شهروند| اصرار ترکیه برای شرکت در عملیات آزادسازی موصل پایان ندارد. سوال اما این است که ورای همه این اصرارها آیا ترکیه حقیقتا توان عملی چنین اقدامی را دارد؟ و اگر دارد، چرا نشانهای از این توان به چشم نمیآید؟
ترکیه بسیار تمایل دارد بهعنوان یک قدرت منطقهای نقشی محوری در خاورمیانه ایفا کند؛ اما این کشور که دو کشور عرب را در مرزهای خود دارد، در این مسیر با موانعی مواجه است. یکی از بزرگترین موانع ترکیه که به مانند سدی در مسیر بلندپروازیهای اردوغان قرار گرفته است، بزرگترین و قویترین رقیب منطقهایاش یعنی ایران است.
روابط ترکیه و ایران اگرچه دوستانه است، اما این دوستی خالی از چاشنی رقابت و تنشهای خرد گاه و بیگاه نیست. 6 روز پیش بود که ایران اعلام کرد ترکیه نباید بهگونهای رفتار کند که شائبه نقض حق حاکمیت عراق به میان آید. بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امورخارجه اخیرا در سخنانی گفت: «به هیچ عنوان قابل قبول نیست که کشوری تحت پوشش مبارزه با تروریسم تلاش کند تا به حاکمیت کشوری دیگر تعرض كند». حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران نیز در گفتوگویی تلویزیونی از دخالت نظامی ترکیه در عراق انتقاد کرده بود. روحانی گفته بود: «من دخالت نظامی کشورهای خارجی در عراق و سوریه را تحت پوشش مبارزه با تروریسم آن هم بدون اجازه کشور میزبان بسیار خطرناک میدانم. حال میخواهد پیاده نظام باشد، یا نیروی هوایی یا نیروی زرهی».
تنش میان عراق و ترکیه بر سر اصرار ترکیه در خصوص حضور در عملیات آزادسازی موصل طی روزهای اخیر بسیار بالا گرفت؛ البته چنین تنشی مسأله جدیدی نیست. اگر به بیش از یک سال قبل برگردیم، دو کشور تنش مشابهی داشتند. در آن زمان ترکیه 500 نیروی نظامی خود را در بعشیقه عراق مستقر کرد.
ترکیه اعلام کرده بود که این نیروها را به منظور فراهم آوردن پشتیبانیهای لازم برای نیروهای سنی و ترکمنی که علیه داعش میجنگند در بعشیقه مستقر کرده است. عراق بارها به این اقدام ترکیه اعتراض کرد؛ اما ترکیه هرگز به خواستههای عراق توجه نکرد. این موضوع برای بازهای زمانی به حاشیه رفت تا اینکه اخیرا، در آستانه آماده شدن نیروهای عراقی برای حمله به موصل بار دیگر مسألهساز شد؛ در هفتههای اخیر دولت عراق ترکیه را متهم کرده است که سعی دارد حمله علیه داعش در موصل را با اخلال مواجه کند.
حیدر العبادی، نخستوزیر عراق گفته است که ترکیه باید از ایجاد شرایطی که نیروهای عراقی را مجبور به آتشگشودن به روی نیروهای ترک کند، خودداری کند؛ چرا که این مسأله ممکن است جنگی منطقهای را دامن بزند. البته العبادی این سخنان را در پاسخ به اقدام پارلمان ترکیه مبنی بر تمدید مدت زمان استقرار نیروهای ترکیه در شمال عراق به مدت یک سال دیگر ایراد کرد. رجب طیب اردوغان نیز با سخنان بسیار تندی به استقبال سخنان العبادی رفت. اردوغان خطاب به العبادی گفت: «تو طرف صحبت من نیستی! تو در سطح من نیستی! تو اصلا همسطح من نیستی. فریاد و جیغ و داد تو در عراق هیچ اهمیتی برای ما ندارد. تو باید بدانی که ما هر کاری دلمان بخواهد میکنیم.»
