شماره ۳۹۷ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۱۵ مهر
صفحه را ببند
ترکیه برای حفاظت از محیط زیست خود چه کرده است
سفر به سرزمین سبز و پاک

|  نیما صائب    |

استانبول، شهری به قدمت تاریخ است، سومین شهر توریست‌پذیر و شمشین شهر جذاب دنیا و تنها شهری که در دو قاره اروپا و آسیا قرار دارد. با جمعیت ثابت 14 میلیونی که با حضور مسافرین به بالای 20‌میلیون هم می‌رسد. شهری قرار گرفته بر بلندای 7 تپه و پذیرای میلیون‌ها،‌ میلیون انسان. صنعت، ماهیگیری و گردشگری سه راه درآمدزای مردمان این شهر بزرگ است و هر سه نیز ارتباط مستقیم با محیط‌زیست دارد. از این رو برای منِ روزنامه‌نگارِ  علاقه‌مند به محیط‌زیست سفر به استانبول با توجه به محیط‌زیست و طبیعتش شروع شد.
علاقه به طبیعت
قبل از سفر توسط یکی از دوستان با یک فعال محیط‌زیست استانبول آشنا شده بودم. «اوکتای تورگت» یکی از مدیران باسابقه شهرداری استانبول چند سالی است بازنشست شده اما خاطرات خوبی دارد از روزهایی که محیط‌زیست دغدغه استانبولی‌ها شد. او که به واسطه داشتن مادری ایرانی، فارسی را به خوبی حرف می‌زد اکنون یکی از معروف‌ترین فعالان محیط‌زیست ترکیه است و با تجربه‌ای که از آن روزهای سخت دارد می‌تواند الگویی از کوشش مداوم برای احیای محیط‌زیست را برای ما ایرانی‌ها احیا کند. تورگت در اولین روز سفر مرا به یک مسجد تاریخی برد که در حیاطش درختی بزرگ و تنومند و محافظت شده خودنمایی می‌کرد. می‌گفت این درخت را من نماد علاقه استانبولی‌ها به محیط‌زیست می‌دانم؛ «این درخت نامش درخت آرزوها است. ترک‌ها معتقدند که درخت از آن‌جا که ریشه در خاک دارد و سر به آسمان می‌نهد مقدس است و حفاظت از آن، واجب. معتقدند که اگر به یک درخت توسل کنی و آرزویت را به او بگویی با خود به آسمان‌ها می‌برد و آرزویت برآورده می‌شود. البته این یک اعتقاد نمادین است اما نشان از اهمیت درخت و طبیعت در بین ترک‌ها دارد. به همین دلیل بود که در آن سال‌های سیاه ما خیلی راحت توانستیم ترک‌ها را وادار به همکاری کنیم تا محیط زیستمان احیا شود.»
از او درباره آن روزهای سیاه می‌پرسم و می‌گوید: «هنوز انقلاب ایران اتفاق نیافتاده بود و ترکیه و به‌ویژه استانبول درحال صنعتی‌شدن و پیشرفت بود. سرعت پیشرفت آنچنان بود که تا به خودمان آمدیم دیدیم جمعیت استانبول چندبرابر شده و دیگر نه سیستم فاضلاب جوابگو است و نه فضای سبزمان. فاضلاب به دریا می‌ریخت و سواحل غیرقابل شنا و ماهیگیری بودند. یادم هست ساحل ببک که اینک سومین ساحل گران و زیبای دنیا بعد از میامی و موناکو است روزگاری آن‌قدر آلوده بود که نمی‌توانستی یک ماهی سالم در آن پیدا کنی اما در عرض چند‌سال چنان همبستگی‌ای بین ترک‌ها ایجاد شد که توانستیم بر این معضلات فائق آییم. اکنون یکی از زیباترین دریاهای دنیا را داریم و ثروتمندان دنیا را برای خرید املاکمان وسوسه می‌کنیم.»
از او می‌پرسم که به همین دلیل بود که ترک‌ها در مقابل تخریب بوستان گردش تقسیم شدیدا اعتراض کردند و منجر به گسترش اعتراضات در نقاط دیگر شهر هم شد؟ تورگت می‌گوید:  «متاسفانه توسعه بعضا آن‌قدر در دهان برخی از مدیران شیرین می‌شود که یادشان می‌رود توسعه را مدیون محیط زیستشان هستند. به همین دلیل وقتی در‌ سال 2013 خواستند پارک تقسیم را خراب کنند و مرکز خرید درست کنند ترک‌هایی که عاشق خیابان استقلال و میدان تقسیم هستند و بعد از خرید و تفریح به این پارک می‌آیند که استراحت کنند در مقابل تخریب ایستادند. چون این پارک در کنار مراکز خرید اطراف میدان تقسیم بود که این میدان را به شهرت جهانی رساند.»
