نيره خادمي| سال گذشته همراه رئيس كميسيون برنامه و بودجه و بعضی اعضاي اصلاحطلب شوراي شهر تهران پيگير تخلفات گزارش حسابرسي شركتها و موسسات وابسته به شهرداري تهران بود، امسال هم مسأله فروش شهروند و شهر آفتاب، واگذاريهاي تخفيفدار املاک شهرداري و صورتهاي ماليسال 90 بيشترين انتقادات او را در صحن شورا، رسانهها و شبكههاي اجتماعي نسبت به شهرداري تهران رقم زده است. «رحمتالله حافظي»، معاون مستعفي وزارت بهداشت و رئيس بركنار شده ثروتمندترين سازمان غيردولتي ايران در دولت دهم، سه سالي است كه در شوراي شهر تهران رياست كميسيون سلامت و محيطزيست را برعهده دارد و همین سهسال کافی بود تا او را تبدیل به یکی از اصولگرایان منتقد به عملکرد «محمدباقر قالیباف»، شهردار تهران تبدیل کند و برای همین هم در دوسال گذشته به علت انتقاداتي كه انحرافات مالي شهرداري داشته است بارها مورد حمله اعضاي ديگر شورا ازجمله اصولگرايان قرار گرفته و متهم به ائتلاف براي تخريب شده است. اما «رحمتالله حافظي» در گفتوگوي مفصلش با «شهروند» قضاوت در دوره مديريت خود را به دو نفر اصلاحطلب سپرد كه از جناح مقابل او هستند. برخي نيز در ماههاي گذشته رأي او به قاليباف را بهانهاي براي اعمال فشار قرار دادند اما خودش مي گويد: «اگر در آن زمان به عمق مشكلات و ناهنجاريهاي اداري شهرداري آگاهي داشتم، تصميم ديگري در اينباره ميگرفتم.»
آقای دکتر سه مدل مخالفت و نقد به مديريت شهري در شوراي شهر تهران وجود دارد كه هر كدام از يك جنس است ميخواهم بدانم مخالفت يا نقد شما با مديريت شهري از چه نوعي است؟ و چرا مسائل در طول اين يكسال اخير از سویي بهشدت پيگيري و مطرح ميشود؟
البته من نام آن را مطالبه از جنس حقوق و منافع مردم ميگذارم و خود را موظف ميدانم حقي را كه از مردم پايمال ميشود، مطالبه كنم. به هر جناح سياسي بر بخورد هم مهم نيست.
اما نقدها در سالهاي اول شورا به اين شكل از سوي شما مطرح نبود.
اگر منظور شما 6 ماهه دوم سال 92 است قبول دارم چون در اين مدت صرف شناخت سيستم، شهرداري و جريانات حاكم بر شهر شد. نيمه اول سال 93 تذكرات و مطالباتي در سيستم اداري مطرح ميشد. انتظار داشتم پيگيريها نتيجه دهد يا شهرداري حداقل پاسخي براي انعكاس انحرافات و تخلفات داشته باشد. در اواسط سال 93 احساس كردم اين رويه در اداره تهران نهادينه شده است، كسي قصد اصلاح آن را ندارد و فضا مطلوب آقايان است. به همين دليل ارتباط با رسانهها و انتقال اين موارد به افكار عمومي را شروع كردم و حتي در آن مقطع مصاحبههايي از طريق صدا و سيما و خبرگزاريها انجام شد. چند ماهي كه گذشت اخبار و اطلاعات در اين مبادي ازجمله صدا و سيما بايكوت شد و خروجي اخبار مديريت ميشد. در آن زمان كه شبكههاي اجتماعي اينترنتي درحال شكلگيري بود از ظرفيت آن استفاده كردم. بنابراين صحبتها از ابتدا بوده است منتها در يك مقاطعي پررنگتر بود چون در آن مقاطع اطلاعاتي در اختيار من قرار ميگرفت كه مهمتر و حادتر بود و بيشتر افكار عمومي را جلب ميكرد. بهعنوان مثال از خرداد امسال تاكنون كه صورتهاي مالي تلفيقي سال 90 به دست ما رسيد باعث طرح يكسري مباحث جديد شد. درسال گذشته به گزارش حسابرسي از شركتها، سازمان و موسسات شهرداري پرداخته شد بنابراين بر حسب اينكه چه اطلاعاتي در اختيار شورا قرار ميگيرد مطالبه حقوق مردم در دستور كار قرار گرفت تا با انحرافات موجود مقابله كنيم.
