شماره ۱۰۰۰ | ۱۳۹۵ پنج شنبه ۴ آذر
صفحه را ببند
«شهروند» از نشست «نقد اجتماعی کالایی‌شدن دانش» گزارش می‌دهد:
دانشگاه در برابر پول
قانعی‌راد، استاد دانشگاه: دانشگاه، دانشجو و استادان باید در برابر بازار، دولت و جامعه منتقد باشند مالجو، کارشناس اقتصادی: اقشار ضعیف جامعه بازنده‌های نهایی پولی‌شدن دانشگاه‌ها هستند دولت باید از دانشگاه‌ها عقب‌نشینی سیاسی کند

شهروند| ظرفیت پذیرش دانشگاه‌ها و دفترچه انتخاب‌ رشته کنکور سراسری در سال‌های گذشته نشان از کاهش مداوم دانشجویان روزانه و درکنار آن افزایش ظرفیت دوره‌های شهریه‌ای همچون شبانه، پردیس و... می‌دهد و امسال هم همین روند ادامه داشت، بیش از 80‌درصد پذیرش کنکور سراسری به دوره‌های پولی اختصاص داشت؛ موضوعی که بارها اعتراض دانشجویان، مدرسان دانشگاه‌ها و فعالان اجتماعی را همراه داشته است. علاوه ‌‌براین، در سال‌های گذشته بر تعداد صندلی‌های دانشگاه‌های دارای شهریه همچون دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه علمی و کاربردی هم افزوده شده و این روند تا جایی پیش رفته که برخی کارشناسان از «خصوصی‌سازی آموزش عالی» برای توصیف وضع کنونی استفاده می‌کنند و آن را درتناقض آشکار با اصل سی‌ام قانون اساسی می‌دانند. اصلی که دولت را موظف می‌کند؛ «وسایل آموزش‌وپرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم کند و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به‌طور رایگان گسترش دهد.» در ادامه نقد و اعتراض به این مسأله، سه‌شنبه هفته جاری دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی میزبان نشست «نقد اجتماعی کالایی‌شدن دانش» بود تا این موضوع از جنبه‌های مختلف توسط دانشجویان و پژوهشگران به پرسش و تحلیل گذاشته شود. دراین جلسه که برگزارکننده آن، اتحادیه انجمن‌های علمی دانشجویی علوم اجتماعی سراسر کشور و با همکاری انجمن جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی بود، «محمدامین قانعی‌راد»، رئیس سابق انجمن جامعه‌شناسی ایران و عضو هیأت‌علمی دانشگاه گروه جامعه‌شناسی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور به «نقد معرفت‌شناختی کالایی‌شدن دانش» پرداخت، «محمد مالجو»، پژوهشگر اقتصاد از «برنده‌ها و بازنده‌های کالایی‌سازی آموزش» سخن گفت و درکنار آنها «حسام سلامت»، دانشجوی دکترای جامعه‌شناسی و «امیرحسین سیادت»، دبیر سابق شورای صنفی دانشگاه علامه طباطبایی، از منظر دانشجویی به این مسأله نگاه کرد.
قانون سنوات
 نمادی از پولی‌شدن دانشگاه است
در ابتدای این نشست، دبیر سابق شورای صنفی دانشگاه علامه طباطبایی، تاریخچه‌ای از اعتراضات دانشجویان و تشکل‌های صنفی را نسبت به پولی‌شدن آموزش عالی بیان کرد. سیادت به تلاش‌ شورا‌های صنفی دانشگاه‌ها برای دریافت مجوز اتحادیه هم اشاره کرد و دراین‌باره گفت: «سه‌سال است که تلاش می‌کنیم اتحادیه شورای صنفی ایجاد کنیم که تاکنون موفق نشدیم. الان ۵۳ تشکل صنفی درکل کشور به هم در ارتباطیم و تا حدی خوشحالیم که خود در چارچوب آهنین یک اتحادیه خلاصه نشدیم؛ چراکه الان با هماهنگی‌های شخصی ارتباط مستقیم با هم داریم.»
این فعال صنفی در ادامه درباره ‌تجمعات دانشجویی در ابتدای ‌سال‌جاری و در اعتراض به قانون سنوات سخن گفت و این قانون را نمادی از پولی‌شدن دانشگاه دانست: «شوراهای صنفی تابستان امسال در بیانیه‌ای‌ لزوم لغو قانون سنوات را گوشزد کردند، ولی همچنان پولی‌سازی دانشگاه درحال زیادشدن است که مثال عینی آن بحث سنوات است، ضمن این‌که هزینه خدمات رفاهی مانند خوابگاه و غذا درحال افزایش است و مکان‌های عمومی به بخش‌های خصوصی واگذار شده ‌است. به این موارد بارها اعتراض شد و نامه‌نگاری‌های مداومی با مسئولان وزارت علوم صورت گرفت که هیچ جوابی نگرفتیم.»
