شماره ۳۹۶ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۱۴ مهر
صفحه را ببند
كلماتي براي جنگ

|  محمدوحيد قاسميان| 

شعر جنگ در ادبيات ايران را مي‌توان در 3 مقطع مرور كرد:  دوره قاجار، پس از مشروطه و 8‌سال جنگ‌تحميلي. آنچه كه سبب مي‌شود ما نتوانيم در تحقيق و پژوهش پيرامون شعر و ادبيات جنگ در ايران به يك مسير و سير تاريخي تكيه داشته باشيم، همانا نبودن منابع تاريخي، تذكره‌هاي دقيق و قابل اعتنا و آرشيو مناسب و متناسب با موضوع است. اين فقدان منابع و ماخذ بي‌شك در تمامي زمينه‌ها نيز باعث شده است هركس بنا به سليقه و توجه خود برگي بر برگ‌هاي تاريخ بيفزايد.  
بنا به ضرورت در اين‌جا با عبور از 2 مقطع قاجار و بعد مشروطه، تاملي گذرا خواهيم داشت بر شعري كه جنگ معاصر در ايران را در كلمات خود و جهان شاعرانه خودش تجربه کرد.  در اين بحث نخست به نامداران عرصه شعر جنگ و سپس مشخصه‌هاي شعرهاي ايشان و در نهايت، جايگاه‌شان در شعر معاصر ايران مي‌پردازم. البته كه اين بحث، نياز به تحقيقي گسترده دارد و مطلب حاضر تنها يك درنگ است.   شعر جنگ در ادبيات ايران چند ماه پس از اتفاق افتادن و شعله‌ور شدن آتش جنگ نطفه بست.  
به گواه تاريخ، نخستين شعرهاي با موضوع جنگ در كانون‌هاي غيررسمي و خودجوشي خوانده مي‌شد كه در گوشه و كنار شهرها برپا مي‌شد. شعر كه يكي از تفريحات كلامي ما ايرانيان به‌شمار مي‌آيد در اين زمينه حالتي حيرت‌انگيز گرفت. شاعران كه تا پيش از اين درباره احساسات عاشقانه و تصورات عارفانه خود كلمات را در جهان‌هاي ديگر سير مي‌دادند و سلوك خود را به تجربه مي‌نشستند، با روبه‌رو شدن با توپ و تانك و مسلسل و فضايي كه جنگ تصوير مي‌كرد، راهي ديگر را پيش گرفتند. به‌درستي نمي‌توان گفت نخستين كساني كه اولين شعرهاي جنگ را در ايران سرودند چه كساني بودند و اولين كسي كه شعرش با موضوع جنگ منتشر شد چه كسي بود اما با توجه به اين كه اين شاعران در محور توجه رسانه‌ها و تبليغات و روابط عمومي جبهه‌ها بودند مي‌توان صورت زير را در اين رابطه بيان داشت. حلقه‌اي از شاعران كه با هدف پرداختن به شعر جنگ دور هم جمع شدند و اندك‌اندك تشكل هنري ادبي را به‌وجود آوردند به ترتيب اجراي نقش موثرشان بر شعر پس از انقلاب عبارتند از دكتر طاهره صفارزاده، علي موسوي‌گرمارودي، نصراله مرداني، حميد سبزواري، قيصر امين‌پور، علي معلم‌دامغاني، سيدحسن حسيني، سهيل ثابت‌محمودي و ساعد باقري.   
اين شاعران در همان روزهاي آغازين جنگ شبكه‌اي از توليد شعر و سرودهاي انقلابي و تهييج‌كننده را نيز دنبال مي‌کردند. به‌تدريج گروهي از علاقه‌مندان به شعر و شاعري و جذابيت‌هاي شعر و ادبيات به اين جمع پيوستند. كانون‌هاي ادبيات متعهد پا گرفت و در همين جمع‌ها، شعرهايي سروده مي‌شود و خوانده مي‌شد كه هسته اصلي‌شان جنگ و تقديس رزمندگان و قدرت‌هاي خارق‌العاده ايشان در جنگ بود.  