شما فردي نزديك به جبهه پايداري هستيد و شایعاتی هست که با این مطالبات میخواهید براي اين گروه در انتخابات بعدي شورا، رياستجمهوري و يا پست شهرداري زمينهسازي کنید؟
اين مطلب را به شدت تكذيب ميكنم. بنده از زماني كه وارد شورا شدم هيچ ارتباطي با جبهه پايداري نداشتهام چه بسا قبل از آن هم نداشتم. مثل بقيه گروههاي سياسي كه از من دعوت کردند که در ليست آنها باشم گروه پايداري هم اين درخواست را داشت و من تنها در دو جلسهای که درباره لیستشان بود حضور داشتم. البته برای حضور در لیستها شرط داشتم به این صورت که هنگام تصمیمگیری بر پایه نظرات کارشناسی خود اقدام کنم. بنابراین در لیستهایی که حضور پیدا کردم این شرط را پذیرفتند گروههايي هم نپذيرفتند كه مهم هم نيست چون بعضي از گروهها ساختاري سياسي خاص خود را دارند. قبل از آن هم با مجموعههاي سياسي مثل جبهه پايداري ارتباطي نداشتم هرچند كه در يك مقطعي مدير منصوب آقاي محصولي بودم اما دليل نميشود در فضاي سياسي كه آنها شركت داشتند عضو باشم. از زمان ورودم به شورا تا همین لحظه هم هيچكسي از جبهه پايداري با من ارتباطي نداشته و مطالبهاي هم از من نداشتهاند.
قبلا هم حرفهایی از این دست مطرح کردهاید اما باز هم شایعات ادامه دارد.
اگر مراودهاي داشتم از عنوان کردن آن ترسی نداشتم. مگر اشکالی دارد آقاي سروري یا مثلا حکیمیپور وابسته به گروه سياسي خاصي هستند و از آن دفاع مي كنند؟!
باز هم گفته ميشود شما گزينه آقاي احمدينژاد براي شورا هستيد.
قبلا يكي از اعضاي شورا گفت، شنیدهام رئيس دولت قبل جلسهاي داشته و حافظي هم آنجا بوده است تا برای شورای پنجم برنامهريزي كنند اما من بهشدت تكذيب كردم چون از يكماه مانده به دوره پاياني كاري خودم در سازمان تامين اجتماعي، رئیسجمهوری وقت را ندیدهام، از طریق واسطه پیغامی از او به من منتقل نشده، تلفنی هم با ایشان صحبت نکردهام و در کل ارتباطی با او نداشتهام. حتي شايعاتي بود كه حافظي با اين كارها میخواهد آقای قالیباف را که رقيب سياسي آقاي احمدينژاد در گروه اصولگرايان محسوب ميشود، تضعيف كند كه او رأي بياورد كه خوشبختانه با نظري كه مقام معظم رهبري دراینباره داشتند حضورشان در جايگاه رياست جمهوري منتفی است. شايعات بعدي اين بود كه ميخواهند برای ورود مجدد رئیس دولت قبل به شهرداری زمينهسازي كنند اما من معتقدم بازگشت مجدد او به شهرداري تهران به ضرر مردم است. درواقع رقابت سياسي بين رئيسجمهوری و شهردار باعث توقف کمکهای دولت به شهرداری یا تحقق منابع مالی شهری میشود كه نهايتا مردم متضرر ميشوند، بنابراین حضور احمدينژاد در شهرداري را هم نميتوانم بپذيرم چون مردم آسيب خواهند ديد.
