| علیاکبر محمدخانی| اونروزی مهمون خارجی اومده بود برامون، جاتون خالی خانومم هم قیمه درست کرده بود. سر سفره دیدیم خارجیه هی قاشق میزنه تو بشقاب خورشتا، گوشتاشو جمع میکنه، میگذاره روی برنجش. لپهها و آتآشغالش هم میموند برای ما. خانومم هی زیر لب میگفت: اکبرآقا گوشتارو بردار. ولی من روم نمیشد. خارجیه هم پررو هر چی گوشت بود رو خورد. خلاصه آخرش دیدیم فقط یه تیکه گوشت بیشتر نمونده، تا خارجیه اومد اونم برداره، خانومم پرید گوشتو برداشت، گذاشت روی برنج من. خارجیه هم کم نیاورد اومد با دست گوشت رو از روی بشقاب من برداره که خانومم با چنگال محکم زد رو دستش، منم سریع کاسه ماستوخیار و کوبوندم تو صورتش و سریع گوشتو خودمون خوردیم. اونم رفت خارج گفت کی گفته ایرانیها مهموننوازن. میخوام بگم برای مهمون خارجی خودتون خورشت بریزید روی برنجش که توقعش الکی بالا نره.