شماره ۳۹۴ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۹ مهر
صفحه را ببند
ما هم سالمند می شویم

|  سیدامیر زکی‌پور  |

گذر عمر مویش را سپید کرد ولی فکرش را نه؛ چین و چروک پیشانی‌اش او را پیر نشان می‌دهد، اما دلش را نه؛ سختی روزگار کمرش را خم کرد، اما غرور و غیرتش را نه؛ حال یک عصای چوبی شده همدم روزهای سخت و بی‌روحش، چرا؟!
به‌راستی سالمند کیست؟ سالمندی که از آن با واژه‌هایی نظیر پیری، سالخوردگی، کهنسالی، فرتوتی و... یاد می‌شود، مرحله‌ای جدید از زندگی است که پس از تولد، طفولیت، نوجوانی، جوانی و میانسالی فرا می‌رسد که به عقیده روانشناسان، بالای 60‌سال را سالمند گویند.
در این سن گرچه قوای بدن تحلیل رفته ولی خِرد و تجربه به حد اعلای خویش رسیده و کوله‌باری از سخنان حکیمانه و انبوهی از تجربیات در او نهفته است.
سالمند را اکرام کنیم: در دین مبین اسلام بسیار به اکرام پدر و مادر و حقوق و احترام سالمند تأکید شده است؛ در سوره اسرا به فرزندان سفارش شده است «که مبادا در دوران پیری و سالمندی کمترین اهانتی به والدین روا کنند و با لحنی زننده و نامناسب که رنجش آنها را برمی‌انگیزد سخن گویند و احترام آنان را بجا نیاورند».
فردی درمورد سوره اسرا از امام جعفرصادق(ع) پرسید؛ و آن حضرت فرمودند که مراد از آن آیات این است که نگذاری مجبور شوند نیازهای خود را طلب کنند بلکه خود در تأمین نیازهای آنان پیشقدم باشی و در مصاحبت و معاشرت آنان، روشی پسندیده داشته باشی و جز به محبت به آنان ننگری و آنان را حتی به صدای بلند نیازارید.  
توصیه‌های پیشوایان دینی: پیرامون حفظ حریم و رعایت‌ شأن والدین چنان است که این حق حتی پس از مرگ والدین نیز برگردن فرزندان است که از جانب پدر و مادر صدقه و نماز بخوانند یا حج بگذارند و روزه بگیرند.
سالمند از نگاه روانشناس: بعد دیگر بررسی سالمند از حیث روانشناسی است. آنچه امروز جامعه ما با آن گرفتار است، ناشی از بحران فرهنگی و بی‌هویتی و انقطاعی است که با پیشینه خود پیدا کرده است، خانه سالمندان شکل وارداتی و سرد و بی‌روح به خود گرفته که بسیار نگران‌کننده است و نگرشی مخرب بنیان خانواده و اجتماع را به‌طور جدی مورد تهدید قرار داده است.
یادم هست سر کلاس از دانش‌آموزان دبستانی پرسیدم که اگر پدربزرگ پیرتان مریض شد چه کار می‌کنید؟ در آن کلاس 30نفره فقط یک نفر گفت که او را دکتر و بیمارستان می‌بریم و از او مراقبت می‌کنیم تا خوب شود. بقیه دانش‌آموزان یک‌صدا گفتند که او را به خانه سالمندان می‌بریم...!  در آن لحظه، دنیایی از غم و افسوس و حسرت بر سرم ریخت... که کجاییم و فرزندان ما چه از ما آموخته‌اند؟!
چنین نگرشی تعادل و توازن جامعه را برهم می‌ریزد و سایه اخلاق و پایبندی به ارزش‌ها و سلامت روحی و روانی اجتماع را به خطر می‌اندازد. نقش سالمند از نظر روانشناسی بسیار مهم و حساس و حتی از نظر علمی هم ثابت شده است که میزان علاقه‌مندی نوه‌ها به پدربزرگ و مادربزرگ‌ها امری کاملا غریزی و برخاسته از طبیعت انسان است که نباید سرکوب شود.
دنیای امروز
در جهان امروز گرچه دسترسی افراد به اطلاعات و پیشرفت‌های شگفت‌انگیز تکنولوژی و گسترش رسانه و ارتباط بسیار زیاد شده است اما خلأ تجربه، پختگی یک فکر و ایده پدر و مادر یا یک سالمند در زندگی امروز، کمرنگ دیده می‌شود و نیاز به خرد و تجربه این افراد، بزرگترین کمبود زندگی جوانان امروز به‌شمار می‌آید. حال مگر یک سالمند جز احترام و همدردی و توجه چه می‌خواهد؟ چگونه می‌توان یک سالمند را در کنار خود راضی نگه داشت؟
حقوق سالمندی را به 2 گونه می‌توان بیان کرد: 1- حقوق مادی 2- حقوق معنوی
حقوق معنوی او اینچنین است که پروردگار متعال می‌فرماید: به پدر و مادرخود نیکی کنید هرگاه یکی از آنان به سن پیری رسید اف به آنان مگو و بر سر ایشان فریاد مزن و آنان را از خود مران و با سخنان محترمانه با آنان سخن بگو و با تواضع و مهربانی رفتار کن و بگو پروردگارا برایشان رحمت فرما همان‌گونه که آنان در کوچکی مرا تربیت و بزرگ کرده‌اند.  
و حال حقوق مادی ایشان: برای کمک به سالمند در خانواده لازم است که به نحو کافی تغذیه و لباس، مسکن و اسباب معالجه‌شان درصورت بیماری فراهم شود و نسبت به رعایت حالشان هیچ کوتاهی نشود و بستر آرامش در جامعه برایشان مهیا شود که متاسفانه دیده می‌شود یک سالمند هنوز برای امرار معاش خود به سختی کار می‌کند- چه‌بسا در اماکنی که دور از شأن یک سالمند است- تا به یک رفاه نسبی برسد. چای آوردن پدر پیری در یک اداره یا تمیز کردن اتاق‌کار ما توسط کسی که 40‌سال از ما بزرگتر است، حکایت از همین مشاغل دارد و درد اینجاست که کم‌کم قبح احترام به بزرگتر از بین می‌رود. به‌راستی چرا یک‌سری مشاغل ایجاد نمی‌شود برای سالمندی که هنوز نیاز مالی دارند یا اصلا نیاز مالی ندارد و به خاطر سرگرمی و حضورش در جامعه احساس نیاز می‌کند. ایجاد مشاغلی که هم شأن وی حفظ شود و هم ما یادمان نرود که چه کسانی برای ما زحمت کشیده‌اند و در آینده چه خواهیم شد. از همه مهم‌تر سلامت روانی جامعه حفظ شود.  هر چند که گفته مي‌شود برای جوانان کار نیست چه برسد به سالمندان! که آن هم جای بسی تامل و تدبیر دارد. سخن در بحث سالمندی زیاد است اما یک جمله، آن هم این‌که ما هم سالمند خواهیم شد. پس به‌گونه‌ای با سالمندمان رفتار کنیم که دوست داریم در آینده با ما رفتار کنند، امید است سالمندان جامعه‌مان در کمال آرامش و مراقبت در فضایی گرم و دلنشین در کنار ثمره‌های یک عمر زحمت و جوانی و سختی که به جانشان خریدند تا ما به اینجا برسیم این مرحله از زندگی‌شان را سپری کنند.


تعداد بازدید :  290