شهروند | بنیاد گلشیری از توقف برگزاری «جایزه ادبی هوشنگ گلشیری» با انتشار يك بيانيه خبر داد؛ بيانيهاي كه در آن با اشاره به شرایط طاقتفرسا بيان شده است: «بهتر است در وضع کنونی آن نیرو و منابع اندکی را که برای بنیاد گلشیری باقی مانده وقف بخشی دیگر از هدفهای مندرج در اساسنامه بنیاد کنیم که به دلیل مشغله نفسگیر جایزه تا حدی مغفول مانده است.» این بنیاد اعلام کرد پس از برگزاری 13 دوره جایزه هوشنگ گلشیری، به این نتیجه رسیده که بهتر است برگزاری این جایزه را متوقف کند. اين در حالي است كه جایزه هوشنگ گلشیری از ابتدای دهه 80 فعالیت خود را آغاز کرد و تا به امروز توانسته عنوان معتبرترین جایزه ادبی ایران را به خود اختصاص دهد. جایزهای که از ابتدا با چهار برگزیده اصلی به استقبال کتابهای سال قبل میرفت. این روند سالانه به غیر دو دوره که بنیاد در اعتراض به روند سختگیرانه ممیزی، تصمیم به دوسالانه برگزار کردن جایزه گرفته بود ادامه داشت، ولی ازسال 1391 کتابها تنها در دو زمینه بهترین مجموعه داستان اول سال و بهترین رمان اول سال مورد بررسی قرار میگیرند كه این اقدام با مخالفتهای بسیاری روبهرو شد. حالا اما در تيرماه 93 اين بنياد خبر از توقف برگزاري اين جايزه
داستاننويسي ميدهد.
جایزههای خصوصی در ايران سالبهسال كمتر ميشوند و دیگر جایزهای با اعتبار گذشته به وجود نمیآید. اين در حالي است كه فضای ادبیمان در این چندسال با رکود همراه شده است. از سويي رسانههایی که مستقیم و حرفهای به موضوع ادبیات میپرداختهاند از لحاظ کمی انگشتشمار و از لحاظ کیفی و بیجان شدهاند، از سوي ديگر کتابها به سختی مجوز میگیرند و بعد از آن رسانهای برای ارایه و معرفی خود نمیبینند. از طرفی معتبرترین نشريات ادبیات داستانی ایران نیز با وجود سختگیریها معلق شدهاند. حالا با این شرایطِ سخت امید بود که جایزههای خصوصی با اعتباری مثل جایزه بنیاد گلشیری، با معرفی برگزیدههای خود موانع معرفی کتاب را از میان بردارند ولی متاسفانه این اتفاق هم نیمهتمام ماند. در این میان نکتهای که نباید از آن غافل شد یکطرفه نگاه کردن به شرایط و مشکلات است. اگر بخواهیم فقط کمی واقعبین باشیم باید قبول کنیم که در دوره حداقلیها برگزار نشدن جايزه گلشيري اگر چه يك ترفند سیاسی از سوی برگزارکنندگان آن در اعتراض به سانسور و ممانعت از انتشاركتاب خوب باشد يا نباشد،به هر حال بودنش از نبود آن بهتر بود.
در همين زمينه حسين سناپور ازجمله نويسندگاني است كه پيش از اين موفق به دريافت جايزه ادبي گلشيري شده است، درگفتوگو با «شهروند» ضمن ابراز تاسف از توقف اين جايزه گفت: «جایزههای ادبی ما در سالهای اخیر یکییکی درحال متوقف شدن هستند. جایزه ادبی گلشیری هم جزو جوایزی بود که میتوانست در حوزه ادبیات ما تاثیرگذار باشد و به جریان نقد ادبی دامن بزند.» نويسنده كتاب «نيمه غايب» از تاثيرات منفي اين قبيل اتفاقات در حوزه ادبيات سخن گفت و ادامه داد: «حذف شدن هر کدام از این جوایز ادبی میتواند به جریان کتاب و کتابخوانی ما صدمه بزند. جایزه بنیاد گلشیری هم بهدلیل اینکه از دیگر جوایز ادبی مشهورتر و معتبرتر بود جایگاه خاصی در ادبیات ما داشت. نمیدانم گرفتن این جایزه بر خود نویسندگان چه تاثیری میگذاشت اما این جایزه به کتابهای خوب کمک میکرد که بیشتر بفروشند و به نویسندگان آن اعتبار میداد.»
حال اگر فرض را بر این قرار بدهیم که مسئولان بنیاد مجبور به انتخاب یک گزینه بوده باشند، بنا به سبکی که هوشنگ گلشیری در تمام زندگی ادبیاش داشت و همیشه سعی در حمایت از نسل جدید میکرد، منطقی است بنیاد انتخاب خود را بر حمایت از نویسندگان کتاب اولی قرار دهد.
در بخشی از بیانیه بنياد گلشيري این طور آمده است: « بیش از 14سال از گام اول برای تأسیس و برگزاری جایزه هوشنگ گلشیری میگذرد؛ یعنی از آن هفتمین روز پس از رفتنش که بر سر مزارش عهد کردیم جایزهای به نامش پایهگذاری کنیم و به این ترتیب به یکی از آخرین خواستههای عمر پرثمر و سرشار از خلق و تلاش و تکاپویش برای اعتلای ادبیات داستانی ایران عمل کنیم . امروز اما به این نتیجه رسیدهایم که بهتر است در وضع کنونی آن نیرو و منابع اندکی را که برای بنیاد گلشیری باقی مانده وقف بخشی دیگر از هدفهای مندرج در اساسنامه بنیاد کنیم . اینک اما بر آن شدهایم تا تلاشهایمان را معطوف به غنیتر کردن وبسایت بنیاد کنیم تا منابع مربوط به هوشنگ گلشیری را هرچه کاملتر در اختیار علاقهمندان این نسل و نسلهای آینده قرار بدهیم.»