وی می‌افزاید: «مسئولان استانبول بسیار در حفظ و نگهداری جنگل‌ها و فضای سبز شهر سخت گیر هستند. چون رأی‌دهندگان حساسیت‌های زیست محیطی بالایی دارند. مثلا در استانبول با این همه ساخت‌وساز نمی‌توانی آثاری از تخریب جنگل‌ها ببینی. اگر ساختمانی در دل کوه ساخته می‌شود باید با کمترین تخریب درخت باشد و اگر هم قسمتی از جنگل را قطع کند می‌بایست در کمترین زمان ممکن درختان را احیا کند آن هم بدون دست بردن به تنوع گیاهی و پوششی منطقه. قانون هم در این زمینه شوخی ندارد و نظارت‌ها بسیار شدید است.»
یاد ایران می‌افتم و ویلاهایی که دل کوه را خراش می‌دهند و به جان درختان می‌افتند تا چند بلوک را روی هم سوار کنند و نامش را بگذارند ویلا برای خوش‌نشین‌هایی که به سودای دیدن مناظر طبیعی و لذت بردن از صدای پرندگان آمدند و اما خود تیشه به ریشه خود می‌زنند.
خوش رفتاری با حیوانات
وقتی در شهری درخت زیاد باشد، پل‌های روگذر از روی درختان رد شوند و نه از دل آن‌ها، وقتی پارک‌ها محلی برای استراحت توریست‌ها باشد و محل اجرای انواع برنامه‌های فرهنگی و هنری آن وقت پرنده‌ها هم زیاد هستند. نه‌تنها در شهر که البته با آلودگی هوا هم دست و پنجه نرم می‌کند با تنوع زیاد پرنده‌ها مواجه هستی که در سواحل استانبول اوج آزادی پرندگان را هم می‌بینی. همسفرمان، تورگت ما را به سفری دریایی می‌برد به مقصد جزایر پرنس. در کشتی مسافری کوچکی می‌نشینیم تا ما را به همراه تعداد زیادی از توریست‌های خارجی عرب و اروپایی و هندی و ایرانی به جزیره بیوک آدا ببرد. جزیره‌ای که الگوی محیط‌زیست دنیا می‌تواند باشد. داستان این جزیره بماند در سطرهای بعدی. فعلا در ابتدای سفر هستیم و داستان پرندگان و حیوانات. وقتی حضور فراوان مرغان دریایی را در ساحل استانبول و برفراز کشتی‌ها می‌بینم یاد سواحل خودمان می‌افتم و شکارچیان در کمین. به جایش در استانبول وقتی کشتی‌ها با مسافرانشان حرکت می‌کنند دیگر کمتر مرغ ماهیخواری را می‌بینی که ماهی شکار کند. همه مشغول خوردن غذاهایی هستند که مسافرین کشتی‌ها برایشان در آب می‌ریزند. بعضی از این پرنده‌ها آن‌قدر اهلی شده‌اند که حتی از دست انسان‌ها نیز غذا به منقار می‌گیرند. نمونه زندگی توأمان انسان‌ها با حیوانات را در
جای جای شهر هم می‌توان دید. سگ‌های ولگردی که قلاده بر گردن دارند و پلاک بر گوش و گربه‌هایی که غذایشان را همیشه از دست مردم می‌خورند و برایشان عشوه و ناز می‌کنند و بعضی‌هایشان حتی سرپناهی دست ساخته توسط انسان‌ها پیدا کرده‌اند. یاد کشورمان می‌افتم که چگونه گربه‌ها با شنیدن صدای پای انسان‌ها پا به فرار می‌گذارند و کبوترها پرواز را بر قرار ترجیح می‌دهند و سگ‌های ولگرد طعمه تیر ماموران شهرداری می‌شوند و صدای زوزه ضجه وارشان دل هر انسانی را به درد می‌آورد. اما در استانبول وضع فرق می‌کند. اوکتای تورگت، مدیر باسابقه و بازنشسته شهرداری استانبول درحالی که مشغول غذاریختن برای مرغان ماهیخوار در کشتی است می‌گوید: «وقتی حفاظت از محیط‌زیست تبدیل به یک دغدغه شد دیگر نمی‌توانستیم به دو صورت متفاوت عمل کنیم. یعنی جنگل را نگه داریم اما حیوانات را در شهرها بکشیم. پس در شهرداری راهی پیدا کردیم. آمدیم و تمام حیوانات بی‌خانمان شهری را شناسایی کردیم. ازآنجا که حیوانات در محدوده خاصی زندگی می‌کنند و اگر مزاحمی در آن محدوده نداشته باشند خارج نمی‌شوند پس شهرداری‌های منطقه موظف به قلاده‌گذاری شدند تا سگ‌ها هر ماه واکسن زده شوند. به همین دلیل است که در هر جای استانبول سگ‌ها را می‌بینی که هم پای انسان‌ها مشغول رفت و آمدند و خارجی‌ها هم به گربه‌ها غذا می‌دهند و از بازی با گربه‌ها لذت می‌برند. با وجود سگ و گربه که از قضا زندگی کردن در کنار هم را یاد گرفته‌اند استانبول از وجود موش در امان مانده است.» به همین دلیل است که در استانبول وقتی می‌خواهی در رستوران‌های روباز زیبایش غذا بخوری باید آماده برخورد با گربه‌ها و سگ‌هایی باشی که کنار پایت می‌خوابند و آماده دریافت غذا هستند.
