هادی جرقوئیان | قرار است لبنان پس از حدود دوسال، رنگ آرامش به خود بگیرد. طبق اعلام قبلی، در 31 اکتبر قرار است جلسه رأیگیری پارلمان لبنان جهت انتخاب رئیسجمهوری جدید برگزار شود. این گشایش در عرصه سیاسی بیروت پس از آن حاصل شد که سعد حریری، نخستوزیر سابق و رئیس جنبش المستقبل، در اوایل سالجاری میلادی به لبنان بازگشت و تحرکات سیاسی خود را گسترش داد. اکنون با اعلام حمایت حریری از ریاستجمهوری میشل عون، به نظر میرسد گره سیاسی لبنان درحال باز شدن است. اما این سوال مطرح است که چه شد حریری به لبنان بازگشت و به سازش با رقیب و حمایت از کاندیدای حزبا... راضی شد؟ دلایل حریری و اهداف او از این بازی سیاسی چیست؟ سعد حریری که او را بهعنوان رهبر احزاب سنی لبنان و جریان 14 مارس میشناسند، پس از 5سال غیبت که در فرانسه و عربستان بهسر برد، اوایل سال جاری میلادی به بیروت بازگشت. به نوشته نشریه «المانیتور»، بسیاری حریری و بازگشت او را به عربستان مرتبط میدانند. آنها معتقدند ریاض درصدد آن است که حریری را (بهعنوان رهبر کلیدی سنیمذهبهای لبنان) در مقابل حزبا... قرار دهد. از طرفی، بسیاری نیز بر این باورند که بازگشت حریری به لبنان و صحنه قدرت، به دلیل بحران مالی عربستان در چندسال اخیر است که باعث زیان انبوه شرکت ساختمانسازی متعلق به حریری در این کشور شده است. شرکت ساختمانی عظیم «سعودی اوگر» متعلق به حریری است که با 56هزار کارمند در عربستان فعالیت میکند. این شرکت مجبور شد 1300 کارمند خود را در ماههای گذشته به دلیل مشکلات مالی اخراج کند. اوضاع زمانی وخیمتر شد که «سعودی اوگر» قرارداد دولتی ساخت بزرگترین موسسه انتشاراتی قرآن را نیز از دست داد. تحلیلگران بر این اعتقادند که سعد حریری به دنبال نخستوزیری و پیریزی کابینه جدید است تا هم از جنبه سیاسی نجاتبخش موقعیت (از دست رفته) او باشد و هم بتواند از نظر اقتصادی بخشی از مشکلات را رفع کند. بر این اساس، میتوان چنین تحلیل کرد که حریری پس از مواجهه عربستان با بحران مالی، به کلی از رژیم سعودی ناامید شده و تنها راه بقای خود را رسیدن به نخستوزیری و نجات داراییهای خود میداند. از سوی دیگر، «المانیتور» نظریه مخالفی را نیز بررسی میکند. این نشریه بیان میکند که این نظریه اشتباه است که عربستان درصدد است تا با بازگشت حریری به لبنان و قدرت، جنبش المستقبل را در مقابله مستقیم با حزبالله قرار دهد. درست است که عربستان در موضع خوبی با حزبالله لبنان قرار ندارد، اما به دنبال مقابله مستقیم با این تشکیلات منسجم شیعی هم نیست. میتوان چنین برداشت کرد که رژیم سعودی همچنان به دنبال این استراتژی است که با تجهیز و کمک به ارتش لبنان و قدرتمند ساختن آن، به مقابله غیرمستقیم با حزبالله برخاسته و به تضعیف آن بپردازد. «دیب» از نمایندگان پارلمان لبنان به المانیتور میگوید: «عربستان زمانی روابطش با رهبران سنیمذهب لبنان دچار چالش شد که میزبان تعدادی از مخالفان آنها در خاک عربستان بود.» او اضافه میکند: «سعد حریری چندان ارزش سیاسی برای مقامات سعودی ندارد. در کنار آن باید اضافه کنیم که بر خلاف آنچه خیلیها تصور میکنند، رژیم سعودی چندان مایل به صرف هزینه، پول و وقت در لبنان نیست، زیرا لبنان در درجه نخست اهمیت برای عربستان قرار ندارد. از سوی دیگر، نشریه «نگاه خاورمیانه» مطالب و تحلیلهای دیگری نیز ارایه میدهد. دیپلماتها بر این اعتقادند که این روزها، سعد حریری از جایگاه خود نزد حکومت آلسعود افول کرده است و دیگر آن اهمیت قدیم خود را ندارد. آنها معتقدند این روزها عربستانسعودی بیشتر توجه خود را معطوف به مقابله با نفوذ و تأثیر ایران در
خلیج فارس و سوریه میکند و لبنان پس از این موضوعات برای ریاض قرار میگیرد. از طرفی به نوشته این نشریه، حمایت حریری از میشل عون، نشانهای دیگر از تغییر در سیاست خارجی عربستان سعودی است؛ عربستانی که کمک 3میلیارد دلاری خود به ارتش لبنان را به حالت تعلیق درآورد، هنگامی که بیروت حاضر نشد حمله به سفارتخانه عربستان در ایران را محکوم کند.