این فعال صنفی درپایان سخنان خود با اشاره به قانون بومی‌گزینی، این قانون را پیش‌زمینه‌ای برای راه‌نیافتن اقشار محروم جامعه به دانشگاه‌های مادر دانست و دراین‌باره گفت: «با این قانون درکنار پولی‌کردن آموزش، عملا جمع زیادی از مردم ایران امکان ورود به دانشگاه و به‌تبع آن صنعت و آینده کشور را نمی‌یابند. یک‌سری هم که وارد می‌شوند، نمی‌توانند دراین شرایط تحصیل خود را ادامه دهند. این مسائل تکراری شده است درحالی ‌که واقعا
 زارزدن دارد.»
مالجو: دولت باید از دانشگاه‌ها
عقب‌نشینی سیاسی کند
«محمد مالجو» که دانش‌آموخته‌ اقتصاد، پژوهشگر و نویسنده که در سال‌های گذشته مقالات متعددی درباره روند خصوصی‌سازی منتشر کرده است، سخنران بعدی این نشست بود. مالجو بحث خود را با این سوال که «برنده‌ها و بازنده‌های کالایی‌شدن دانش در ایران چه کسانی هستند؟» آغاز کرد و گفت: «خدمت آموزش عالی مثل هرخدمت دیگری اگر فرض کنیم که به حد اعلا کالایی‌شده باشد، این کالایی‌شدن باعث ایجاد نوعی گسستگی در رابطه بین عرضه‌کنندگان و تقاضاکنندگان می‌شود. وقتی آموزش کالایی می‌شود، نیاز مثل هرکالای دیگری اهمیت ندارد و این تقاضاست که اهمیت پیدا می‌کند، چون پشتوانه مالی دارد. وقتی که آموزش عالی کالایی می‌شود، یگانه و تنها قطب‌نمای رفتار عرضه و تولیدکنندگان آموزش عالی سنجه سود اقتصادی است.» این پژوهشگر اقتصاد استفاده از عبارت خصوصی‌سازی برای آموزش عالی کشور را نادرست دانست و دراین‌باره گفت: «آموزش عالی به حد اعلا در ایران کالایی نشده است. در سال‌های پس از انقلاب به سوی کالایی‌شدن آموزش عالی پیش رفتیم. آموزش عالی دارای دوبخش رایگان و شهریه‌ای است؛ در بخش دوم ملاک اصلی شهریه است. ما تصویر تجربی از اندازه این دو بخش نداریم و براساس آمار وزارت علوم، در ‌سال 80 نسبت بخش رایگان به شهریه‌ای 41صدم‌درصد و در ‌سال 87 به 22صدم‌درصد کاهش پیدا کرده است. با توجه به مشاهدات، سرعت کالایی‌شدن دراین سال‌ها بعد از‌ سال 87 رشد بیشتری پیدا کرده است.»
این مدرس دانشگاه در بخشی از سخنان خود به مقایسه حوزه‌های علمیه با دانشگاه در زمینه شهریه پرداخت و از سرمشق بودن حوزه علمیه دراین مورد سخن گفت: «شهریه یعنی مبلغی که برای دریافت خدمات آموزشی، دانشجو به موسسه محل خدمت می‌پردازد، اما معنی دیگری هم از شهریه وجود دارد؛ یعنی اجرت و حقوق ماهانه. دانشجویان شهریه را پرداخت می‌کنند، اما درحوزه‌های علمیه طلاب شهریه دریافت می‌کنند. شهریه همه‌ جا پرداخت‌کردنی نیست، بلکه برخی جاها برحسب تصمیمات مناسبات قدرت دریافت‌کردنی است. تصور کنید منطق کالایی‌شدن از دانشگاه به حوزه علمیه تسری پیدا کند. اگر این اتفاق بیفتد، معنی آن این است که بسط منطق کالایی به حوزه‌ها امری نابخردانه و مضحک است. اگر در دانشگاه بسط و تحکیم منطق کالایی عجیب جلوه نمی‌کند، این محصول اعمال موفقیت‌آمیز نوعی خاص از قدرت و مناسبات آن است.»