جزیره نمونه زیست محیطی
جزیره بیوک آدا یک جزیره فوق‌العاده است. هیچ ماشینی در آن حق تردد ندارد به جز ماشین پلیس و حمل زباله آن هم به ندرت و در مواقع خاص. در جای جایش ویلاهایی زیبا و لوکس ساخته شده‌اند با باغ‌هایی زیبا و مسحور کننده. در این جزیره وقتی به دوردست‌ها و ارتفاع می‌روی فقط صدای چهچه پرنده‌ها را می‌شنوی و صدای سم اسبان درشکه‌ها و امواج دریایی که به صخره‌ها می‌خورد و البته صدای دلنواز نسیم. رستوران‌هایش نیز اکثرا غذای دریایی سرو می‌کنند در کنار ساحل زیبای دریای سیاه. بهترین مکان برای دوستداران طبیعت که می‌خواهند چند صباحی بی‌خبر از هرگونه تمدن و سروصدایی باشند. رفت و آمد با درشکه است و دوچرخه و غذاها همه طبیعی و سالم. تورگت می‌گوید: «جزایر پرنس از
 9 جزیره زیبا تشکیل می‌شود که دو جزیره اصلا مسکونی نیست و یک نمونه زیست محیطی بکر با جانوران و گیاهان منحصربه‌فرد است. وقتی مدیران استانبول تصمیم گرفتند جزیره
 بیوک آدا را به بزرگترین مقصد تفریحی و گردشگری استانبول تبدیل کنند کار سختی را در پیش داشتند. چون ورود هر انسان به هر منطقه‌ای باعث آلودگی زیست محیطی می‌شد اما اکنون این طرح موفق شده است و جزیره بیوک آدا یکی از معروف‌ترین مناطق توریستی دنیا است که به واسطه محیط‌زیست بکر و فوق‌العاده‌اش شهره در بین جهانیان شده است و این به خاطر حساسیت مردم و گردشگران و مسئولین استانبول است.»
توریست‌های پرنده‌شناس
فردای روزی که به جزیره رفتیم سری به بام استانبول هم زدیم. با تورگت به بالاترین نقطه استانبول رفتیم. در ذهنم بام تهران و بام لاهیجان و چند شهر دیگر ایران نقش بسته بود اما وقتی به بام استانبول رسیدیم درواقع در یکی از سبزترین و زیباترین نقاط دنیا به رویمان گشوده شد. همه چیز تمیز و پاک و سبز بود. اما یک نکته جالب در این محوطه به چشم می‌خورد و آن وجود تعداد زیادی گردشگر خارجی اروپایی بود که پشت دوربین‌هایشان ساکت و ساکن ایستاده بودند. وقتی پرس‌وجو کردیم دریافتیم که اینها دانشمندان پرنده‌شناس هستند که از کشورهای مختلف اروپایی و آمریکایی به استانبول آمده بودند و از دیروز تا به حال پشت دوربین‌هایشان خشکشان زده بود تا مهاجرت دسته‌جمعی نوع خاصی از اردک وحشی را در آسمان استانبول ببینند و البته پرواز چند عقابی که به سمت آفریقا می‌رفتند. تورگت می‌گوید: «ترک‌ها از هرچیزی درآمدزایی می‌کنند. وقتی فصل مهاجرت پرنده‌ها می‌شود یا فصل رویش نوع خاصی از گیاهان می‌شود ترک‌ها مدام در کشورهای دیگر تبلیغ و اطلاع‌رسانی می‌کنند و آژانس‌های گردشگری‌شان نیز تسهیلات فراوانی برای این دسته از گردشگران فراهم می‌کنند. اینگونه است که پرواز هر پرنده و رویش هر گلی مساوی است با ورود دلار و یورو به ترکیه.»