در یکی از جلسات اخیر شورا آقاي پيرهادي بعد از نطق شما صحبتهايي در مورد زماني كه در تامين اجتماعي بوديد، داشتند و نقدهايي را وارد كردند. موضع شما به آن حرفها چیست؟
به عنوان يك اصولگرا نه آن چيزي كه آنها مدعي هستند بلكه بهعنوان اصولگرايي كه منافع مردم را در اولويت ميدانم نسبت به جناحهاي سياسي قضاوت در مورد عملكرد خودم در تامين اجتماعي را به دو نفر اصلاحطلب محول ميكنم. دو نفر اصلاحطلب که هر آنچه بگويند قبول میکنم.
چه كساني؟
آقاي محجوب كه اصلاحطلب تندرو است چون او بهترين فردي است كه ميتواند حافظي را بزند. از او بهعنوان متولي خانه كارگر سوال كنيد كه عملكرد حافظي در زمان مسئولیت در تامين اجتماعي چگونه بود. من هر نقطه ضعفي را كه بگويند، ميپذيرم. دوم هم آقاي سرخو چون ايشان هم عضو هيأت مديره تامين اجتماعي است، سیستم را خوب میشناسد و از آنجایی که در این سهسال با بدنه سازمان هم ارتباط داشته، به عملكرد مديران گذشته اشراف دارد. اين دو بزرگوار هرچه درمورد آن زمان بگويند من قبول دارم.
گفته بوديد كه اخراجي دولت دهم بوديد درحالي كه اختلافي با رئيسجمهوری نداشتيد و بيشتر اختلافات شما با وزارت بهداشت بود.
مراودهاي هم با ايشان نداشتم. يكسال و نيمی که در تامين اجتماعي حضور داشتم، دولت هيچ كمكي به سازمان نكرد. انصافا پرسنل تأمین اجتماعی در يك سال و نيمي كه آنجا بودم بسيار خوب كار كردند. بدهي 9 ماهه به طرحهاي قراردادي سازمان در آن زمان از 9 ماه تاخير به 3 ماه رسيد. درآمد سازمان از 980 ميليارد در ماه به 1500 ميليارد تومان افزايش یافت که رقم قابل توجهی است. وقتی اين تلاش را ميديدم بهعنوان رئيس این مجموعه انتظار داشتم رئيس دولت حتي يك حمايت معنوي از پرسنل داشته باشد. بنابراين سه بار درخواست كردم بهعنوان تشكر از آنها در سازمان حضور پيدا كند و توجه خود را نشان دهد اما نپذيرفت. در طول يكسال و نيم حتي يكبار هم به آنجا نيامد. اما به مجرد اين كه حافظي رفت و یک ماه از حضور سعيد مرتضوي در سازمان میگذشت در آنجا حاضر شد و نشستي با بدنه پرسنل برگزار كرد. از رأي خود به آقاي قاليباف پشيمان نيستيد؟
اگر به عمق مشكلات و ناهنجاريهاي اداري شهرداري آگاهي داشتم، تصميم ديگري ميگرفتم. همين الان هم بدنه اصولگراي جامعه از بيرون ايشان را اصولگراي ناب ميدانند، همان نگرشي كه من در بدو ورودم به شورا نسبت به او داشتم. فكر ميكردم اصولگراي پر و پا قرص از جان گذشتهاي هستند كه برای مردم تلاش ميكنند و بايد كمك كرد بقیه مشكلات حل شود. 6 ماه كه گذشت متوجه شدم فضاي ويژهاي حکمفرماست و با وجود اينكه مديران و كارشناسان بسيار خوبي دارد، خطا و انحراف بسيار زياد است؛ مدیران و کارشناسانی که الان همه سكوت كرده و منزوي شدهاند. شهرداري مثل تأمین اجتماعی نهاد عمومي غيردولتي است و پرسنل هستند كه باید برای کسب درآمد تلاش كنند تا بتوانيد هزينه كنيد بنابراين ارتباط رأس سازمان با بدنه كارشناسي و مديران در رفتار سازماني اثرگذار است که آقاي شهردار نتوانسته این ارتباط را برقرار كند. متاسفانه به دو دليل مديران وارداتي و غيرآشنا به ماموريتهاي شهري در شهرداری فعالیت میکنند؛ اول اينكه شايد به كارشناسان اعتماد ندارند از سوي ديگر مشخص است كه كارشناس حرف كارشناسي خود را ميزند اما اين مواضع به منزله مخالفت تلقي ميشود. شما در مواجهه با كارشناس يا بايد حرف او را بپذيري يا او را قانع كني. خب اين اتفاق نيفتاده و افراد كارشناس شهرداري حالا منزوي شدهاند. وقتي سازماني كارشناسهايش را از دست بدهد، دچار فرونشست و ركود ميشود. متاسفانه آقاي قاليباف اين هنر را نداشت كه از بدنه كارشناسي مجموعه خود استفاده كند.
