شهروند| محمود احمدینژاد رئیسجمهوری سابق در نخستین واکنش مفصل به ماجرای منع نامزدیاش از سوی رهبر معظم انقلاب در میان شماری از هوادارانش سخنرانی کرده است. در این سخنرانی که سایت دولت بهار، پایگاه رسانهای نزدیک به هواداران احمدینژاد متن کامل آن را منتشر کرده رئیسجمهوری سابق ابتدا مقادیر زیادی از وضع موجود معنوی جامعه گلایه کرده و ازجمله گفته است: در لایه خواص و مدیریت جامعه، الان اصلا انسجام آرمانی، باوری و فکری وجود ندارد. حرکت واحدی هم شکل نمیگیرد. درجا زدن است. مردم هم پشت این سد متوقف نمیمانند. مشکلات از همه جا بیرون میزند. کجایش را میخواهید جمع کنید؟
محمود احمدینژاد که پیش از این به شیوهای نامحسوس دوران پس از خودش را نقد میکرد اینبار صریحتر از پیش گفته است: «ما تجربه کردیم. وقتی انقلاب شد ما از یک جامعه طاغوتی به این جامعه آمدیم. یکدفعه سوء استفادهها، تخلفات و خودخواهیها محو شد. چون جامعه یکدفعه یک وحدت آرمانی، باوری و حرکتی بهدست آورد. نمیشود یک خط روی این بکشیم و بگوییم بیخیالِ این! نمیشود درست کرد اگر این نباشد. درست نمیشود که! چه چیزی را میخواهید درست کنید؟ بگذارید یک مثال دیگر برایتان بزنم. درباره ادارهها میگویند بازدهی کم است. پنجاه تا مشکل را میشمارند بعد میخواهند یکی یکی اینها را حل کنند. سیسال است میخواهیم اینها را حل کنیم، نمیشود».
احمدی نژاد سپس به بحث انتخابات و ماجرای منع رهبری اشاره کرده و گفته است: ما از اول هم بحثهای انتخاباتی نداشتیم. حالا رهبری فرمودند، خیال همه راحت شد. چه آنهایی که میخواستند کار کنند و در دلشان دغدغه بود، چه آنهایی که پدر ما را در آوردند و وقتی میخواستیم در یک استان جلسه بگیریم، این میکشید، او تهدید میکرد، احضاریه میآورد و … آقا ول کنید بگذارید کارمان را بکنیم. راحت شدید دیگر! نگران بودید؟ باید نگران درون و هویت خودت باشی. نگران ارتباطت با خدا باشی. و الا قبل از تو آنقدر در تاریخ آمدند و طغیانگری کردند اما هیچ اثری از آنها نیست.
او سپس گفته است: من امروز با آقای بقایی صحبت میکردم و بحث تاریخی بود. آقای برژنف، سرویس هوایی اختصاصی گذاشته بود که روزانه از سیبری برایش ماهی و خاویار تازه بیاورند که این سالم باشد. الان کجاست؟ یزید و هیتلر و شاه کجا هستند؟ بعضیهایمان گم شدیم. به خدا گم شدیم. طرف اصلا نمیداند مقصد از این سیستم و حکومت چیست. میدود که بگیرد. خب حالا گرفتی چه میخواهی بکنی؟ بیایید روی آن بحث کنید که چه میخواهید بکنید.
رئیس جمهوری سابق درباره ادامه فعالیتهای سیاسیاش گفته: بحث تبیینی با قوت ادامه دارد. بدانید من اگر تک و تنها هم بمانم این کار را ادامه میدهم. تعارفی نیست. مسئولیت انسانی از کسی ساقط نمیشود. ما که دعوا نداریم. محدودیت و سیطرهای وجود ندارد. ما با هم آمدیم. یک کار داوطلبی و مردمیاست. اگر دوستانی تحلیل دیگری دارند، دوست دارند بروند برای انتخابات و... اینها فعلا در مجموعه نباشند. بروید! راحت کارشان را بکنند. چون با این مجموعه نمیشود کارها را انجام داد. اصلا دو دله نمیشود. من به شما این را بگویم. بخدا اگر یک در دههزار میلیارد موضوع انتخابات در ذهن من بود، الان آن هم نیست.
