زهرا جعفرزاده| چادر را روی سرش جابهجا میکند: «14سالم بود ازدواج کردم، حالا 5 تا بچه دارم، نه آن موقع که مرا عقد کردند، احساس خوشبختی میکردم نه حالا که بیشتر از 20سال از ازدواجم میگذرد.» «سیما»، افغان است از قوم تاجیک. از آن صورت سبزه و گرد، دو چشم سیاه از لابهلای سیمهای میکروفن برق میزند، میکروفن صورتش را ماسکه کرده، شبیه 40، 45سالههاست، با لهجه حرف میزند: «دخترم 15سالگی عقد کرد، نامزدش قرار بود چند سالی صبر کند بعد عروسی کنند، اما یکسال بعد، با هم رابطه برقرار کردند و مجبور شدیم زودتر برایشان عروسی بگیریم، آن موقع کلاس پنجم بود، نه همسرش را دوست دارد و نه زندگیش را. حالا هم خانه شوهر است. پسرم 18سالگی با دختر 15سالهای ازدواج کرد، 20سالش بود که بچهدار شد، حالا مدام با من دعوا میکند که چرا زنم دادی؟ حالا ما 8نفر هستیم دریک خانه 45متری.» خواهر سیما را 7سالگی به عقد پسری درآوردند، وقتی خواهرش فهمید چه اتفاقی افتاده، سه روز درطویله پنهان شده بود. برادرش هم 15سالگی داماد شد، حالا آنقدر وضع مالیشان خراب است که زنش یک جفت کفش ندارد.
این خلاصه زندگی سیماست، زنی که دیروز به آمفیتئاتر دانشگاه علم و صنعت آمده بود تا داستانش، داستان ازدواج زودهنگام خود و فرزندانش را برای آنها که به سمینار ازدواج کودکان حاشیهنشین آمده بودند، بازگو کند. داستانی که با بغضهای سنگین ادامه داشت و با گریه تمام شد. سیما، قربانی فقر بود. حالا حرفهای سیما، درکنار آمار ثبت 43هزار ازدواج دختران 10 تا 15ساله و دوهزار کودک جدا شده از همسر یا بیوه، نگرانی را دوچندان کرد.
سمینار را جمعیت دانشجویی امام علی(ع) برگزار کرده بود و زهرا رحیمی، مدیرعامل این جمعیت، بهعنوان نخستین سخنران، از وضع بد دختران محلات حاشیهنشین گفت: «متأسفانه آنچه ما در محلات حاشیهنشین میبینیم، این است که دربسیاری ازاین مناطق، دختران تا 12، 13سالگی تحت آموزش خانههای علم جمعیت امام علی(ع) هستند، اما بعد از آن ازدواج میکنند، این وضع درتهران وجود دارد و درشهرهای دیگر، حالت فاجعهآمیزی به خود میگیرد.» او ادامه داد: «خیلی از این کودکان، درشرایطی که جامعه و زندگی به آنها تحمیل کرده، سوختهاند، برای این کودکان سخت است که در سنین پایین با مردانی بسیار بزرگتر از خودشان ازدواج کنند، ما در بخش مددکاری جمعیت امام علی (ع)، دیگر کم آوردهایم و نمیدانیم چه جوابی به این کودکان بدهیم. از یک طرف، هیچ قانونی وجود ندارد که دست ما را بگیرد و از آن طرف هم سنتها و باورها حتی درصورت وجود قانون، کار ما را سخت میکنند.» او به وضع ازدواج کودکان در استان سیستانوبلوچستان اشاره کرد: «در این استان، دختران 10 تا 12ساله با مردان 60ساله ازدواج میکنند، آنها در این ازدواج تبدیل به همسر چهارم آن مرد میشوند و تنها توقعشان از زندگی این است که همسر، خرج ماهانه را بدهد، این اتفاق درست مانند خریدوفروش و یک نوع بردهداری است.» مدیرعامل جمعیت امام علی(ع) ادامه داد: «کودکانی که خودشان قبلا کودک کار بودهاند، بعد از ازدواج در سن پایین، تمام قدرتشان را روی فرزندآوری و تولید نسل میگذارند، تنها هدفشان هم این است که فرزندان، جای آنها را بگیرند تا خودشان راحت زندگی کنند، درست مانند همان اتفاقی که برای خودشان رخ داده است.» به گفته این فعال اجتماعی، فرزندآوری درمیان این خانوادهها درحال افزایش است: «این نوع اتفاق، افزایش ناهمگون جمعیت را ایجاد میکند که آثار و پیامدهای خودش را دارد، همه اینها درحالی است که اکنون در عقبماندهترین کشورها هم برای ازدواج کودکان راهحلهایی درنظر گرفته شده است.»