اما مهم‌ترین بخش سخنان این کارشناس اقتصادی، توضیح درباره بازنده‌ها و برندگان نهایی پولی‌‌شدن آموزش بود که او بازندگان را 6 گروه تقسیم‌بندی کرد و گفت: «6 لایه از بازنده‌ها را می‌شود تمییز داد، مرئی‌ترین لایه دانشجویان و خانواده‌های دارای عضو دانشجو هستند که برای حقی که دولت از آنها ستانده است، باید برای خدمات آموزشی پول بدهند و این فقط نه‌تنها به شهریه، بلکه به خوابگاه، سنوات، تغذیه و انواع خدمات پایین آموزش عالی هم برمی‌گردد. لایه دوم دانشجویان بخش‌های رایگان هستند که آنها هم متضرر می‌شوند، درکنار آموزش عالی حجم خیلی از خدمات آموزش عالی از جیب خانواده‌ها پرداخت می‌شود. لایه سوم، پایگاه طبقاتی است، هرچه این پایگاه به لایه‌های فرودست نزدیک‌تر باشد، احتمال این‌که فرد  بازنده کالایی‌سازی آموزش عالی باشد، بیشتر است. جنسیت، قومیت و ملیت هم لایه‌های دیگر از بازنده‌ها را شکل می‌دهند. وقتی آموزش عالی کالایی می‌شود، تصور این‌که دختر یک خانواده نسبت به پسر آن خانواده بتواند به دانشگاه بیاید، کمتر است. میانگین زنان نسبت به میانگین مردان باخت بیشتری را تجربه می‌کنند و به همین مقیاس می‌توان درمورد قومیت و ملیت هم
صحبت کرد.»
مالجو در ادامه از سه گروه به‌عنوان لایه‌هایی که از این روند به منفعت می‌رسند، یاد کرد: «اما برنده‌ها هم در سه لایه قرار می‌گیرند. دو لایه اول درخود سازمان تولید آموزش است؛ تا این اواخر آجری از بخش دولتی به خصوصی داده نشده، بلکه به بخش‌ خصوصی اجازه کار در آموزش عالی داده شده است و ما با برون‌سپاری و حضور بخش‌خصوصی مواجهیم نه خصوصی‌سازی آموزش عالی. غیرانتفاعی‌ها مرئی‌ترین برندگان هستند و اتفاقا غیرانتفاعی دروغ بزرگی است و بهتر است بگویند انتفاعی. اینها بازیگران و عرضه‌کنندگان آموزش عالی هستند. در میان تقاضاکنندگان برنده لایه‌های بالاتر نیروهای دولتی هستند. کسانی که دو، سه ‌سال به بازنشستگی آنها مانده است و میل به بالا بردن پایه حقوق دارند. اینها کسانی هستند که اگر کالایی‌سازی آموزش عالی اتفاق نمی‌افتاد، دانشجویان دکترا و فوق‌لیسانس نمی‌شدند. کالایی‌سازی راه را برای کسانی که به اعتبار توانایی مالی بر روی صندلی‌های دانشگاه نشسته‌اند، باز کرده است. لایه سوم برنده‌ها هم نیروهای محافظه‌کار سیاسی و اجتماعی هستند. آنها خواهان بیشترین تغییر در وضع موجود هستند و به منابع مالی برای تحکیم خواسته‌های خود در حوزه‌های مختلف نیاز دارند.»
قانعی‌راد: دانشگاه باید
در خدمت اخلاق و حقیقت قرار گیرد
پس از مالجو، نوبت به «محمدامین قانعی‌راد»، رئیس سابق انجمن جامعه‌شناسی ایران رسید تا این موضوع را از منظر معرفت‌شناختی بررسی کند. قانعی‌راد عنوان نشست را برای این‌که فراتر از دانش به موضوع نگاه می‌کند و مهم‌تر این‌که می‌خواهد نقد اجتماعی ارایه کند، جالب دانست اما سخنان مطرح شده را چندان در ارتباط با موضوع بیان‌شده ندانست؛ چرا که «در نقد کالایی‌شدن دانشگاه سخن گفته شد و نه درباره تأثیر این موضوع بر روی دانش.» عضو هیأت علمی گروه جامعه‌شناسی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور در ادامه گفت: «ممکن است که مطلق کالایی‌شدن را منفی بدانیم و آیا این‌که نفس این خوب است یا نه، نیاز به بحث دارد. کالایی‌شدن یک بخش از زندگی بشری را تشکیل می‌دهد. ما کالایی‌شدن دانش را در غرب هم داریم؛ در غرب بعد از یک دوره خودبینانه نسبت به دانش، با دوره‌هایی مواجه هستیم که پدیده صنعتی علم رخ می‌دهد و این دانش به مثابه یک کالا درمی‌آید و علم و فناوری تبدیل به بخشی از ساختار تولید سرمایه‌داری پیشرفته می‌شود. اتفاقی هم که افتاد این بود که اجتماعات علمی به کارخانجات علمی تبدیل شدند. در دوره اولیه انقلاب علمی، پدیده‌ای اتفاق افتاد که دانشمندان در اجتماعات علمی بودند و بعدها تبدیل به کارگران علمی شدند. به‌تدریج شیوه خصوصی تولید دانش و اطلاعات یا شیوه صنعتی به مثابه کالا اتفاق افتاد.»
