اینان همچون غربیها تبهکار نیستند
فوربز ليث در پيشگفتار كتاب از خوي انساني ايرانيها تعريف ميكند. او دوری از خوی توحش را یکی از ویژگیهای آنها میداند «مردم ايران علي رغم زجر و محنتي كه در آن دوران افول و ناتواني كشيدهاند، هنوز خوي انساني خود را حفظ كرده و به هيچ وجه اثري از خشونت و وحشيگري در وجودشان رخنه نكرده است». این نظامی انگلیسی، برای اثبات ادعای خویش به حوزه جرم و جنایت در ایران اشاره میکند «خيلي به ندرت جنايتي اتفاق ميافتاد، لذا من در مسند قضاوت خود، بيشتر به حل و فصل امور مجرمين و يا دعاوي رعايا نسبت به يكدیگر اشتغال داشتم؛ ... موارد اتهامي سنگين مثل سوءقصد به جان ديگران، و يا هتك ناموس كمتر روبهرو بودم. شكاياتي كه به من ميشد بيشتر به مسأله سرقتهاي كوچك و كماهميت ارتباط پيدا ميكرد. و در عوض كمبود تبهكاريهاي سنگين، وجود اينگونه جرايم مدني مشغله فراواني براي من به وجود ميآورد ... مردم ايران كمتر به تبهكاري به صورت حرفهاي ميپرداختند و بيشتر شكايات آنان دعاوي رعايا نسبت به يكديگر بوده است. اين مسأله مي تواند ناشي از مسلمان بودن آنان باشد. روحيه ديني ايرانيان تأييد نوعي خنثي شدن توحش آنان ميشود و از آنان مردمي رامشده میسازد». فوربز- ليث در ايران با یک سورچي توطئهگر روبهرو ميشود. گرچه او به یک سورچي با چنین ویژگیهایی برخورده است اما خود اذعان ميكند كه رخدادهایی اینچنین در ايران کم روی میدهد «البته بايد اعتراف كنم كه اينگونه حوادث در ايران به ندرت اتفاق ميافتد و در مقايسه با وقايع شبيه در ساير كشورها ميتوانم ادعا كنم كه من شخصا در ايران به مراتب بيشتر از كشورهاي متمدن و شهرهاي بزرگ دنيا احساس امنيت ميكردم. اينكه اينگونه حوادث در ايران خيلي كمتر از كشورهاي متمدن اتفاق ميافتد جاي بحث بسياري دارد. ... ميتوان يكي از دلايل را اينچنين ذكر كرد كه تبهكاران ايراني به دليل قرار گرفتن و مواجه بودن با محيط سنتي و ساده ايرانيان هنوز حرفهاي نشده بودند. و اصولا تبهكار حرفهاي (به معناي غرب) در ايران يافت نميشده كه اين يكي از نقاط قوت ايرانيان بوده است».
تا پای جان بر پیمانشان میمانند
این افسر انگلیسی ايرانيان را مردمانی میداند که بر پیمان خود وفادارند «با هر كس پيمان دوستي ببندند حاضرند تا پاي جان براي دوست پيش روند. اين خصلت ايرانيان شايد به ندرت در جاهاي ديگر يافت شود. دوستي ايرانيان دقيقا نوعي پيمان برادري است و به نوع دو دوست برادر هم محسوب ميگردند».
این جهانگرد همچنین هوش ايرانيان را تحسين ميكند و مينويسد «ايرانیها اصولا مردماني جالب توجه هستند. هوش و فراست آنها خيلي بيشتر از حد متعارف است ولي به طور كلي نسبت به كارهاي سخت بيعلاقهاند». او ايرانيان را مردمي با طبع ظريف و بسيار دوستداشتني ميداند و در مقایسه با آن ویژگی پیشین مینویسد «عليرغم اين وضع و صدها نارسايي ديگر، همين مردم داراي خصوصياتي هستند كه آنها را به صورت افراد بسيار دوستداشتني و قابل توجه درآورده است. و در اين مورد ميتوان به طبع ظريف و بذلهگوي آنها و همچنين سخاوتمندی و مهماننوازي بي دريغشان- به خصوص نسبت به خارجيها- اشاره كرد. اين كه ايرانيان افرادي شوخطبع و بذلهگو هستند را ميتوانيم از نوع مَثلهاي آنان ببينيم. اما اين اخلاق بيشتر در بين روستاييان ديده ميشود؛ و در بين شهرنشينها خشونت ديده ميشود كه ميتواند از عواقب مدرن شدن باشد».