بیش از نیمی از ازدواج کودکان
در شهرها صورت میگیرد
شهلا اعزازی، مدیربخش مطالعات زنان انجمن جامعهشناسی، نفر دیگری بود که در این سمینار پشت تریبون رفت. او با بیان اینکه کودکان زیر نظر و مسئولیت دولتها قرار دارند، گفت: «در ایران به دلیل نوع فرهنگ حاکم، افراد حتی بعد از 18سالگی هم همچنان بهعنوان کودک شناخته میشوند و در انتخاب شغل و رشته تحصیلی و ازدواج، برایشان تصمیم گرفته میشود.» او درهمین جا به قوانینی که به پدر اجازه ازدواج میدهد، در هر سنی دختر را به عقد مردی درآورند، اشاره کرد: «درصورتی که پدر موافقت کند، دختر میتواند حتی در زیر 13سالگی، ازدواج کند.» ازدواج کودکان در شهرها و روستاها موضوع دیگری بود که این جامعهشناس، مورد توجه قرار دارد: «برخلاف تصور عمومی که بیشترین ازدواج کودکان در روستاها رخ میدهد، بررسیها نشان میدهد که بیش از نیمی از این ازدواجها، درشهرها صورت میگیرد و تعداد دختران کودکی که در شهرها زندگی میکنند، بیشتر از روستاهاست.» به گفته اعزازی، کودک همسربودن به همان اندازه که برای دختران مشکلآفرین است، برای پسران هم مسأله ایجاد میکند: «ازدواج دختران در سنین پایین، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد، چون دختران بیشترین آسیبها را بهویژه آسیبهای جسمی را از این ازدواجها میبینند.» براساس اعلام این جامعهشناس، آمارها نشان میدهد که میزان ازدواج کودکان در سال 94، نسبت به سال 93، 10هزار مورد بیشتر بوده است: «درحال حاضر ۴۳هزار ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۵ساله در کشور داریم که از این تعداد 2هزار کودک از همسر خود جدا یا بیوه شدهاند.» او ادامه داد: «مسألهای که در کنار ازدواج این کودکان وجود دارد، افزایش طلاق در میان آنهاست. بیشتر این کودکان، در سن 10 تا 18سالگی طلاق میگیرند که نشان میدهد آنها زمانی که 10 تا 15ساله بودند، ازدواج کردند.» او علت ازدواجهای زودهنگام را آداب و رسوم خانوادهها، ناآگاهی والدین و برخی عوامل خارجی ازجمله نبود شرایط تحصیل، فقر فرهنگی و اقتصادی اعلام کرد، با این توضیح که «کودک در سن 10 تا 15سالگی درحال رشد است، اندامهایش کامل نشده و هنوز با بدنش آشنا نشده است. او در این سن، دچار تغییر و تحولات هورمونی است و خلق و خوی جدید پیدا میکند، آنوقت در این شرایط از فردی که خودش کودک است، خواسته میشود تا جنینی در خود حمل کند. چگونه فردی که خودش نیاز به تربیت دارد، میتواند کودک دیگری را تربیت کند؟ باید از خود بپرسیم که چگونه یک کودک همسر میتواند به حفظ و بقای نسل یک جامعه کمک کند؟ زیرا این فرد نه تنها یاریدهنده نیست بلکه در چنین شرایطی آسیبزننده نیز هست.» مدیر بخش مطالعات زنان انجمن جامعهشناسی به انجام معاینه برای تأیید بلوغ کودک اشاره کرد: «چگونه میشود که یک کودک با معاینه، بلوغ جنسیاش تأیید میشود؟ چطور میشود که برقراری رابطه جنسی برای این کودک اهمیت پیدا میکند؟ آیا بلوغ جنسی به این معنی است که کودک میتواند رابطه جنسی داشته باشد؟ آیا بلوغ جنسی یعنی دختر، بدنش به ظاهر رشد بیشتری نسبت به بقیه داشته است؟» این عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: «آنچه در جامعه ایران دیده میشود، رفتاری دوگانه است و براساس آن برخورد طبقاتی و جنسیتی با موضوع ازدواج صورت میگیرد.»
