پزشکی مفید واقع شود. درنهایت شرکت‌های بزرگ داروسازی ایرلند نیز می‌توانند کمبود اقلام موردنیاز را به راحتی برطرف کنند.  
همان‌طور که گفته‌ می‌شود، برای انجام کار درست هیچ‌گاه دیر نیست. کشور‌هایی که به ابولا مبتلا شده‌اند به کمک ما نیازمندند.
منبع: ایندیپندنت
* سازمان گل در ‌سال 1977 در دوبلین تأسیس شد و به فراهم‌آوردن کمک‌های انسان‌دوستانه برای فقیر‌ترین مردم جهان مشغول است.

 


تعداد بازدید :  239