| بهروز مهدیزاده | خبرنگار|
پارک و درخت و باغ کمکم برای مردم ایران دارد تبدیل به یک حس نوستالژیک میشود. نوستالژی هم از فقدان سر برمیآورد. همان نوستالژیکی که بچههای دهه 60 و حتی پدران و مادران ما هر روز از آن یاد میکنند و خاطره آن دوران را یاد میکنند. الان پارک و باغات قدیمی شهرهای ایران دارند سرنوشتی مثل تقدیر ارزشهای آن زمان را پیدا میکنند. قرار گرفتن ایران و شهرهایش در کمربند خشک جهان، خشکسالی شدید، تغییر اقلیم، تردد بیش از حد خودروها در خیابانهای تهران و دیگر کلانشهرها، آلودگی هوا، ریزگردها، بنزین نامرغوب و دیگر مسائل نامطلوب شهری ذهن هر آدمی را به سمت گسترش فضای سبز بهعنوان یک راهحل مناسب در این ایام بیآبی و آلودگی میکشاند ولی دریغ از توسعه فضای سبز شهری در جای جای این سرزمین تشنه به آب. اگرچه خبرهایی حاکی از احداث فلان پارک در فلان شهر یا حفظ باغات طبیعی و کهن شنیده میشود ولی آنقدر تعدادش اندک است که به هیچ گرفته میشود. میگویند برخی از مناطق تهران بسیار سرسبز شده ولی شنیدهها و دیدهها هر روز خبر از تخریب فلان باغ در تهران و تبدیل آن به مجتمع تجاری یا مسکونی میدهد. حال فضای سبز شهریمان خیلی خوب نیست. آمارها نشان میدهد سرانه کل فضای سبز شهری در ایران 8/11مترمربع است که با میانگین جهانی 25مترمربع خیلی فاصله دارد. یعنی اینکه به ازای هر شهروند ایرانی ما خیلی فضای سبز در کشور با توجه به اهمیت و نقش بینظیری که در پالایش هوا و روان آدمها دارد ایجاد نکردیم. روز به روز دارد بر وسعت کلانشهرها به دلایل مختلفی از جمله افزایش مهاجرت مردم از روستاها و شهرهای کوچک افزوده میشود. این افزایش جمعیت در کلانشهرها سبب زیاد شدن تقاضا برای خانه و چیزهای دیگر میشود در نتیجه ساختوسازها بدون هیچگونه رعایت مسائل مدیریت شهری و زیستمحیطی تنها با حفظ منافع سازندهها افزایش مییابد و اینجا تنها قربانی این توسعه بیبندوبار پارکها و باغات شهری هستند که روزبهروز تعدادشان در حال کمشدن است. تخریب پارکها و باغهای قدیمی شهرها داستان جدید و تازهای نیست که با آن برخورد نداشته باشیم، مسأله اینجاست که وقتی آلودگی هوا و خشکسالی بر همه جای ایران حتی در مناطق سرسبز شمال رخنه کرده، ما باز هم بیتوجه به عمق فاجعه تیشه بر کمر درخت و فضای سبز شهری میزنیم. امروز در دنیا توسعه شهری بدون گسترش و توسعه فضای سبز معنی ندارد. همسایه جنوبی ما دوبی که یک شهر بیابانی است یکی از 10 شهر سبز جهان محسوب میشود. قطر در حال تغییر اقلیم خود از خشک به منطقه مرطوب است حال میخواهد دلیلش بازیهای جامجهانی باشد که قرار است چندسال دیگر آنجا رخ دهد یا هر چیز دیگری. مهم این است که فضای سبز در سیاستها و مدیریت کلان آن کشور تعیین شده است. اگرچه اهمیت فضای سبز در قوانین و برنامههای ما تعریف شده و مورد توجه قرار گرفته، اما سرانه پایین فضای سبز در کشور نشان از همان داستان همیشگی یعنی عدماجرای درست و پافشاری بر قوانین موجود دارد. شماری از این تخریبها هم به دلیل سودجویی افراد است. خشک کردن بخشی از تالاب انزلی- که در محدوده شهری هم واقع شده است- و تصرف زمین خشک شده از سوی مردم یا زمینخواریهای متعدد در تهران و جاهای دیگر نمونههای متعدد تخریب عرصههای طبیعی شهری است.
