شهروند| سخنگوی دولت در نخستین واکنش به انتقادات گسترده از مواضع و دستاوردهای فرهنگی دولت روز گذشته به خبرگزاری ایلنا گفته است: هر نوع کاستی فرهنگی را به دولت نسبت میدهند و دولت باید در اینخصوص پاسخگو باشد درحالیکه دولت به اندازه مسئولیتش اختیار ندارد اما در تلاشیم حداقل در بودجه امسال امکان نظارت را برای دولت در هزینهکرد نهادهای فرهنگی غیردولتی قویتر کنیم. محمدباقر نوبخت در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه «در جدول ۱۷ بودجههای فرهنگی؛ نهادهایی قرار دارند که عملا پاسخگویی به هیچ سازمانی درباره هزینههای فرهنگی خود ندارند. آیا قرار نیست بر این سازمانها و نهادها نظارتی صورت بگیرد؟» گفت: راجع به بودجه فرهنگی همانطور که شما اشاره کردید بیش از ۶۰درصد از بودجه فرهنگ توسط دستگاههای غیردولتی دریافت و هزینه میشود.
به گفته رئیس سازمان برنامه و بودجه، بخشی از این بودجه به شکل کمک و بخشی غیرکمک اعطا شده است که از جدول ۱۷ به جدول ۷ آمدند و مثل دستگاههای دولتی مستمریبگیر شدند. ما قطعا نسبت به آن دستگاههای غیردولتی نظارت کمتری داریم یا امکان دسترسی به ریز هزینهکرد آنها به دلایل مختلف نداریم. سخنگوی دولت همچنین در پاسخ به این سوال که «سازمان مدیریت رشد بودجههای نهادهای فرهنگی خارج از دولت را میپذیرد؟» گفت: رشدی که شما در عرصه فرهنگی برای اینها دیدید ما بهصورت موردی برای تکتک اینها قایل نیستیم، چون جدول ۱۷ یک سرجمع اعتباری است که داده میشود. آنچه در این رابطه قابل بحث است، سهمی است که بخش غیردولتی از بودجههای دولتی در عرصههای فرهنگ میگیرد و همانطور که گفته شد به دلیل عدم نظارتپذیری کافی، دولت مسئولیتی را میپذیرد درحالیکه اختیاری در آن راستا ندارد.
انتقادهای فرهنگی از دولت حسن روحانی البته تازهترین نوع فشار بر دولتها نیست. دولتهای پیشین هم از این ناحیه کم متحمل انتقاد نشدند. الیاس حضرتی، نماینده مردم تهران در مجلس و عضو فراکسیون امید با توجه به همین فشارها بود که پیشنهاد کرد وزارت ارشاد منحل شود و نهادهای فرهنگی دیگری که بیشترین بودجه فرهنگی کشور را به خود اختصاص میدهند پاسخگوی وضع فرهنگی کشور باشند.
او گفته بود: درحالیکه تنها ۱۶درصد از بودجه فرهنگی کشور در اختیار وزارت ارشاد است، بزرگان و علما و زعما رسیدگی به تمامی مسائل، مصائب و مشکلات مربوط به فرهنگ و هنر را از این وزارتخانه طلب میکنند. پیشنهاد ما این است که این ۱۶درصد از بودجه کل نیز در اختیار دیگر نهادها و ارگانهایی که بودجههایی به مراتب بیشتر از وزارت ارشاد دریافت میکنند، قرار گیرد و مسئولیت امور نیز با خودشان باشد.
جدول شماره 17 پیش از این نیز مورد انتقاد برخی از نمایندگان مجلس قرار گرفته بود. جدولی که در ردیف بودجه هرسال مقدار قابل توجهی از بودجه فرهنگی کشور را به خود اختصاص میدهد، بدون آنکه سازمانها و نهادهای دریافتکننده این ردیف بودجه بعضا در قبال پولی که دریافت میکنند و خدماتی که بنا به ادعای خود ارایه میدهند، پاسخگو باشند. در خردادماه سال 94 احمد بخشایش اردستانی، نماینده مردم اردستان در مجلس با انتقاد از پرداخت بودجه چندصد میلیاردی به موسسات فرهنگی در کشور و نظارت نداشتن مجلس بر چگونگی هزینهکرد آن، اظهار داشت: برخی نمایندگان شاخص و پرزور مجلس جدول شماره 17 بودجه سالیانه را مینویسند. این نماینده مجلس گفته بود: در این جدول حدود 52 موسسه و نهاد هستند که حدود 300میلیارد تومان بودجه دارند ولی بحث من این است که چگونه از 6هزار و 12میلیارد تومان سهم بخش فرهنگ در سالجاری 300میلیارد تومان به این نهادهایی میدهیم که نظارتی بر عملکرد آنها نیست.