سیستم   زباله
نه تنها در جزیره بیوک آدا که در کل استانبول بزرگ هم کمتر پیش می‌آید زباله‌ای در کف خیابان ببینی. درست برخلاف شهرهای ایران که در هر جوی و کنار گوشه و حتی وسط میدان هم‌انباشتی از زباله‌ها می‌بینی. در استانبول کمتر شهروندی را دیدم که بیسکویت و کیک‌اش را از غلاف پلاستیکی‌اش دربیاورد و زباله را رها کند وسط خیابان. حتی برای سیگاری‌ها هم سطل‌هایی گذاشتند که سیگاری‌ها سیگارشان را در آن‌جا خاموش کنند هرچند که این کار چندان رعایت نمی‌شود. در میادین بزرگ شهر کارگران شهرداری را می‌توان دید که به صورت مداوم درحال جارو زدن و جمع‌آوری زباله‌ها هستند و ماشین‌های جمع آوری زباله‌ تمام اتوماتیک که آشغال‌ها را از کف خیابان جمع می‌کنند. تورگت دراین‌باره اظهار می‌کند: «یکی دو دهه پیش بود که مدیران شهری استانبول تصویب کردند که این شهر را به یکی از تمیزترین شهرهای دنیا تبدیل کنند. این کار را در راستای اهداف بلندپروازانه صنعت گردشگری ترکیه انجام دادند. ترک‌ها فهمیدند که برای جذب توریست و آمدن دوباره‌شان باید شهر را همیشه تمیز و چشم نواز نگه دارند. اگر به شهرهای مهم دنیا هم بروید تا این اندازه نظافت شهری را نمی‌بینید. نه‌تنها در شهر که در کنار دریا هم اثری از زباله نمی‌بینید و این در وهله اول به خاطر فرهنگ‌سازی در بین ترک‌هاست. یعنی دولت نیامد فقط ماشین‌های تمام اتومات را در شهر بگرداند بلکه ابتدا در شهروندانش فرهنگ سازی کرد که در شهر زباله نریزند.»
آب گوارا
وقتی 15‌سال پیش مسافرین ایرانی بازگشته از ترکیه صحبت از خرید آب معدنی در کشور همسایه می‌کردند به روزگارشان می‌خندیدیم و فکر می‌کردیم که چقدر توسعه یافته‌تر از آنها هستیم که از شیر خانه‌مان بهترین آب را می‌نوشیم و نیازی به خرید آب نداریم. اما وقتی خشکسالی گریبان ما را گرفت و آلودگی آب و صدها دلیل دیگر ایرانی‌ها را محتاج به خرید آب معدنی کرد باید حسرت کیفیت آب‌های معدنی ترکیه را بخوریم. در ایران کمتر پیدا می‌شود که آب معدنی استاندارد جهانی داشته باشد و کیفیت سبک و خوش طعم اما با خوردن تقریبا اکثر آب‌های موجود در فروشگاه‌های ترکیه می‌توان متوجه این تفاوت شد. اوکتای تورگت، فعال باسابقه محیط‌زیست ترکیه درباره کیفیت محصولات غذایی می‌گوید: «اینجا قانون سفت و سخت رعایت می‌شود و تمام محصولات می‌بایست مطابق استانداردهای جهانی تولید شوند و با متخلفین هم برخورد می‌شود. در این‌جا وجود گردشگران خارجی، ترک‌ها را موظف می‌کند که بهترین محصولات غذایی را تولید کنند و آب هم یکی از همین موارد است.»
***
ترک‌ها دریافته‌اند که باید محیط‌زیست استانداردی داشته باشند. با یک محیط‌زیست مناسب می‌توانند گردشگر بیشتری جذب کنند و با توریست بیشتر می‌توانند درآمد بیشتری کسب کنند. بدین‌منظور هم ابتدا در بین مردمانشان فرهنگ‌سازی کردند و آنگاه توانستند با یک عزم ملی محیط زیستشان را بهبود بخشند و ارتقا بخشند و تبدیل به الگویی جهانی شوند. الگویی که می‌تواند برای ما ایرانی‌ها نیز قابل استفاده باشد.


تعداد بازدید :  344