تخریب فضای سبز در شهرهای مختلف ایران گسترده شده بهطوری که مقامات عالیرتبه کشور هم در این خصوص ابراز نگرانی کردند. چندوقت پیش مقام معظم رهبری هم احساس نگرانی خود از تخریب باغات و فضای سبز شهر تهران را طی نامهای به مدیران ارشد کشور ابراز کردند. اگرچه دغدغه و نگرانی حفظ فضای سبز شهری در بین مسئولان موج میزند ولی عملاً هیچ کاری از سوی آنان برای جلوگیری از روند تخریب صورت نگرفته است. این مشکل مختص تهران نیست همه شهرهای ایران سرانه فضای سبز پایینی دارند. حتی شهرهای شمالی ایران مثل رشت به دلیل سرسبزی ذاتیاش، فضای سبز کمتری نسبت به اصفهان و یزد که شهرهای کویری هستند دارد.
تخریب فضای سبز کوی ولیعصر تبریز
تبریز طی چند سال گذشته رشد بیسابقهای داشته و ساختوساز در آن مثل دیگر کلانشهرها به سرعت در حال پیگیری است. تب مجتمعهای تجاری بزرگ در تبریز همانند دیگر شهرها رو به فزونی است و در نتیجه تعداد فضای سبز بیشتری باید قربانی شود. یکی از این قربانیها فضای سبز محوطه نظامی کوی ولیعصر تبریز بود که توسط شهرداری به منظور احداث پاساژ تجاری تخریب شد.
خشکاندن تعمدی درختان
به منظور تغییر کاربری
این روش برای سودجویان عرصه ساختوساز بسیار متداول است. آنها با ریختن گازوئیل در پای درختان اقدام به خشک کردن زودرس آنها میکنند تا بتوانند از این طریق مجوز ساختوساز و تغییر کاربری را از شهرداری بگیرند. این اتفاق در شهرری در یک زمین ورزشی قدیمی که هماکنون کاربرد فضای سبز دارد صورت گرفت. زمینی به وسعت 32هکتار که در معرض تخریب قرار گرفته، البته این مورد با اعتراض اهالی منطقه به شهرداری منطقه 20 تهران فعلا متوقف شده است. زمین فوتبال شهدای گمنام که به شازده معروف است یکی از ورزشگاههای قدیمی شهرری است که در حال حاضر کاربرد فضای سبز دارد اما از سال 91 به منظور احداث واحدهای تجاری و اداری مجوز تغییر کاربری گرفته است.
تخریب فضای سبز
منطقه حمیدیان رشت
روزهای گذشته ناگهان در صفحات مجازی شهروندان رشتی این خبر منتشر شد که در یکی از محلات شهر رشت به نام حمیدیان تنها فضای سبز آن منطقه در معرض حمله بولدوزرها و ماشینآلات شهرداری قرار گرفت. این خبر که توسط یکی از اهالی آن منطقه منتشر شد موجی از اعتراضهای مردمی و ایجاد زنجیره مردمی دور این فضای سبز را شکل داد اما به گفته شهردار آن منطقه تخریب کاملا قانونی است چون این ملک به یک شخص حقیقی تعلق دارد و مجاز است که تخریب شود اما این مقام مسئول حاضر نشد حتی با خبرنگار صداوسیمای استان گیلان در این خصوص مصاحبه کند. این اقدامات مسئولان شهری در عدمپاسخگو بودن به مردم و تخریب روزافزون فضاهای سبز شهری، این شهر را تبدیل به یکی از فقیرترین مکانها از نظر فضای سبز شهری کرده است. همچنین قطع درختان تنومند بوستان ملت به علت پوسیدگی ریشه درختان و خطرناک بودن آن برای عابران یکی دیگر از نمونههای تخریب فضای سبز در این شهر است. اگرچه در نگاه اول تخریب این درختان توجیهپذیر است ولی علم و دانش روز ثابت کرده با اقدامات علمی میتوان جلوی پوسیدگی ریشه درختان را گرفت و ناگفته نماند حفظ درختان کهنسال به دلیل بیشتر بودن قدرت پالایش هوا نسبت به نهالهای جوان از اهمیت بیشتری برخوردار است تا اینکه به جای این درختان از نهالهای دو یا سه ساله استفاده شود.