يعني عملكرد 8 ساله قاليباف برايتان قابل قبول بود، رأي داديد و بعد متوجه اين اشتباه شديد؟
بله. البته زمان رأيگيري مبناي من حتي اصولگرايي هم نبود، بلكه مباحث فني بود. نمرهاي كه به قاليباف دادم 17 و به هاشمي 14 بود.
شما بارها درباره نحوه اداره شورا از سوي آقاي چمران هم انتقاد داشتيد. در مورد ايشان چطور رأي داديد؟
دوسال اول به ايشان رأي دادم اما دوسال دوم خير. سال اول با اعتقاد قلبي و همان استناد كه اصولگراي بدون حاشيهاي است، خود را وقف خدمت به جامعه ميكند، با بيعدالتي مقابله ميكند و صرفا منافع مردم به معناي واقعي برايش مهم است به او رأي دادم. سال دوم که حواشي را دیدم مردد بودم اما با فشارهاي جانبي، درخواست دوستان خارج از شورا و با اكراه رأي دادم. اما سال سوم بهعنوان اعتراض و هشدار به عملكرد اصولگرايان شورا رأي ندادم. سال چهارم هم رأي سفيد دادم چون رويه اداره شهر، نظارتي كه از شورا اعمال ميشد و چشمپوشي روي انحرافات شهرداري را قبول نداشتم. آقايان حتي براي مصوبات خود ارزش قایل نيستند. وقتي شورا بودجه سال 93 را 15هزار ميليارد تومان برای خرج در حوزههای مشخص مصوب ميكند و انتهاي سال متوجه ميشود 5هزار ميليارد در جاي ديگري هزينه شده بايد گوش شهردار را بگيرد و پشت ميز محاكمه ببرد چون خارج از مصوبه شورا که صرف و صلاح مردم در آن هست، عمل كرده است. اما در يك جلسه دو ساعته میگذارند و همه چیز را به شهرداری واگذار میکنند تا اقدام کند و بعد تصویب کنند.
در سال 93 استيضاح شهردار را مطرح كرديد اما با پا در مياني اعضا به اميد اصلاح، آن را پس گرفتيد. آيا حالا از اين اقدام پشيمان نيستيد؟
اغماض كردم تا آقايان اصلاح كنند. پشيمان هم نيستم چون مطمئنا در آن زمان استيضاح شهردار رأي نميآورد. محال است كه با اين تركيب اعضاي شورا و دوستاني كه آقاي شهردار دارد بتوانيد استيضاح را كليد بزنيد. آب درهاون كوبيدن است. اگر كسي هم مقابله ميكند در جمع شورا به جايي نميرسد. من هم به اين نتيجه رسيدم كه موضوع را به افكار عمومي منتقل كنم. البته دوستان گلايه هم داشتند كه حرفهايت درست است اما چرا در جمع داخلي اين حرف را نميزنيد و چرا به افكار عمومي منتقل ميكنيد. در پاسخ بايد بگويم چون به اين ايمان رسيدهام كه داخل شورا و در قالب مذاكره با اعضا و شهرداري مشكل حل نميشود تصميم گرفتم كه موضوع را به افكار عمومي منتقل كنم.