او نگاه مثبت خود به ویژگیهای اخلاقی ایرانیان را در حوزهای دیگر نیز نشان میدهد؛ آنجا که از رفتار نوکران ایرانی سخن میراند. مباشر انگليسي سردار اكرم، در ايران براي خود نوكراني مهیا کرده بود. او درباره نوكران ايراني بسيار خوشبين است «وقتي به ياد آن دوران ميافتم، از صداقت و شرافت نوكرهايمان احساس رضايت و خوشحال ميكنم. چون هميشه ميتوانسيتم با كمال اطمينان مقادير زيادي پول را به جاي قفل كردن در كمد، به آنها بسپاريم. و حتي در مواقعي كه براي چند روز منزل نبوديم، هرگز به خاطر نمي آورم كه توسط نوكرها دزدي و يا اختلاسي صورت گرفته باشد».
دهقان ایرانی سازگار است
نویسنده کتاب «کیش و مات» به دلیل ارتباط کاری در روستاها، به خوی و شیوه زندگی کشاورزان ایرانی بسیار توجه داشته است. با اينكه عادتها، آداب و روشهای زندگي دهقانان و کشاورزان ايراني تقريبا با دیگر كشورهاي همسایه شباهتهایی داشته است اما در ايران برخی ویژگیهای منحصربهفرد در زندگي آنان به چشم میآمده که از نگاه این سیاح جالب توجه بوده است. او در اینباره مینویسد «دهقان ايراني طبعي سازگار و متعلق دارد و فقط اگر اطمينان داشته باشد كه محصولش كافيست و شكمش در زمستان گرسنه نخواهد ماند ديگر هيچ چيز سبب نگراني او نيست و زندگي را در هر مرتبه و مرحلهاي كه باشد، به خوشي ميگذراند».
او همچنین درباره شیوه سازگاری این مردمان مینویسد «ايرانيان به دليل زندگي در شرايط جغرافيايي خشك و نيمهخشك، مجبورند براي زنده ماندن گروهي زندگي كنند و به كشاورزي بپردازند. اين گروهي زندگي كردن باعث شده كه آنان مسائل و مشكلاتشان را در ميان خود حل و فصل كنند. و اين خصوصيت ايرانيان از خصايص بسيار زيبای آنان است چرا كه باعث صلح و دوستي بيشتر بين آنان ميشود. اين افراد به راحتي ميتوانستند مسائل مورد اختلاف بين خود را در همان محل اقامتشان با پادرمياني رئيس سفيران روستا فيصله دهند. و اين، يكي از خصايص عجيب مردم عامي مشرقزمين است».
فوربز- ليث به سادهزيستي روستاییان ايرانيان نیز اشاره ميكند؛ در حالي كه خود تاکید دارد مواد غذايي در ايران بسيار توليد ميشود «در ايران با اينكه انواع مواد غذايي به فراواني توليد ميشود، ولي خود دهقانان- كه توليدكنندگان اين مواد هستند- بسيار ساده زندگي كرده، و اغلب از مواد گياهي تغذيه ميكنند. گوشت براي روستاييان جنبهاي اشرافي دارد؛ و به جز در مواقع استثنايي، مثل روزهاي عيد و يا مراسم جشن عروسي مصرف نميشود».
روستاییان ساده
و آشنایی با سعدی و خیام
نويسنده شیفتگی خود نسبت به ایرانیان را به حوزه زبان نیز میگستراند. فوربز- ليث به شدت شيفته زبان فارسي شده بوده؛ به گونهای كه به گفته خودش هميشه از گوش دادن به آن لذت ميبرده است «زبان ايرانيان غني، زيبا و خوشآهنگ است. به طوري كه گوش دادن به آن هيچگاه ناخوشايند و گوشخراش نيست، و به صورت زباني است كه گويي فقط براي شعر و شاعري ساخته شده. گرامر زبان فارسي هم با وجود رسايي و كامل بودن، مشكل نيست و دليل آن- به نظر من- نبودن موارد بي قاعده در اين زبان ميباشد». این افسر انگلیسی در خاطرات خود آشنايي مردمان ايراني را با شاعران فارسي زبان جالب توجه ميداند و مينويسد «مردم ايران، با وجود بيسوادي گستردهاي كه در سطح مملكت وجود دارد كندذهن نيستند. و شگفتآور اينجاست كه روستاييان ساده ايراني- يعني كساني كه حتي قادر به نوشتن نام خود هم نيستند- كاملا با آثار شاعران گرانمايه ايراني مثل: سعدي، حافظ، عمر خيام آشنايي دارند».