هجوم ویلاسازها به شهمیرزاد
استان سمنان، شهر توریستیای دارد به نام شهمیرزاد که به خانه باغهایش معروف است. این شهر که به دلیل آبوهوای مناسب و باغات زیبایش هرساله تعداد زیادی گردشگر جذب میکند طی سالهای گذشته مورد تعرض ویلاسازان و پیمانکاران قرار گرفته است. این باغ شهر استان سمنان که درختان میوه و سرسبزیاش شهره خاص و عام بود، متاسفانه تبدیل به آپارتمانها و ساختمانهای سر به فلککشیده شده است.
حذف فضای سبز میدان نمازی شیراز و شهرهای دیگر
میدان نمازی که به دلیل فضای سبز زیبایش موردعلاقه شهروندان شیرازی بود هماکنون چیزی جز کاشیهای نو ندارد و اکثر فضای سبز آن نابود شده است. نمونههای تخریب در این شهر و شهرهای دیگر کم نیست. در تهران دیگر خبری از باغات شمال شهر یا حتی باغات کن نیست اکثراً به بهانه ساخت مجتمع تجاری و به منظور توسعه شهری تخریب شدند. اعضای شورای شهر نسبت به تخریب گسترده فضای سبز تهران هشدار میدهند ولی به نظر میرسد گوش شنوایی برای آن وجود ندارد. درواقع سود اقتصادی که در احداث پاساژ و خانه و مجتمعهای تجاری وجود دارد در حفظ فضای سبز شهری نیست. در تهران باغات شمیران، کن و ونک از وضع خوبی برخوردار نیستند اصولا هر کجا که درخت و سبزی وجود دارد به تدریح به دلیل رشد و توسعه شهری در معرض نابودی قرار میگیرد.
14 مترمربع سرانه فضای سبز تهران
مجری حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها، شهرداریها هستند و در تخریب آنها هم مسئولان شهرداری باید پاسخگو باشند. توسعه قرن بیستویکم بدون توسعه و حفظ ارزشهای زیستمحیطی و سلامت زیستی انسانها امکانپذیر نیست. در همه ابرشهرهای دنیا فضای سبز جایگاه ویژهای دارد و مدیریت جدید اقتضا میکند که با طراحیهای روز دنیا اقدام به توسعه پارک و باغ در سراسر شهر کنند. نظیرش در کشورهای جنوب شرقی آسیا مثل سنگاپور و مالزی مشاهده شده که مهندسین و مسئولان شهری با یک طراحی دقیق و متناسب با توسعه شهری و رشد آسمانخراشها اقدام به ایجاد فضای سبز بر در و دیوار این ساختمانها کرده که نشان از اهمیت ویژه فضای سبز در میان آنها دارد. رحمتالله حافظی دبیر کمیسیون سلامت شورای شهر تهران در گفتوگو با «شهروند» از سرانه پایین فضای سبز ایران و حتی تهران میگوید. حافظی با بیان اینکه سرانه فضای سبز در شهر تهران 14مترمربع است تأکید میکند: اگرچه آمار نشان از سرانه پایین فضای شهر تهران دارد اما ما باید در این خصوص راستیآزمایی کنیم. یعنی اینکه ابتدا باید فضای سبز را تعریف کنیم که آیا مثلا فضای سبز حاشیه اتوبانها یا زیرپلها یا باغچه خانهها جزو فضای سبز به حساب میآیند یا خیر و بعد براساس آن ببینیم که سرانه چقدر است. در تهران برخی از زمینها کاربری فضای سبز دارند ولی هماکنون بایر هستند آیا اینها جزو فضای سبز محسوب میشوند یا خیر. اما بهطور کل وضع فضای سبز شهری در تهران و حتی شهرهای دیگر مناسب نیست. در ادامه دبیر کمیته سلامت درخصوص آمار دقیق فضای سبز در ایران چنین اذعان داشت: