مهتاب چهارطاقی با سفری به سیستان، توصیفی زیبا و کامل از این منطقه و آثار باستانی آن در وبلاگ خود با نام «قصهگو» منتشر کرده است؛ بخشهایی از این توصیف شاعرانه را میخوانیم «راستش را بخواهید تحت تاثیر تبلیغات و ذهنیتهای منفی و چهبسا نادرست از ورود به این استان اندکی بیمناکیم، از شما دوستان میخواهیم که ما را در این سفر تنها نگذارید. انگار اینجا سبزینگی تنها یک افسانه است. تا چشم کار میکند ریگ و ریگزار است که با نسیمی ملایم به هوا برمیخیزد. در 56 کیلومتری زاهدان به محوطه «شهرسوخته» میرسیم، نیاکان ما از 5200 سال قبل به اینجا مهاجرت کرده و تمدنی را پایهگذاری نمودند که به یکی از پیشرفتهترین تمدنهای بشری در جهان بدل گشت تا روزی که به شکل مرموزی طعمه حریق شد. شهر سوخته 151 هکتار وسعت دارد که از این میزان تنها حدود 5 درصد کشف شده و 95 درصد دیگر آن هنوز در زیر خاک مدفون است. شهر [سوخته] دارای 5 بخش (مسکونی، مرکزی، صنعتی، بناهای یادمانی و گورستان) است. بخش مسکونی که 80 هکتار از شهر را تشکیل میدهد، دارای سیستم بسیار منظم شهرسازی و خیابان و کوچههای متعدد بوده که خانههایی با ابعاد مختلف در فواصل منظمی از هم در آن قرارداشتهاند. تمام شهر مجهز به سیستم پیشرفته آب و فاضلاب بوده و طبق نظر کارشناسان، تمدنی شبیه به تمدن سرزمین نیل در این شهر حاکم بوده. مصالح ساختمانی بهکاررفته در بناها چینه، خشت، چوب، حصیر بوده و تعدادی اشیا و ظروف خانگی از انواع سنگی، مرمری، سفالی و ... از این بخش استخراج گشته که در حال حاضر در موزههای مختلف ایران نگهداری میشود. بخش صنعتی نیز یکی دیگر از بخشهای کشف شده شهر سوخته میباشد. شواهد به دست آمده نشان میدهد که ساکنین شهر سوخته دارای صنعت بسیار پیشرفتهای بوده و صنایعی چون پارچ بافی، کوزه و سفال، سنگتراشی، جواهرسازی، رنگرزی، معرقکاری، حصیربافی و ... در بین آنان بسیار رونق داشته. اما یکی از جذابترین بخشهای این شهر که پرده از اسرار بسیار برداشته، گورستان است. نحوه تدفین مردگان و اشیایی که در آن روزگاران همراه مردگان دفن میکردند کلید حل بسیاری از معماها گشته. پس از دیدن شهرسوخته و سه کوهه به طرف کوه خواجه رهسپار میشویم. در 30 کیلومتری زابل به کوه ذوزنقهای سیاه که به «کوه خواجه» (اوشیدا) معروف است میرسیم. شاید برایتان جالب باشد اگر بگویم باستانشناسان آثار شش دوره تاریخ را در کوه اوشیدا شناسایی کردهاند؛ آثار به جا مانده از این دوران چند هزارساله شامل مجموعه بقایای کاخها، چند قلعه (کک کهزاد، قلعه چهلدختر، قلعه سرسنگ) چند آرامگاه (آرامگاه خواجه غلطان، خواجه مهدی) و بناهایی چون پیرگندم، خانه شیطان، و تعدادی بنای مقبره مانند است. اما آنسوی کوه تعدادی از قبور اسلامی با سقفهای گنبدی نیز به چشم میخورد؛ مقبره خواجه غلطان یکی از این قبور است. جمعیت گرداگرد بنا جمع شدهاند و به عبادت و زیارت و پخش نذورات مشغولند. دیدن هامون خشک شده و شورهزار به جا مانده از آن و میل نادر که با دلی ترکترک خورده چنین غریبانه نظارهگر مرگ تدریجی رفیق دیرین خود بوده، بدون شک بدترین خاطره ما از سفر به سیستان شد».
برگرفته از وبسایت «قصهگو؛ کولهباری از قصه و سفر» به نشانی www.m4taghi.blogfa.com