مهدی مالمیر روزنامهنگار
هفته گذشته با رأی نمایندگان مجلس، 3 وزیر پیشنهادی از سوی رئیسجمهوری، روادید ورود به کابینه را بدون دردسر خاصی دریافت کردند و قرار است در چند ماه مانده به انتخابات دوره جدید ریاستجمهوری، دولت تدبیر را همراهی کنند. از چند روز پیش از رأیگیری در مجلس، رسانههای موسوم به اصلاحطلب، فراکسیون امید و تازهواردان به مجلس را در کانون تحلیلهای خود جای داده بودند و بهطور مشخص از آنها انتظار داشتند که در نخستین آزمون کاریشان، خوش بدرخشند و نشان دهند که نسبت به رأیدهندگانشان مسئولیت دارند؛ امری که البته به نظر میآید با قبولی نمایندگانی که با اتیکت اصلاحطلبی و اعتدالی بر صندلی «نمایندگی» نشسته بودند پایان پذیرفت.
بسیاری از تحلیلگران نقش شخص رئیسجمهوری و کیفیت سخنان ایشان هنگام دفاع از وزرا را نیز بسیار سرنوشتساز میدانستند و بر این عقیده پافشاری میکردند که حضور هرچه محکمتر رئیسجمهوری و سخنان بهدور از کلیشه ایشان در صحن مجلس، سهمی چشمناپوشیدنی در کامیاب شدن وزرای پیشنهادی دارد. باری، سخنرانی شیخ دیپلمات همانند دیگر سخنرانیهای ایشان نکتههای خوب و دقیق کم نداشت. برای ما خبرنگاران که در 8ساله دولت مهرورز، تن و بدنمان هنگام سخنرانی رئیس دولت پیشین میلرزید، در این 3سال و اندی که از عمر دولت تدبیر و امید میگذرد، دستکم خیالمان آسوده است که با سیاستمداری حرفهای طرف هستیم که به بار سنگین کلمات در دنیای سیاست آشناست و در سخنانش از «گاف»های آبرو برباددِه خبری نیست. با این همه اما، این سبب نمیشود که در سخنان رئیسجمهوری محترم اشکالی وجود نداشته باشد و سخنان ایشان را به تعبیر قدما، چون پسته ببینیم همه مغز!...
دکتر روحانی در سخنرانی روز سهشنبهشان در صحن علنی مجلس از برخی که فساد را بزرگ میکنند و از این طریق به عادیسازی فساد همت میگمارند، گله کرد. اینکه چه ربطِ واضحی میان بزرگ کردن ماجرای فساد و عادی شدن آن در جامعه وجود دارد، نکته ظریفی است که در استدلالات رئیس محترم جمهوری غایب بود. میگویند میزان بزرگی پدیدهها بسته به میزان انتظاری است که از آن پدیدهها داریم. هر چه انتظارمان از فرد ویژه یا نهاد خاصی بیشتر باشد، با بزرگی بیشتری در برابر چشمانمان میایستد. انتظار شهروندان از سازمان تأمین اجتماعی که وظیفه امنیت بخشیدن به آتیه آنها را دارد، انتظار بزرگ و بحقی است. از این رو، فسادی هم که در این سازمان رو میشود به همان نسبتِ انتظار مردم، بزرگ است و نیازی به بزرگ کردن آن نیست. به همین ترتیب، انتظار مردم از بانکها نیز بزرگ است؛ نهادهای مالیای که امین مردم به حساب میآیند و وظیفه نگهداری و به کار انداختن سرمایههای خلایق را برعهده دارند. وقتی فسادی در سیستم بانکی کشور رخ میدهد چه نام آن را اختلاس بگذاریم چه بدهی به تعویقافتاده، به خودی خود بزرگ است، چرا که انتظار مردم از بانکها و بانکداری اسلامی به هیچ رو انتظار کوچکی نیست!... در کشورهایی که سیاست حرفهایتر از کشور ما پی گرفته میشود، چه بسیار سیاستمدارانی که با کوچکترین خبط و خطاها به خاک سیاه نشستهاند و در رسانهها سکه یک پول شدهاند! مثلا آن سیاستمدار اروپایی که به سبب استفاده شخصی از خودرو دولتی مدتی سیبل رسانهها بود یا سیاستمداری که به سبب مخدوش بودن پایاننامه تحصیلیاش و دزدی چند پاراگراف از فلان کتاب، ناگزیر به پاسخگویی به رسانههای ریز و درشت شد؛ جملگی نشانگر این است که بزرگ کردن خطاهای سیاستمداران و مدیران به هیچ وجه به عادی شدن آنها نینجامیده است و بلکه برعکس، سبب شده تا سیاستمداران در کردار و رفتارشان محتاطتر و ملاحظهکارتر شوند. فسادی که در کشور ما پر و بال گرفته است، نیازی به بزرگنمایی ندارد، چراکه انتظار مردم از نهادهایی که در آنها فسادهای کلان رخ میدهد و مغز هر انسانی را به جوش میآورد، کم نیست! برای عادی نشدن فساد در جامعه شاید بزرگنمایی راه حل چندان بدی هم نباشد. دستکم کشورهای توسعهیافته از بزرگ کردن خطاهای سیاستمدارانشان چندان ضرر نکردهاند!