| جاوید سبحانی | پژوهشگر طرح شناسایی مسائل و نیازهای قلعه سیمون |
تابستان سال گذشته به کمک چند خیریه، پژوهشی را با عنوان «شناسایی مسائل و نیازهای قلعه سیمون و راهکارهای مداخله در وضعیت اهالی آن» آغاز کردیم. پژوهشی که به خاطر مداخلهای که قرار بود در آن منطقه انجام گیرد، با سرعت انجام گرفت و در واقع ما با روش ارزیابی سریع طرح مداخلهای را برای این منطقه ارایه دادیم. دستاندرکاران پژوهش بیش از هر چیز درصدد بودند تا طرحی ارایه شود که بتوان بر اساس آن وضعیت منطقه و ساکنانش را تغییر داد. حال آنکه پژوهش در زمینه حاشیهنشینی از هرچند دارای سابقه گستردهای است و بسیاری بر این مورد کار کردهاند اما نمونه با نمونه متفاوت است و هر گزینه باید در زمان کافی و با بررسی دقیق ابعاد مسأله مورد بررسی قرار گیرد. در زمینه قلعه سیمون، مسأله اصلی که برای ساکنان آن منطقه و اطرافش وجود داشت در گام نخست، تغییر کالبدی منطقه بود. آنجا هیچ ساختمان و سقفی وجود نداشت و در حقیقت خرابههایی بود که ساکنان به دلیل نزدیکی به محل کارشان که همان زمینهای کشاورزی منطقه بود در آنجا ساکن شده بودند. این قلعه نه تنها فضای مسکونی نداشت، بلکه از نظر بهداشتی، آموزشی، و سایر امکانات هم در آن دیده نمیشد. اما نکتهای که برای ما در این پژوهش دارای اهمیت بود مداخله اجتماعی در کنار مداخله کالبدی بود. به این معنا که اگر قرار است آن منطقه بازسازی شود با تغییرات گسترده و پله به پله در وضعیت اجتماعی ساکنانش ساخته شود. ساکنان این منطقه در کنار سختی زندگی که در این سالها با آن روبهرو بودهاند، یک ویژگی داشتند و آن هم خوداتکایی بود. اغلبشان بر سر زمینهای کشاورزی کار میکردند اما این خوداتکایی در طی سالیان متمادی و با مداخلات نادرست و غیر کارشناسی خیریهها و کمکهای بیجا دچار مشکلاتی شد. تا جاییکه برخی از آنها دیگر حاضر به کار کردن هم نبودند. اینجاست که صحبت از مداخله اجتماعی و طرح کارشناسی برای مواجهه با حاشیهنشینی دارای اهمیت میشود. اتفاقی که در کشور ما مورد توجه نیست و به همین دلیل هم از طرح پژوهشی ما آنطور که باید و شاید استفاده نشد. ما در این طرح پیشنهاد مهمی داشتیم و آن هم این بود که اگر قرار است در منطقه تغییری صورت گیرد، این تغییر با حضور و به اتفاق خود ساکنانش باشد. یکی از طرحهای ما سمپاشی منطقه و جمعآوری زبالههای دپو شده در اطراف قلعه توسط خود ساکنان بود که این هم مورد توجه قرار نگرفت و عملیاتی نشد. ما برای تمام اقشار اعم از زنان، کودکان، مردان، کسانیکه مشکل اعتیاد دارند و .... برنامههای مجزایی داشتیم که باید با کمک خود این افراد عملی میشد. یکی از مواردی که بسیار بر آن تاکید داشتیم این بود که اگر قرار است خانهای ساخته شود با حضور و کمک خود ساکنان باشد. کسانیکه خود نیروی کارند. اما شاهدیم از حضور آنها استفادهای نمیشود و خانهها توسط ارگانی در حال ساخته شدن است. اگر قرار بر این نوع ساخت و ساز است، چرا خانههای مسکن مهر که قرار بود برای اقشار بی بضاعت ساخته شود به دستشان نرسیده و هزار اما و اگر و پرسش دارد؟ به هر رو باید بدانیم این نوع برخورد با حاشیههایی چون قلعه سیمون میتواند عوارض گستردهای را به همراه داشته باشد. همه میدانیم چه تعداد حاشیه با مشکلات گسترده در طول سالیان متمادی ایجاد شده است که حالا ساکنان هرکدام میخواهند مداخلهای از این دست در آنجا هم شکل بگیرد. این حاشیهها محصول امسال و سال قبل نیستند، بلکه به دلیل سیاستهای نادرستی است که در طول زمان اعمال شده و در حال حاضر هم رهایی از چنین معضلی یک ساله و دو ساله ممکن نیست. باید برنامهریزی شود و به واقع از پژوهشهایی که انجام میگیرد کمک گرفته شود. نکته مهم دیگر این است که مداخله به روش ساخت و ساز در منطقهای چون قلعه سیمون شاید در ابتدای امر اتفاقی مثبت باشد اما در سالهای بعد ممکن است شاهد نتایج آن باشیم . یکی از نتایج میتواند این باشد که گروههای مشابه برای به دست آوردن امکانات مشابه، دست به بازتولید حاشیه در اطراف شهرها بزنند که این خود خطر بسیار بزرگی است. خطری که مدتهاست پژوهشگران بر آن تاکید دارند حال آنکه مقوله مهمی چون فقرزدایی اسیر مداخلات ناگهانی یا کارهای خیریه بی حساب و کتاب شده است.