آمار دقیقی در این خصوص در دسترس نیست. در مورد شهر تهران طی 20سال گذشته حجم بسیار زیادی یعنی حدود 4000هکتار از فضای سبز تخریب شده و به واحدهای مسکونی و تجاری مبدل شده است. رحمتالله حافظی در ادامه میافزاید: حتی اگر شهرداری با این توجیه که به جای درختان کهن و تنومند باغات و فضاهای سبز قدیمی درخت جدید کاشته است آن هم به اندازه درختان تخریب شده بازهم میزان تخریب خیلی زیادتر است. وی ضمن بیان اینکه نهالهای جوان قدرت پالایش و تصفیهکنندگی هوا را به اندازه درختان قدیمی ندارند، تصریح میکند: حتی اگر فضای سبز جدیدی به موازات فضاهای سبز قدیمی ایجاد شود بازهم کفایت نمیکند و ما دچار خسران شدهایم. چون یک درخت 30ساله با ظرفیت بالایی که در تلطیف هوا و تولید اکسیژن دارد، یک نهال یکساله یا دوساله این ظرفیت را ندارد و حتی اگر معادل فضای سبز تخریب شده فضای سبز و باغ جدید ایجاد کنیم خسارت وارده بر سلامت و محیطزیست شهری به قوت خودش باقی است.
این مقام مسئول در شورای شهر تهران در برابر این پرسش که اولویت شورای شهر درخصوص حل این مشکل چیست، اظهار داشت: شهرداری حفظ باغات قدیمی و کلا مجموعه فضای سبز را باید در اولویت خود قرار دهد. ما در شورای شهر طرح توسعه فضای سبز را آماده کردیم که براساس آن باید باغات از هرگونه تخریبی حفظ شوند. ما برای حفظ باغات منطقه کن تهران که بهعنوان میراث طبیعی در نظر گرفته شده طرح دادیم تا این باغات حفظ شوند. دبیر کمیته سلامت و محیطزیست شورای شهر تهران با اشاره به توسعه فضای سبز در برنامه پنجساله دوم شهرداری بیان میکند: ما در برنامه پنجساله دوم شهرداری بندهای زیادی برای حفظ باغات و پارکها گنجاندیم و شهرداری موظف است به آنها عمل کند. یعنی بودجه سال 93، شهرداری را مکلف کرده بودجه سال 94 را منطبق با عملکرد بودجه عملیاتی سال 93 تهیه و تدوین کند. رحمتالله حافظی در ادامه میافزاید: اگر بودجه شهرداری براساس برنامه عملیاتی انجام شود و با آن منطبق باشد آن برنامه مصوب میشود و بودجه تعلق میگیرد ولی اگر برنامههای زیستمحیطی در قالب برنامه پنجساله دوم از سوی شهرداری انجام نشود در این صورت منابع مالی لازم برای شهرداری لحاظ نمیشود و مطمئن هستم براساس برنامه پنجساله دوم شهرداری موظف میشود که گسترش فضای سبز که در برنامه آمده را انجام دهد. همیشه تخریب خیلی راحتتر و آسانتر از آبادکردن است، بنابراین هر تخریبی در فضای سبز شهری زمان زیادی را برای احیا و احداث مجدد میطلبد. در اینجا نکته مهم به خطر افتادن سلامت مردم در این شرایط وخیم آلودگی و خشکسالی است که در صورت از بینرفتن فضاهای سبز تشدید میشود. ظاهرا این جزو عادت ما ایرانیها شده است که زمانی به فکر راهحل یا برطرف کردن فاجعه میافتیم که در عمق چاه گیر افتاده باشیم. اگر همین روند در شهرهای ایران ادامه داشته باشد، حتی با وجود قوانین و برنامههای سختگیرانه مثل برنامه پنجساله دوم شهرداری، در آینده نهچندان دور شاهد شهرهای تهی از روح و زیبایی خواهیم بود.