لیلا مهداد| یکماهی میشود که مدرسهها از خواب تابستانی بیدار شدهاند و صفایی به درودیوار و صندلیهایشان دادهاند تا باز صدای خنده و هیاهوی بچهها در آنها بپیچد. حیاط مدرسه، صحبتهای ناظم، به صف شدن بچهها و به خط شدن کیفها و بعد معلم و تختهسیاه و مرور درسها و یاد گرفتن چیزی جدید. دوباره شیطنتهای کوچک و دلشورههای پرسش سوال و خواندن نمرات. دوباره به صدا درآمدن صدای زنگ و به تماشا نشستن بچههایی که با هیاهو راه خانه را در پیش میگیرند و دوباره در سکوت غرق شدن مدرسه تا روزی دوباره و دیدن بچهها. حالوهوایی که در سالهای دور در خانهها، مساجد و بهویژه مکتبخانهها تجربه میشد؛ همان مکتبخانههایی که محل آموزش قرآن، تعليم الفبا، حفظ اشعار و حکايات پندآموز و متوني چون گلستان سعدي و ديوان حافظ و موش و گربه عبيد زاکاني بودند. تا اینکه درسال 1272 وزارت علوم تأسیس شد و سن ورود به مدارس و مکاتب ابتدايي 7سال تعيين و تعليمات ابتدايي براي همه ايرانيان اجباري شد. درواقع بشر بهدلیل تنوع نیازها، گسترش دانشها و مهارتها و تکامل اشکال مختلف زندگیاش، گستردهترین نهاد اجتماعی را در کنار سازمانها و نهادهای دیگر بنا نهاد و براساس رسالتش آموزشوپرورش نامگذاریاش کرد؛ يکي از مهمترين، موثرترين و گستردهترين نهادهاي اجتماعي که مسئوليت انتخاب و انتقال عناصر فرهنگي را به نسل نوخاسته جامعه برعهده دارد، اما در این میان یکی از مقاطعی که در زیرمجموعه این نهاد اجتماعی که موضوعیتش انسان است قرار دارد مقطع دبستان است؛ یک سازمان مهم اجتماعی که هریک از اعضای آن باید با بصیرت و تبحر در کار و مسئولیتشان بتوانند در راستای اهداف آموزشیوپرورشی مقطع ابتدایی گام بردارند و به تحقق آن کمک کنند. واقعیت این است که دوره ابتدایی به دلیل تاثیرگذاریاش بر رشد، تربیت و تکوین شخصیت کودکان از اهمیت والایی برخوردار است؛ دوره اطاعت، تأدیب، خلاقیت و بروز استعدادهای عمومی که از آن به نامهای «تعليمات ابتدايي»، «تعليمات اجباري»، «آموزش همگاني» و «آموزش عمومي» یاد شده است. دوره دبستان، مقطعی است که دانشآموز باید محیط پیرامونش را بشناسد تا بتواند در دورههای دیگر استعداد خودش را پیدا کند. این دوره، دوره آموزش نظم، ارتباط، استقلال و سلامت است و این 4عنصر باید به خوبی آموزش داده شوند تا بتوانیم بگوییم فردی مستقل تربیت کردهایم که میتواند کارهایش را خودش انجام دهد. دوره دبستان دوره رشد عقلی است. اهمیت این دوران به شکلگیری شخصیت فرد نیز برمیگردد. در این دوران توجه به پرورش قوای جسمانی کودک، پرورش استعدادها و کمک به رشد خلاقیت او، پرورش فضایل دینی و اخلاقی، ایجاد مهارتهای اساسی خواندن و نوشتن، آموزش نکات بهداشتی در خانه و مدرسه، آماده کردن کودک برای تحصیلات بالاتر و آشنایی او با زندگی اجتماعی خارج از خانواده از اهمیت زیادی برخوردار است. درواقع دبستان نقطه ورودی یک حرکت طولانی و مهم در زندگی دانشآموز است، چون در این دوره است که توانایی خود را برای رؤیارویی با مسائل اجتماعی مییابد. دوره دبستان دوره شکوفایی استعدادهای دانشآموز است تا بتواند براساس آنها به موفقیتهای آتی در زندگی شخصی و اجتماعی دست بیابد. وجود 19 ميليون دانشآموز در حدود 110هزار واحد آموزشي و بيش از يکميليون نفر کادر اداري و 650 منطقه آموزشي و صدها دفتر و اداره کل که تنها 15درصد از بودجه سالانه را به خود اختصاص داده، قابل تامل و بررسي است. اصل 30قانون اساسی، حق گرفتن شهریه را برای آموزشوپرورش منع کرده، اما مادهای در قانون شوراها گنجانده شده است که طبق آن مدیران