از اين جمع به مرور زمان تفكيك موضوعات شعر جنگ نيز به‌وقوع پيوست: از اين جمع، تعدادي بودند كه شاعران پيش از انقلاب را با خود غريبه مي‌دانستند لذا جايي براي آنها نيز قایل نبودند و بالطبع، صداي آنها را نيز نمي‌شنيدند و قدري براي آنها قایل نبودند. همين‌ها سعي داشتند ضمن اين كه شعر‌هاي جذاب و قوي و استخواندار مي‌گويند، دعوا و مرافعه با شاعراني كه در مسير تاريخ به ماجرايي چون جنگ رسيده بودند را نيز طراحي كنند.  به مرور و پس از پايان يافتن جنگ نيز همان طراحان دعوا و مرافعه و بلواي متعهد و غيرمتعهد در ادبيات مجبور شدند بوق آشتي و دوستي را بنوازند. به قول نسيم شمال «ادبيات شلم شوربا شد.» عده‌اي ديگر نيز به سبک شاعران دوره قاجار يا شاعران پيشكسوت مشروطه، به تقديس وطن و ميهن و ستايش زيبايي‌هاي فداكاري در جنگ و ميهن‌پرستي پرداختند.  عده‌اي نيز در سكوت، ماجراهاي جنگ و پس از انقلاب اسلامي را دنبال مي‌کردند. طيفي ديگر نيز جواناني بودند كه همراه با بازگشايي دانشگاه‌هاي كشور، امكان به‌وجود آمدن كانون‌هاي ادبي در سرزمينمان را فراهم آوردند.  به زودي و طي سال‌هاي 60 تا 63 تعدادي قابل توجه علاقه‌مند به شعر و شاعري و ادبيات، پي‌ريزي شالوده ادبيات جنگ را امكان‌پذير ساختند. عمده اين دوستداران و مشتاقان ادبيات، دانشجويان بودند كه نخستين پذيرفته‌شدگان دانشگاه‌هاي كشور پس از بسته شدن دانشگاه‌ها به خاطر انقلاب فرهنگي بودند. آن روزها صحبتي از عشق و عاشقي و كلمه‌بازي نبود. شعر كه مايه اصلي‌اش را از بازي تخيل و عاطفه و كلمات با يكديگر دريافت مي‌كرد در زمين جنگ عراق با ايران نقشي ديگر را پذيرفت؛ نقشي كه شاعر آن شعرها، تا آن روز، هيچ شناختي از آن نداشت و حتي از زمينه تاريخي حماسه در ادبيات كلاسيك ايران نيز اطلاع چنداني نداشت. حماسه كه يكي از معماران كاخ بلند شعر فارسي يعني حكيم فردوسي بنيان‌گذار آن بود در مسيري ديگر دنبال مي‌شد: ايثار و شهادت.  
طي سال‌هاي 1359 تا 1367 كه تنور شعله‌ور جنگ ناز نفس افتاد، صدها تن از نوجوانان، جوانان، ميانسالان و سالخوردگان آشنا با فنون و صناعات ادبي گونه‌اي از شعر فارسي را تجربه كردند كه با عنوان‌هاي شعر جنگ، دفاع مقدس، پايداري و مقاومت از آنها ياد مي‌شود. از آن‌جا كه تنها چند شعر از خيل شاعران اين قلمرو در رسانه‌ها و تريبون‌هاي تبليغاتي به مردم عرضه شده است، شناخت عمومي از اين شعر و شاعرانش نيز محدود به رسانه‌هاي عمومي دولتي است. اين عرصه از شعر، امروزه موضوع پايان‌نامه‌هاي تحصيلاتي دانشگاهي نيز است.


تعداد بازدید :  152