اگرچه دو سخنران پیش از قانعی‌راد، با شدت بیشتری از روند حاکم بر دانشگاه‌ها و شهریه‌ای‌‌شدن آموزش عالی انتقاد کردند، اما او بخشی از این روند را اجتناب‌ناپذیر دانست: «شاید بخشی از کالایی‌شدن دانش اجتناب‌ناپذیر باشد، شما در هر جامعه‌ای که زندگی کنید با این پدیده مواجه هستید؛ اما آنجا که نباید دانش کالایی شود، دانشگاه است. من هر چند که از دانشگاه به‌عنوان یک نهاد اجتماعی دفاع می‌کنم، اما این به معنای یک نهاد توزیع‌کننده خدمت اجتماعی نیست.» مدرس جامعه‌شناسی دانشگاه از امکان شرایطی هم سخن گفت که دانشگاه رایگان است؛ اما خروجی آن تولید کالا و علم‌ کالایی‌شده است: «دانشگاه علامه طباطبایی در دوره 8ساله معروف مکانی برای تولید دانش کالایی شده بود. دانش کالایی یعنی دانشی که در خدمت منافع خصوصی قرار می‌گیرد و ممکن است این منافع خصوصی در خدمت دولت باشد؛ اما دانش عمومی از نظر من یک دانش غیرکالایی است. به نظر من باید از آن جواب‌های مرسوم بین دولت و بازار و جامعه خارج شویم و به یک نوع نگرش سه‌جانبه و سه‌نوع نهادی برسیم که هر کدام از اینها در تعامل با هم می‌توانند یک جامعه را شکل دهند. دولت، بازار و جامعه مدنی هر کدام نقشی در ساخت جامعه دارند. ما اکنون در شرایطی هستیم که باید کمک کنیم جامعه ساخته شود. همچنین به همین ترتیب ما دانشگاهیان باید کمک کنیم تا دولت هم شکل بگیرد.»
قانعی‌راد در پایان یکی از وظایف مهم دانشگاه و دانشجو را منتقد بودن در برابر بازار، دولت و جامعه عنوان کرد: «دانشگاه به نظر من زنده بودنش به فعالیت‌های دانشجویی است و بدون آن نمی‌شود اسم آن را دانشگاه گذاشت؛ اما باید با مفاهیم هم به صورت دقیق برخورد کرد. من قبول دارم در جامعه ما یک نیروی بازاری به دنبال تقویت رابطه دانشگاه و بازار است و نیرویی می‌خواهد دانشگاه را به سوی بازار یا دولت بکشاند، از آن طرف ما دانشگاهی می‌خواهیم که در خدمت جامعه قرار بگیرد. دانشگاه ذات هستی‌شناختی ندارد ولی ما می‌توانیم در دانشگاه ایده فلسفی داشته باشیم. مفهوم افلاطون از دانشگاه اقتدارگرایانه بود که ما هم با آن موافق نیستیم، اما در یک چیز مشترک هستیم که دانشگاه باید در خدمت اخلاق و حقیقت قرار گیرد و جامعه ما به این نیاز دارد. دانشگاه، دانشجو و استادان باید در برابر بازار، دولت و جامعه منتقد باشند.»
«حسام سلامت»، دانشجوی دکترای جامعه‌شناسی اقتصادی دانشگاه تهران هم به‌عنوان آخرین سخنران این نشست، به مواردی از دانشگاه‌های غیرانتفاعی و علمی‌-کاربردی که برخی مدیران سابق و کنونی دولت آنها را ایجاد کردند، اشاره کرد و شهریه‌ای‌شدن دانشگاه را به ضرر اقشار آسیب‌پذیر و درکنار آن، زمینه‌ای برای کسب سود بیشتر برخی مدیران ارشد دانست. او مسائل صنفی را دغدغه مشترک همه دانشجویان و زمینه‌ای برای بازسازی فعالیت‌های دانشجویی دانست: «فکر می‌کنم اگر دانشگاه بخواهد آینده‌ای در کشور ما داشته باشد مشروط به انسجام و قدرت گرفتن تشکل‌های صنفی است که در پیوند با اقتصاد سیاسی هستند.»


تعداد بازدید :  1393