مدارس، مدرسه تحت مديريت خود را براساس بودجه اعتبارات دولتي اختصاص يافته به مدرسه، کمکهاي مردمي مهم اختصاصيافته از طريق شوراي آموزشوپرورش منطقه و وجوه حاصل از ارایه خدمات آموزشيوپرورشي فوق برنامه در مدارس اداره کنند. به گفته تعدادي از کارشناسان، شهريههاي مدارس غيرانتفاعي در مقاطع اول تا پنجم ابتدايي به قدري بالاست که «فريادها به آسمان بلند شده است». آنها معتقدند اين شهريههاي سرسامآور گاهي به يکميليون و 500هزار تومان رسيده است و بايد ناديده نگيريم که 900 ميليارد تومان به اعتبارات کشور در سال توسط اين مراکز کمک ميشود. واقعیت این است که ما برای این دوره سرمایهگذاری مناسبی نداشتهایم؛ هزینهکرد دولت برای هر دانشآموز مقطع ابتدایی بهطور سالانه 200یورو است -7میلیون و 700هزار نفر- که در مقایسه با کشوری همچون آلمان که حدود 3300یورو است مبلغ ناچیزی است، البته وجود مدارس چندپایه در بسیاری از شهرها حتی پایتخت و کمبود فضای مناسب آموزشی برای خانوارهای عشایر یکی دیگر از جنبههای مشکلات اقتصادی است. از مشکلات اجتماعي ميتوان به تامين نشدن رفاه آموزشي، بهداشتي، درماني و مالي براي معلمان و کارکنان اشاره کرد.
مدارس جذاب نیستند
مدرسه جایی است که از هر دانشآموز انتظار میرود ساکت، خوشرفتار و مودب باشد، البته این انتظار ناشایستی نیست اما سوالی که به آن وارد است اینکه آیا شور و هیجان مورد نیاز در این محیط وجود دارد یا نه؟ منفعل بودن با روحیه کودکی منافات دارد، در این رده سنی کودک اشتیاق زیادی برای رقابت سالم و یادگیری موارد جدید و تجربات نو دارد، ویژگیای که اگر بهدرستی هدایت شود میتوان هوش، روحیه و مهارتهای دانشآموز را گسترش داد و در آینده بهرههای آن را در مدارس و اجتماع برد. اگر کودکی با اشتیاق از خواب بیدار نمیشود تا راهی مدرسه شود، مشکلی در کار است. ما باید بدانیم که چطور شور و اشتیاق دانشآموزان را در مسیر درست قرار بدهیم. نباید فراموش کنیم که هر نسل نیازمند راهکارها و نحوه آموزشیوپرورشی مختص به خود هستند و نمیتوان یک نسخه قدیمی را برای همه نسلها تکرار کرد. دانشآموزان مشتاق فعالیتهای سرگرمکننده، جذاب و رقابتی هستند و در مقابل از فعالیتهای خستهکننده بیزارند. فعالیتهایی که در صورت تداوم باعث میشوند کارهایی از خود بروز میدهند که بیشتر مواقع موردپسند ما نیستند. مواردی که متاسفانه در عین سادگی مغفول ماندهاند. معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش در گفتوگو با ایرنا گفت: اکنون حدود 35هزار مدرسه ابتدایی در سراسر کشور وجود دارد که تمامی آنها نیاز به مشاور برای اجرای فرآیند هدایت تحصیلی از این مقطع دارند. محمد دیمهور افزود: در این وزارتخانه براساس سند تحول بنیادین دو نظام در ارتباط با مشاوره باید مستقر شود، یکی از این موارد، نظام راهنمایی و مشاوره تربیتی است که از تکالیف سند تحول به شمار میرود و باید تدوین شود. با این اقدام بحث مشاوره و هدایت تحصیلی از دوره ابتدایی در بین دانشآموزان نهادینه میشود، البته مشاوره تنها مشاوره تحصیلی نیست و مشاوره تربیتی را نیز دربرمیگیرد. موضوع دوم، نظام جامع هدایت تحصیلی است که مرحله مطالعاتی آن درحال انجام بوده و تلاش بر این است که برای سال آینده آماده شود. در صورت آماده شدن این دو نظام، براساس اقتضائات سند تحول بنیادین و مدارس باید حضور مشاور در دوره ابتدایی در اولویت قرار گیرد. اکنون طرح شهاب که با هدف شناسایی و هدایت استعدادهای برتر در دوره ابتدایی درحال انجام است نیز نیازمند بحثهای مشاورهای و هدایت تحصیلی است.