فارغ از اینکه که آیا حقیقتا مخاطب سخنان اردوغان العبادی بوده یا خیر و همچنین صرف نظر از لحن بسیار تند و عصبی اردوغان، آنچه که به نظر میرسد این است که این سخنان اردوغان دو نکته در خود دارد. نخست نشاندهنده اهداف و امیال و آرزوهای ترکیه در خاورمیانه است و دوم اینکه استیصال و خشم ترکیه را تصویر میکند. تا پیش از اینکه ترکیه مسیر نفوذ نظامی در عراق را پیش بگیرد، مهمترین نگرانیاش چگونگی مواجهه با ناآرامیهایی بود که از سوریه به ترکیه نفوذ میکرد. از سوی دیگر آنکارا از سوی واشنگتن نیز برای ایفای نقش پررنگتر علیه داعش تحت فشار بود؛ اما نظر ترکیه این بود که کردها تهدید مهمتری هستند و قبل از اینکه این مسأله از دایره تهدید خارج نشود، نمیتوانند علیه داعش دست به اقدامی بزنند. علاوه بر این، ترکیه از عملیاتهای نظامی روسیه نیز در سوریه نگران بود. این مسأله را هم در نظر بگیرید که در آن زمان ترکیه روابط بسیار تیرهای با روسیه داشت و اخیرا موفق شده است که این رابطه را ترمیم کند.
حالا به نظر میرسد که ترکیه علاقه بیشتری برای ایفای نقشی پررنگتر در عراق و سوریه دارد؛ اما هم در عراق و هم در سوریه نفوذ منطقهای ایران را در مقابل خود میبیند. نفوذ منطقهای ایران بود که چندی پیش نعمان قورتولموش، معاون نخستوزیر ترکیه را واداشت با حالتی عصبانی بگوید: «ترکیه چشم طمع به خاک عراق ندوخته است و ما هیچ طرح و برنامهای برای الحاق کرکوک یا موصل به خاک ترکیه نداریم. ایران عامل مشکلات عراق است نه ترکیه! ما با همه گروههای شیعی عراق روابط خوبی داریم و رابطه ما با شیعیان عراق هیچگاه آسیب ندیده است.» و در پی این اظهارات بود که بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امورخارجه از احضار سفیر ترکیه در ایران به وزارت خارجه خبر داد. وی در پاسخ به سخنان معاون نخستوزیر ترکیه گفت: «نفوذ معنوی جمهوری اسلامی ایران برآمده از حسن نیت توأم با احترام به حفظ استقلال و تمامیت ارضی همسایگان است که درک آن نباید برای برخی ناظران سخت باشد.» درخصوص سوریه نیز ایران از سال 1358 روابط حسنهای با این کشور دارد. ناگفته پیدا است که بعد از حمله آمریکا به عراق، احاطه و قدرت ایران و نزدیکی بغداد به تهران بیشتر و بیشتر شد. به دیگر سخن میتوان گفت که ترکیه در مقایسه با ایران، وقتی موضوع ایفای نقش منطقه در میان است، یک بازیگر تازهوارد است.
کشورهای عربی منطقه به ترکیه بیشتر بهعنوان یک ابزار نگاه میکنند تا یک متحد. آنها بسیار تمایل دارند تا قدرت ترکیه برای رویارویی با ایران استفاده کنند تا مانع نقشآفرینی ایران در تحولات منطقهای شوند؛ اما درنهایت هیچکدام از کشورهای عربی بهخصوص عربستانسعودی هیچ تمایلی به قدرتیافتن بیش از اندازه ترکیه ندارند.
عربستانسعودی بهعنوان یکی از معدود کشورهایی که توانست از بهار عربی جان سالم به در ببرد، خود یکی از جدیترین رقبای ترکیه است. در سیاست چندان نباید به لبخندهای دیپلماتیک میان مقامات کشورها توجه کرد. عربستانسعودی و ترکیه در بهترین حالت منافع مشترک محدود به لحاظ زمانی و مکانی دارند. تنها فصل مشترک این دو کشور درخصوص سوریه، مقابله با قدرت منطقهای ایران است؛ چراکه از این پس این دو کشور در خصوص مدلهای سیاسی در آینده سوریه به هیچ وجه اتفاق نظر ندارند.