در ادامه این سمینار، پنلی با موضوع بررسی پیامدهای اجتماعی ازدواج کودکان برگزار شد. فاطمه ذوالقدر، نماینده مجلس و عضو هیأترئیسه کمیسیون فرهنگی مجلس، یکی از کارشناسان این پنل بود. او با بیان اینکه در استانهای مرزی مثل سیستانوبلوچستان و هرمزگان، دختران به دلیل نبود امکانات آموزشی یا باید در سنین پایین ازدواج کنند یا در زمینههای کشاورزی مشغول کار شوند، گفت: «همین کودکان پس از ازدواج دچار تعارض، افسردگی و مشکلات دیگر میشوند و حتی نمیتوانند نقش مادری را بهخوبی ایفا کنند.» به گفته او، برای انجام ازدواج فقط بلوغ جنسی کافی نیست و بلوغ فکری و عقلی لازم است و دختر باید درکی از زندگی مشترک داشته باشد.
ذوالقدر وجود چنین ازدواجهایی را در هرمزگان خیلی عادی اعلام کرد: «در مناطق جنوبی و بهویژه سیستان، دختران کمسن و سال با مردان 40ساله ازدواج میکنند. در قانون مدنی، نکاح دختر قبل از ۱۳سالگی و برای پسر قبل از ۱۵سالگی نیاز با اجازه ولی و تشخیص دادگاه دارد و بر این اساس دختران بدون منع قانونی از ۶سالگی میتوانند ازدواج کنند. مجلس باید اصلاح این قانون را در اولویت قرار دهد تا با یک طرح مناسب، مانع انجام اینگونه ازدواجها شویم.» به گفته او، یکی از معضلات مناطق محروم، دوری مدارس از خانههاست، همین هم میشود تا دختران به سرعت خانهنشین شوند یا در مزرعه کار یا ازدواج کنند.
17درصد دختران در ایران قبل از 18سالگی ازدواج میکنند
شیرین احمدنیا، معاون پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی، کارشناس دیگر این پنل بود. او به آمارهای یونیسف درباره ازدواج کودکان در ایران اشاره کرد: «براساس آمارهای این سازمان در سال 2015، در ایران 17درصد دختران، قبل از رسیدن به 18سالگی ازدواج میکنند و 3درصد هم قبل از 15سالگی.» آمارهای جهانی هم مورد توجه احمدنیا قرار گرفت، بهطوریکه گفت: «براساس آمار بینالمللی از هر سه دختر در کشورهای درحال توسعه یک نفر در سنین کودکی ازدواج میکند، بهطوری که ۷۰۰میلیون نفر در جهان در سنین کودکی ازدواج کردهاند.» این عضو هیأتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان این که در جوامع سنتی، ازدواج در سنین پایین هیچ تعجبی نداشت و منافع اقتصادی در همسرگزینی بسیار مورد توجه بود، تأکید کرد: «در چند دهه گذشته، جمعیت شهری ایران چندبرابر شده است اما تصویر واقعبینانه این است که بیشتر جمعیت شهری ما همان فرهنگ روستایی گذشته را دارد.»
هفتسال است لایحه حمایت از حقوق کودکان خاک میخورد
ثریا عزیزپناه، رئیس هیأتمدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان، در این پنل به تغییر هرم جمعیتی در کشور اشاره کرد: «قبلا 80درصد جمعیت را روستاییان تشکیل میدادند، حالا 80درصد شهرنشین هستند. افرادی که قبلا در روستاها زندگی میکردند، به تدریج به شهرها مهاجرت کرده و حاشیهنشین شدهاند. همین جابهجایی در هرم جمعیتی یکی از عوال تشدیدکننده ازدواج کودکان است.» به گفته او، درحال حاضر، در داخل شهرها هم وضع حاشیهنشینی حاکم است: «مثلا در تهران، مناطقی مانند دروازه غار یا منطقه 12، ویژگی حاشیهنشینی دارد. آمارها بر وجود 11میلیون حاشیهنشین تأکید دارد؛ کسانی که گفته میشود سرپناه ندارند و به امکانات آموزشی و بهداشتی دسترسی ندارند. در کنار این موضوع، آمار سازمان نهضت سوادآموزی که نشان میدهد 10میلیون بیسواد مطلق و 10میلیون هم کمسواد در کشور زندگی میکنند و همچنین آمار مرکز آمار ایران که بر شکاف درآمدی تأکید میکند را هم باید اضافه کرد.» به گفته این فعال حقوق کودک، به استناد برخی بررسیها، آمار رسمی بیکاری در برخی شهرستانها و استانهای محروم به بالای 30 تا 40درصد میرسد.