ارزيابي شما از فعالیت سه سال گذشته شورا چیست؟
از يك منظر اتفاقي كه در سهسال گذشته افتاد سختيهاي زيادي داشت، خيلي سخت گذشت. خيلي تلخ است كه مبتنی بر مصالح مردم حرفي را بزنيد و گوش شنوايي براي آن نباشد اما معتقدم همين هم خوب بود و فرهنگ مطالبه ايجاد شد چون دورههاي گذشته همین جو هم وجود نداشت. اوايل در 6 ماه اول وقتي نقد ميكردم در صحن توسط يكي از اعضا مورد توهين قرار ميگرفتم اما الان وضعيت بهتر شده است. هرچند دوستان اغلب با نگرشهاي سياسي گاهي به نعل و گاهي به ميخ ميزنند اما مكاتبهام را دنبال كردم. قطعا مباني نظام هم با مطالبهگري مشكلي ندارند. نبايد برخورد با تخلفي كه توسط مجريان اتفاق افتاده تخريب نظام تلقي شود كسي كه تخلف كرده بايد پاسخگو باشد و از مسير قانوني با او برخورد شود. سيستمهاي قضائي ما هم نبايد در برخورد با متخلفين اجرايي مصلحتانديش باشند چون باعث سلب اعتماد عمومي ميشود. درباره واگذاري املاك هم پيگيري دستگاه قضائي تا الان خوب بوده است. اميدواريم در دادسرا نيز به صورت واقعي و عدالتمحور درباره آن تصميم گرفته و برخورد شود. با اين روش ميشود اعتماد مردم را جلب كرد ضمن اينكه روند سهسال گذشته هم باعث شد شهرداري تا حدودي خطاها را اصلاح كند. 5هزار ميليارد تومان اصلاحيه بودجه سال 93 درسال 94 حدود 900 ميليارد تومان شد؛ روندي كه قابل قبول است. هرچند خيلي بيشتر ميتوانستند با فرآيندهاي جاري فساد در شهرداري مقابله كنند كه متاسفانه مقابله نكردهاند.
آقاي قاليباف ميتواند در دوره بعدي هم بهعنوان شهردار معرفي شود؟ چون تكرار حضور ايشان در دوره سوم هم از سوي بسياري مورد نقد بود.
بعيد ميدانم كه انگيزهاي براي ادامه حضور داشته باشد ضمن اينكه با توجه به اتفاقات 3،4سال اخير هم فكر نميكنم شوراي آينده اقبالي به موضوع داشته باشند.
به نظرتان شهردار بعدي تهران كيست؟
شهردار بعدي تهران بايد به امور شهري مسلط باشد اما پرچمدار سياسي نباشد. شهردار نبايد مهره يا چهره شناخته شده يك جناح سياسي باشد تا گروههاي سياسي غالب هم بتوانند از او مطالبه كنند چون در صورت وابستگي، جناح موافق از او بيجهت دفاع ميكند و جناح مقابل هم به دنبال كوچكترين نقطه ضعف است. اما اگر فرد منتخب جناح شناخته شده، سياسي نباشد هر دو جناح سياسي حقوق مردم را مطالبه ميكنند. ما متاسفانه در كشور خلأ احزاب را داريم. وقتي يك حزب كسي را انتخاب ميكند، بر عملكرد او حساس است و اجازه انحراف و خطا به او نميدهد. اين موضوع درباره كانديداهاي عضويت در شورا يا شهرداري هم صدق ميكند. منتخب يك حزب نميتواند خودخواسته هر كاري را انجام دهد و قطعا زير ذرهبين اعضاي حزب است. الان كه با جاي خالي حزبها مواجه هستيم همين جناحهاي سياسي موجود بايد مقداري با درايت و بلوغ بيشتر كانديداهاي خود را انتخاب كنند تا شاهد مشكلاتي كه تاكنون با آن مواجه بوديم، نباشيم.
يعني تا به حال كانديدايي براي شهرداري مطرح نشده؟
آرزو بر جوانان عيب نيست. كساني صحبت كردند كه مثلا رئيس دولت قبل تمايل به حضور دارند اما خب حضور ايشان به صلاح مردم تهران نيست و اميدواريم كه چنين شايعهاي صحت نداشته باشد.