نماینده سابق مجلس:
دولت درواقع امکان نظارت
بر نهادهای غیردولتی را ندارد
بخشایش اردستانی درباره انتقادهای اخیر از این تخصیص بودجه و اظهارات محمدباقر نوبخت نیز به «شهروند» گفته است: تنها نهادی که میتواند بر عملکرد مالی این نهادهای فرهنگی نظارت کند، دیوان محاسبات است. به گفته این نماینده سابق مجلس، سخنگوی دولت درواقع از پاسخ موضوع طفره رفته و گفته «در تلاشیم بر هزینهکرد این بودجه نظارت کنیم.» در حالیکه دولت تنها میتواند بر عملکرد نهادهای زیرمجموعه خود نظارت داشته باشد. بخشایش اردستانی همچنین میگوید: برخی از موسسات فرهنگی در سالهای گذشته و پس از آنکه حساسیت نمایندگان بر ردیف 17 را مشاهده کردند، به صورت زیرکانهای بودجه خود را در لابهلای مواد دیگر پنهان کردند تا کسی متوجه وضع مالی آنها نشود.
این نماینده سابق که انتقادش از بنیاد سعدی در سالهای گذشته انتقاد حدادعادل را به دنبال داشت، میگوید: اخیرا مشاهده کردم که بنیاد سعدی مجددا جلساتش را تشکیل داده و اعضای اصلی آن دور هم جمع شدهاند که به منزله تلاش آنان برای گرفتن بودجه است.
بخشایش اردستانی میگوید: زمانی که نماینده بودیم، تلاش میکردیم از طریق کمیسیون تلفیق جلوی تصویب بودجه این نهادهای فرهنگی متعدد را بگیریم و البته این تنها کاری بود که میتوانستیم در برابر ریختوپاش بودجهای آنان انجام بدهیم؛ اما وقتی بودجه به صحن مجلس میآمد، مثلا یک بعدازظهری که نمایندگان خسته شده بودند، این جداول به صورت کلی مطرح میشد و نمایندگان هم بدون آنکه از جزییات آن اطلاع داشته باشند، رأی میدادند. بخشایش اردستانی میگوید: این ترفند عمدتا به وسیله لابیگری با رئیس مجلس و کمیسیون فرهنگی انجام میشد و کمیسیون فرهنگی نقش موثری در تصویب بودجه این نهادها داشت.
به گفته این نماینده سابق مجلس به محض آنکه نام این موسسات از قبیل بنیاد سعدی یا بنیاد دعبل خزایی را میآوردم، بلافاصله با من تماس میگرفتند و سعی میکردند توضیح دهند که بودجهها را کجا خرج کردهاند. او میگوید: بنیاد دعبل خزایی مدعی بود در زمینه بیمه مداحان اهلبیت(ع) کار میکند، حدودا 4میلیارد تومان هم بودجه داشت که ظاهرا بیشتر هم شده است. بخشایش اردستانی در پاسخ به این سوال که چرا دریافت بودجههای سنگین از طریق نهادهای فرهنگی انجام میشود، میگوید: کار جمهوری اسلامی کار فرهنگی است؛ افرادی که این بودجهها را میگیرند، میگوید ما برای ترویج ریشههای جمهوری اسلامی کار میکنیم، کتاب چاپ میکنیم، همایش برگزار میکنیم و مثلا سیدی تهیه میکنیم به همین دلیل باید پول آن را هم بگیریم. خلاصهاش همین است که در جمهوری اسلامی این پولهای بیحساب را بیشتر به دلایل فرهنگی میتوان گرفت؛ زیرا این نظام یک نظام فرهنگی است همانطور که نظام آمریکا یک نظام سرمایهداری است.
بخشایش اردستانی معتقد است كه تنها راه مبارزه با این ریختوپاشها آزادی رسانه است. به گفته این نماینده سابق مجلس به هر حال اینها هم جزیی از فساد است فارغ از اینکه دولت چه مسأله فرهنگی داشته باشد، باید جلوی ریختوپاشها را گرفت و این نهادها را
پاسخگو کرد.