عزیزپناه به ماده 1041 قانون مدنی که سال 1313 یعنی 82سال پیش تصویب شده اشاره کرد: «براساس این قانون، سن ۱۵ و ۱۸سال برای ازدواج دختران و پسران در نظر گرفته و تأکید شده بود سن ازدواج نباید به کمتر از ۱۳ و ۱۵سال برسد. این قانون در سال ۴۶ و ۵۳ اصلاح شد و سن ازدواج برای دختران و پسران ۱۸ و ۲۰سال در نظر گرفته شد. این روند تا سال 61 ادامه داشت، اما در آن سال، سن ازدواج دختران به 9سال قمری و پسران 15سال قمری کاهش یافت. در سال 79 با تلاشهای انجمن حمایت از حقوق کودکان، این قانون اصلاحیهای خورد و درنهایت سن ازدواج دختران به 13سال و پسران 15سال قمری افزایش یافت.» او با بیان اینکه ایران در سال 72 به کنوانسیون حقوق کودک پیوست که در آن نهاد خانواده و دولت مورد خطاب قرار گرفته است، گفت: «ما در کنار کنوانسیون حقوق کودک، اعلامیه حقوق بشر را هم پذیرفتهایم. در این اعلامیه تأکید شده که ازدواج یک تصمیم شخصی است.» رئیس هیأتمدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان از نبود قوانین حمایتی برای ازدواج کودکان انتقاد کرد: «متاسفانه هیچ دستاویز قانونی و حقوقی برای حمایت از کودکان بهویژه دختران نداریم، قانون هم دست پدر و عاقد را برای ازدواج کودکان باز گذاشته است. آمارهایی که تا سال 93 درباره ازدواج کودکان منتشر میشد، نگرانکننده است.» او ادامه داد: «هفتسال است که لایحه حمایت از حقوق کودکان خاک میخورد. در ماده یک این لایحه، مهمترین مشکل، یعنی تعیین سن کودکی، حل شده است، اما متاسفانه مجلس حتی هنوز یک فوریتی آن را هم تصویب نکرده است. ما از مجلس میخواهیم تا این موضوع را به صورت جدی پیگیری کند.»
در همین ارتباط ذوالقدر، عضو هیأترئیسه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، درباره سرانجام لایحه حمایت از حقوق کودکان این توضیح را داد: «این لایحه اکنون در کمیسیون قضائی است تا اشکالات قضائی و حقوقی آن برطرف شود. دولت این لایحه را اصلاح کرده و پس از پایان بررسی کمیسیون قضائی تا دو، سه ماه دیگر به صحن علنی مجلس میآید و در صورت نداشتن ایراد، تصویب میشود.»
نتیجه پژوهش «بررسی عوامل و پیامدهای ازدواج کودکان» در مناطق حاشیهای 17 استان کشور نشان داد
71درصد کودکهمسران پس از ازدواج ترکتحصیل کردند
شهروند| نتیجه پژوهش «بررسی عوامل و پیامدهای ازدواج کودکان» درمناطق حاشیهای 17 استان نشان داد که 41درصد کودک همسران به هیچوجه از سن ازدواجشان راضی نیستند، 71درصد هم بعد از ازدواج ترکتحصیل کردند.
زهرا کهرام، عضو جمعیت دانشجویی امام علی(ع)، درباره این پژوهش به «شهروند» میگوید: «این پژوهش ازسوی بیش از 100 دانشجوی داوطلب انجام شد و درنظر داشت تا ارتباط آسیبهای اجتماعی و آداب و رسوم قومیتها را با ازدواج کودکان بررسی کند، برهمین اساس هم پرسشنامهای میان 594نفر از حاشیهنشینانی که در سن زیر 18سال ازدواج کردهاند، توزیع شد، این پرسشنامهها ازسوی افرادی از قومهای آذری، کرد، لر، عرب، فارس و همچنین کولیها و افغانها پر شد.» به گفته او، بررسیها نشان داد که هرقومیتی، در ازدواج کودکان، از مدل خاصی تبعیت میکند، مثلا درمیان گروه کولیها، دختران درسن 10 و 11سالگی ازدواج میکنند، ازدواج هم معمولا خودخواسته و از روی ناآگاهی است، اما درمیان افغانها، معمولا از روی اجبار است. در میان فارسها هم ازدواجها با آسیبهای اجتماعی گره خورده و معمولا برای حفظ آبرو انجام میشود. درمیان عربها هم دیده شده که دختران برای ازدواج اصرار میکنند و دادگاه میروند تا دادگاه حکم رشدشان را صادر کند. آنها از اینکه سنشان بالا برود و ازدواج نکرده باشند، نگران هستند.