احمدی نژاد در ادامه گفته است: دوستانی که میخواهند در انتخابات کار کنند و در انتخابات نظری دارند، بروند و در این مجموعه نباشند. چون آسیب میبینند. من میدانم در این انتخابات حساسیت و فشار زیاد است. میآیند فشار میآورند، وادار میکنند که آقا حمایت کن و اطلاعیه بده! من گفتم هیچ برنامهای در رقابتها ندارم؛ معنایش این است که در انتخابات شورا یا ریاستجمهوری چیزی به معنای حمایت از شخص یا لیست وجود ندارد. اگر نزدیکترین فرد به من هم آمد و گفت؛ محترم و آزاد است. گرچه من به او میگویم این کار را نکن؛ ولی ارتباطی به من ندارد. روشن است که اگر از کسی حمایت کنم میشود همان بحث دیگر! شوخی و بازی نیست. بگویند آقا خودت نباش، اعتبارت بیاید پشت این آقا، خب خندهدار است دیگر! اگر با من مشورت کنند که میگویم حتما نروید چون ضرورتی ندارد و در این صحنه نمیتوانید کاری کنید و موفق نمیشوید. حضورتان نمیتواند مفید باشد. دلایلش هم موجود است. ما خیالمان راحت است. از اول هم راحت بود.
احمدی نژاد که سفرهای استانیاش پیش از این شائبه انتخاباتی بودن پیدا کرده بود، به این سفرها اشاره کرده و گفته است: سفرها ادامه دارد. خدمتتان میآییم. بله شما برنامههای تبیینی را بگذارید. حتما با شورای مرکزی هم هماهنگ میکنیم. انتشار و تقویتش را پیگیری میکنیم. اندیشه باید تقویت بشود. من اصلا نگران تحولات آینده نیستم. تحولات عالی است و انقلاب جهانی جلو میرود. من محرم و صفر سفرها را تعطیل کردم. ان شالله بعد صفر ادامه میدهیم و سفر هم میرویم. او سپس به ماجرای منع رهبری اشاره کرده و گفته است: این ماجرایی که پیش آمد خیال نکنید اشکال من و شما بوده است. بنشینیم و بگوییم آقا اشکال ما چه بوده؟ هرچه! ایشان یک مصلحتی دیدند. من حتی سوال نکردم چرا و به چه مصلحتی این را میگویید. آقا فرمودند مصلحت نیست، گفتم باشد. به یک ثانیه هم طول نکشید. حالا بیاییم بنشینیم و بگوییم علت چه بود؟ برخی شعارها ابراز احساسات مردم بود. البته من تذکر دادم اینها را نگویید. اما دلیل اینها نیست. مسائل کلان کشور و انقلاب که این طور نیست. برخی میگویند بیخیال رهبری هست دیگر، کار ما مهم نیست. اینها حرفهای شیطانی است. باید کل جامعه بداند چه کار باید بکند. بیاید در میدان، انرژی بگذارد، بخواهد و حمایت کند. و الا امیرالمومنین علیه السلام را بگذارید بالای سر جامعه، اتفاقی میافتد؟ نه! نمیافتد. همه باید مراقب باشیم. امر به معروف و نهی از منکر وظیفه عمومی است. این موضوع را آنقدر کوچکش نکنیم که مثلا یک نفر چادرش رفت آن ور، مویش رفت آن ور، کُتش رفت و... تورو خدا خراب نکنید دین خدا را! اصل این است که همه باید با چشمهای بیدار بدانیم کدام طرفی میرویم.