شما در هفتههاي گذشته چندينبار درباره صورتهاي مالي سال 90 گفتيد كه تخلفات آن از واگذاريها بيشتر است در اين باره شفافتر توضيح ميدهيد؟
ببينيد ما بايد وارد بندبند گزارش شويم. بسيار مهم است كه صورتهاي مالي سال 90 شامل حوزه حراست و موسسه املاك و مستغلات شهرداري نميشود. جايي كه داراي مشكلات اصلي است و جريانات بزرگ مالي شهرداري در آن رخ ميدهد شهرداري طبق قرارداد فيمابين با دارايي، بدهي و ارزش ويژه 513 ميليارد تومان در صورتهاي مالي نيست و شهردار بايد در اين زمينه پاسخگو باشد. در قسمتهايي هم كه حسابرس ورود پيدا كرده تخلفات زيادي هست. ازجمله اينكه براي موديان عوارضي كه نقدا حساب ميكنند 18درصد تخفيف در نظر گرفته شود اما به دليل مازاد برخي تخفيفها 18 ميليارد تومان بيش از مجوز شورا تخفيف داده شده و شهرداري بايد ليست افرادي كه به آنها تخفيف داده را بياورد. پل هوايي خيابان 64 يوسفآباد كه زير آن معبر عمومي است از سوي شهرداري به شركتي خاص (آ) براي ساخت پاركينگ به قيمت 5 و سه دهم ميليارد یعنی 5میلیارد و 300میلیون تومان فروخته است در صورتي كه حق ندارند معبر عمومي را بفروشند؛ 1-در آييننامههاي شهرداري پيشبيني فروش معبر نيست. 2- قيمت كارشناسي ندارد. 3- مصوبه كميسيون ماده 5 هم ندارد. 550 ميليارد تومان چك برگشتي كه 220 ميليارد آن از سنوات قبل است در اختيار شهرداري است و تعيين تكليف نشده. طبق قانون مصوب مجلس مقرر شده 50درصد عوارض ساخت و تراكم در بافت فرسوده از سوي شهرداري بهعنوان تخفيف در نظر گرفته شود اما در برخي موارد صددرصد تخفيف اعطا شده كه مغاير است و توجيهات آن وجود ندارد. مستندات ايجاد حساب دريافتي جمعا به مبلغ 46 ميليارد تومان از آقاي(ه)، مرحوم(ج)، كميسيون ماده 100، آقاي(ع) بابت يك مجتمع و يك مورد مرجع نامشخص طلب دارد كه اطلاعات آن مشخص نشده است. صورت ريز تراكمهاي واگذار شده به كارگزاران مناطق 8 و 22 فاقد اطلاعات است كه مبلغ آن 162 ميليارد تومان كمتر از دفاتر است. اسناد و مالكيت تعداد 514 قطعه از اراضي به بهاي تمام شده 523 ميليارد، تعداد 1296 باب ساختمان به ارزش دفتري 1239 ميليارد، تعداد 1517 دستگاه وسيله نقليه به ارزش دفتري دو و 4 دهم ميليارد تومان ارایه نشده است. هيچگونه ثبتي براي زمين ثبتي به مبلغ 23 ميليارد تومان به آقاي(ه)، واگذاري 2 قطعه ثبتي به مبلغ يك و 6 دهم ميليارد تومان و يك قطعه ديگر به آقاي(خ) در دفاتر صورت نگرفته است. واحدهاي تجاري شهرداري در پاساژ(م) در دفاتر ثبت نشده است و تعداد واحدهاي متعلق به شهرداري از آن مشخص نيست. تعدادي از ساختمانهاي شهرداري در اختيار افراد خارج از مجموعه و بازنشستگان شهرداري قرار دارد. تعداد 66 باب ساختمان كه 6 باب آن هم در دفاتر شهرداري ثبت نشده، توسط اشخاص و نهادهاي خارج از شهرداري مورد بهرهبرداري قرار ميگيرد و قرارداد اجاره آن ارایه نشده است. در واگذاري بيمارستان امام رضا(ع) و بقيه موارد حرف ما اين است كه جوابگوي بينظميهاي مالي باشند چون زمين واگذار شده به خيريه در دفاتر ثبت نشده است. ما نگفتيم بيمارستان بد است. واقعا چه اشكالي دارد مردم بدانند همسر شهردار عضو هيأت امناي بيمارستان خيريهاي است؟ اگر كار خوبي است پنهان كردن ندارد اگر بد است خب! پاسخگو باشند.