به گفته این عضو جمعیت امام علی(ع)، این تحقیق در تابستان و پاییز سال 95 انجام شد که وضع ازدواج کودکان در 17 استان، قم، خوزستان، سیستانوبلوپستان، تهران، بوشهر، خراسانرضوی، آذربایجانشرقی، گلستان، مازندران، ایلام، اصفهان، هرمزگان، البرز، کرمانشاه، زنجان و همدان را بررسی کرد. 594 پرسشنامه هم درمیان زنان و مردان زیر 35سال که قبل از 18سالگی ازدواج کردهاند، توزیع شد که 94درصد از پاسخدهندگان زن و تنها 6درصد مرد بودند. میزان تحصیلات 38درصد پاسخدهندگان، پایینتر از سیکل بود و 38درصد بیسواد بودند. 70درصد از آنها دارای درآمد کمتر از 500هزارتومان دارند، 27درصد درآمدی بین 500هزار تا یکمیلیون تومان و تنها 3درصد، بیش از یکمیلیون تومان درآمد داشتند. 80درصد پاسخدهندگان، متأهل بودند، 6درصد جدا از همسر، 5درصد همسر معتاد، 2درصد همسر زندانی، یکدرصد همسر از کارافتاده، 4درصد همسر رها کرده و 3درصد همسرشان را از دست دادهاند. 54درصد از پاسخدهندگان این پرسشنامهها، درسن 14 تا 16سالگی ازدواج کردهاند، 26درصد بین 11 تا 13سالگی، 18درصد بین 17 تا 18سالگی و 3درصد کمتر از 10سالگی. 78درصد آنها دارای پدر معتاد، 17درصد مادر معتاد و 5درصد پدر و مادر معتاد داشتند. 48درصد همسران این افراد، دارای تحصیلاتی کمتر از سیکل، 29درصد بیسواد، 19درصد کمتر از دیپلم و 4درصد بیشتر از دیپلم داشتند. 68درصد این افراد، به دلیل سنتهای قومی و مذهبی ازدواج کردهاند، 10درصد به دلیل فقر، 3درصد به دلیل اعتیاد، 17درصد به خاطر علاقه و 2درصد هم به دلایل دیگر. 71درصد از افراد پاسخدهنده به این پرسشنامه، بعد از ازدواج ترکتحصیل کرده بودند، 41درصد به هیچوجه رضایتی از سن ازدواجشان نداشتند و 65درصدشان هم اعلام کردند که به هیچوجه نمیخواهند فرزندانشان درهمین سنی که آنها ازدواج کردهاند، ازدواج کنند. به اعتقاد 88درصد پاسخدهندگان، سن ایدهآل برای ازدواج دختران، بالای 18سال و 94درصد گفتهاند برای پسران بالای 20سال است. 44درصد پاسخدهندگان اعلام کردهاند که از وسایل پیشگیری از بارداری استفاده میکنند و 11درصدشان قبل از بلوغ ازدواج کردهاند. آنها همچنین درپاسخ به پرسشهایی درباره خشونت خانگی، اعلام کردهاند که در 38درصد موارد، دچار کوفتگی، 43درصد شکستگی، 17درصد جراحت و 2درصد نقص عضو شدهاند. اختلاف سنی 85درصد پاسخدهندگان، با همسرشان، کمتر از 10سال، 10درصد بین 10 تا 15سال و 5درصد هم بین 15 تا 40سال بود.
براساس اعلام کهرام، نتیجه این تحقیق نشان داد که وضع تمام شهرها از نظر دلایل ازدواج کودکان، شباهت زیادی به هم داشت و به دلیل فقر و اعتیاد خانواده، جلوگیری از تحصیل دختران و پسران و آداب و سنن انجام میشود.