| متين مسلم | کارشناس سیاست خارجی |
رئيسجمهوری اوباما حتي اگر بخواهد نميتواند از زير بار مسئوليتهاي مستقيم خود در قبال اقدامات اسرائيل در غزه شانه خالي كند. مايه تاسف است، اما در قبال اين همه خونريزي بيگناهان، كودكان و حمله به مراكز غير نظامي و درماني آشكارا دست نتانياهو را بالا برده، ضمن ابراز همدردي، به قول مك كين «بني» را برنده اخلاقي اين خونريزي و قتلعام مدرن معرفي ميكند! اين نه فقط براي كاخ سفيد كه براي جامعه مدني ايالات متحده نيز موجب شرمساري است. بهويژه آنجا كه حتي دايان سوير در شبكه abc نابودي خانه شهروندان غزه را بهعنوان خسارت وارده به شهروندان اسرایيلي نشان ميدهد. يا nbcوfox درصدد متوازن خواندن استفاده از بمبهاي با كاركرد فلز متراكم dime و يا سم منقبض «اكسيد اورانيوم» در بمبهاي هوشمند براي كشتار شهروندان عادي در غزه با پرتاب چند راكت حماس به اسرایيل و زخمي شدن چند شهروند عادي اسرایيلي هستند. اينگونه است كه عميقا بايد درك كرد چرا نخستوزير اسرائيل بيمحابا اقدام به خونريزي در غزه ميكند و در ميان بهت و ناباوري افكارعمومي جهانيان بيهيچ سرافكندگي از دفاع مشروع سخن ميگويد و شرم نميكند و چشم در چشم خبرنگاران ميگويد نه به قوانين بينالمللي و نه به الزامات جهاني و نه به سازمانهاي بينالمللي و حقوق بشري پاسخگو نخواهد بود و تا ميتواند چاقو را فرو خواهد برد.
چرا؟
كاملا روشن است! نتانياهو مطمئن است آقاي اوباما سرخورده از ناكاميهاي روزافزون در سياست خارجي و شكست سياستها و برنامههاي داخلي كشور اولا ناتوانتر از آن است كه بتواند فشاري بر اسرایيل براي خاتمه جنگ وارد آورد. ثانيا براي جلب رضايت تندروها در كنگره و پوشاندن ضعفهاي خود يا خوشامد سناتورهایي مانند، مك كين، ليبرمن، كارنين، برتون، شرمن، آقاي كري را به فاكسنيوز ميفرستد تا بگويد در كنار اسرایيل عليه مردم بيپناه و كودكان بيگناه غزه، با همه تبعات سياسي و اخلاقياش ايستاده است! بسيارخب! اين البته براي يك رئيسجمهوری سرخورده قابل درك است. اما تاكنون كمتر سابقه داشته روسايجمهوری از تركيب همزمان بياعتنایي به قوانين بينالمللي با ارتكاب جنايات جنگي توسط رهبران و ارتش اسرایيل اينگونه آشكارا از آنها حمايت كنند. حداقل اولمرت در جنگهاي 33 روزه 2006 لبنان با آن همه ارتكاب جرائم مشابه جنگي كه به تاييد كميتههاي مستقل سازمان ملل رسيد، بهرغم انجام عملي آن، نگفت به قوانين بينالمللي بياعتناست. اما نتانياهو اكنون بدون نگراني ميگويد قانون براي او بيارزش است، رئيسجمهوری اوباما هم بر آن صحه ميگذارد! اين يك سرافكندگي تمامعيار است. بههرحال قطع نظر از مخاطرات اينگونه موضعگيريها براي منافع ملي ايالات متحده در منطقه، بهتر از اين نميشد به مردم ايالات متحده ثابت كرد حداقل 5 تا 8 ميليارد دلاري كه از صورتحسابهاي عمومي سالانه آنها كسر ميشود براي انجام چه اقداماتي و در كجاها هزينه ميشود.
كاخ سفيد و شخص آقاي رئيسجمهوری نه صرفا از جنبه اخلاقي (كه اكنون چنين چيزي وجود ندارد) بلكه بيشتر به دليل تعهدات بينالمللي متوجه واشنگتن بايد علت وجود اين معيارهاي دوگانه در سياست خارجي كه منطقه را در آستانه انفجار قرار داده توضيح داده و روشن كنند دليل تكيه به اين متد شكننده و مخاطرهآميز چيست؟ صرف بيان «اسرایيل يك متحد استراتژيك است» قانعكننده نخواهد بود و تنها نتيجه آن گسيختگي بيشتر تلآويو عليه ثبات و امنيت منطقه يا مردم بيگناه غزه و باريكه اردن بوده است. ايالات متحده تا زماني كه فكري براي سياستها و معيارهاي دوگانه خود در خاورميانه نكند، قادر به تدوين يك استراتژي كاربردي و تحقق رهيافتي بلندمدت براي حل بحرانهاي منطقه نخواهد بود. تا آن زمان و در ارتباط با آنچه كه به امروز مربوط ميشود كمتر كسي در ايالات متحده سخنان ديروز پرزيدنت اوباما را مبني بر درك اقدامات اسرایيل در غزه باور ميكند. آنچنان كه سفر كري به قاهره براي تحقق صلح را صادقانه ميدانند! يا كمك 45 ميليون دلاري به مردم غزه را دليل بيطرفي واشنگتن! اين بهاي اوليه بياعتمادي در نزد افكارعمومي است. به نظرمن جاي شكي ندارد، علت اصلي گرفتاري و خصومتي كه حداقل در منطقه خاورميانه متوجه ايالات متحده است ريشه در همين تناقضها و معيارهاي دوگانه در سياست خارجي است.