شهروند| خاکهای رنگی هرمز در دست زنان و کودکان این جزیره به آثار هنری تبدیل شدهاند که از سوی گردشگران هم خریداری شده است. احمد نادعلیان، موسس هنرمندسراهای تهران، پلور و هرمز با این کار در کنار اشتغالزایی، هنر و تفریح را با هم پیوند داده و معتقد است از پس این کار گروهی، سلامت روانی و توانمندسازی جامعه ایجاد میشود.احمد ناعلیان ازجمله هنرمندان ایرانی شناختهشده در زمینه هنر محیطی در عرصه بینالملل است که علاوه بر سفر به کشورهای مختلف و شرکت در دوسالانهها و نمایشگاههای مختلف، طی سالهای گذشته دغدغههای شخصی خود را نیز در جنوب ایران دنبال کرده است. او پس از تهران و پلور در جزیره هرمز هم هنرمندسرایی ساخت که اکنون به مرکزی برای آموزش هنر و حتی اشتغالزایی زنان هرمزی تبدیل شده است. یکی از آثار این زنان، ساخت تابلوهایی با خاکهای رنگین جزیره هرمز است که حتی در نمایشگاهی در خانه هنرمندان تهران نیز به نمایش گذاشته شد.
از میان رفتن فاصله بین هنر و مردم
نادعلیان بهعنوان موسس این هنرمندسراها در مورد تفریح در دنیای امروز گفت: «اگر بخواهیم به شکل بنیادی دنیایی را که امروزه در آن زندگی میکنیم، بررسی کنیم، باید به ماهیت مبهم مرز میان هنر، آموزش، بازار و سرگرمی اشاره کنیم. در گذشته هنر در موزهها، یک کالای فاخر محسوب میشد که باید به دلیل خاصیت بیهمتایش از آن فاصله میگرفتیم؛ اما امروزه حتی شاهدیم اگر کسی موزه برود، شرایطی فراهم میکنند که مخاطب با تعامل، وضعیتی را به وضع دیگر تبدیل کند و این کار ضمن بکارگیری مخاطب برای تعامل با اثر هنری، با تفرج نیز همراه است. همین معنا به شکل گستردهای در فضای مجازی وجود دارد.» او سپس به تجربه خود از رابطه هنر و تفریح اشاره کرد: «در فضاهایی که من کار میکنم؛ یعنی محیطهای طبیعی و اجتماعی، آثار به شکل چیدمان ارایه میشود که با سرگرمی و تفریح همراه است مثلا چهار سنگ را در محیط قرار داده و چیدمانی انجام میدهند که علاوه بر فکر و ایده با سرگرمی هم همراه است.»
هنر از سر ذوق یا برای امرار معاش
نادعلیان که فیلم زندگیاش با عنوان «جزیره رنگین» از سوی خسرو سینایی ساخته شده است، در ادامه اما از کارکرد هنر تنها بهعنوان سرگرمی انتقاد کرد: «بغرنجترین شکل این است با جامعهای روبهرو شویم که به دلیل نیاز اقتصادی، اولویت نخست هنر را تفرج و سرگرمی بداند و بعد فرهنگی آن را کمتر مورد توجه قرار دهد. البته بعد از گذشت سالها متوجه شدهام این دوره گذراست.» نادعلیان در ادامه به نکتهای جالب اشاره میکند: «از تجربهای که در کار با افراد غیرحرفهای علاقهمند به هنر داشتهام، فهمیدهام بسیاری از افرادی که در محیطهای روستایی از بازتولید نقاشی برای امرار معاش استفاده میکنند، بعد از مدتی حرفهایی میزنند یا رفتارهایی انجام میدهند درست شبیه نقاشانی که از سر ذوق کار میکنند. بهعنوان مثال نقاشی که از سر ذوق کار میکند، اگر حس نقاشیکردن نداشته باشد، میگوید «الان حسش نیست» و جالب است همان افراد روستایی هم که نقاشی را برای امرار معاش آغاز کرده بودند، بعد از مدتی همین اصطلاح را به کار میبرند.»به گفته نادعلیان وقتی از هنر برای آموزش فرهنگ و در کنار آن سرگرمی استفاده شود، نتیجه آن در شکل گروهی ایجاد سلامت روحی و روانی در کنار توانمندسازی است که تفرج سالم هم محسوب میشود.