شماره ۳۳۸ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۲ مرداد
صفحه را ببند
عدالت به مثابه مساوات

سعید  خراط‌ها  جامعه  ‌شناس

عدالت مترادف با کلمه برابری است یا بهتر بگوییم عدالت و برابری تکمیل‌کننده یکدیگر هستند. عدالت به‌مثابه مساوات است. عدالت‌اجتماعی به این معنی است که در تمام حوزه‌های مختلفی که افراد در طول روز در جامعه با آن مواجه هستند در مساوات، عدالت برایشان رقم بخورد. این عدالت می‌تواند، عدالت در حوزه ثروت یا در حوزه منزلت و قدرت باشد که اگر در جامعه‌ای این 3رکن خوب عمل کند و آنها به صورت مساوی بین مردم وجود داشته باشد، آن جامعه، جامعه‌ای است که عدالت‌اجتماعی به‌وضوح در آن دیده می‌شود. عدالت‌اجتماعی زمانی محقق می‌شود که تمام ساختارهای یک جامعه منظم و براساس قانون حرکت کند. بیشتر اندیشمندان دنیا این نظر را دارند که برای به‌وجود آمدن یک جامعه ایده‌آل، مهم‌ترین فاکتور آن احقاق عدالت‌اجتماعی در آن جامعه است. این به آن معنی است که در تمام ارکان یک جامعه که افراد در آن مشغول هستند و در ارتباطاتی که با یکدیگر دارند، حاصل و نتیجه‌ای که کسب می‌کنند، براساس لیاقت افراد باشد نه روابط خاصی که می‌توانند افراد در یک حوزه‌های خاص داشته باشند.
این یکی از نقض‌های اساسی عدالت‌اجتماعی در یک جامعه است، یعنی در بحث ثروت این موضوع پیش می‌آید که سرمایه‌هایي که قرار است به یک جامعه تزریق شود و افراد در قبال آن به یک موقعیت‌های مساوی برسند، عملا وجود ندارد و این انتقال‌ها در میانه‌راه قطع می‌شود و افرادی که از رانت و روابط به‌قول خودشان منحصر‌به‌فردی که دارند از این موضوع استفاده می‌کنند. وقتی از عدالت‌اجتماعی صحبت می‌کنیم، باید نظاره‌گر دسترسی آسان و یکسان مردم نسبت به فرصت‌های موجود در یک جامعه باشیم و از رانت و فاصله طبقاتی و نابرابری‌ها، دیگر موردی را نظاره نکنیم. عده‌ای نبایند به‌قدری فقیر باشند که به فکر سرپناهی کوچک برای خود باشند و عده دیگر کاخ‌ها و فرصت‌های فراوان داشته باشند، این یک نابرابری و عدم وجود عدالت‌اجتماعی است که در شهرمان به‌وفور دیده می‌شود.
نابرابری‌های اجتماعی که ما در این زمان می‌بینیم، اغلب توسط افرادی است که دسترسی به منابع و معادن دارند و با بکارگیری رشوه و رانت و ویژه‌خواری فرصت را از بقیه افراد جامعه سلب کنند و متولی عدم عدالت‌اجتماعی در یک جامعه باشند. یکی دیگر از مسائلی که می‌تواند متولی عدالت در جامعه باشد، مشارکت مردم جامعه نسبت به تغییرات آن جامعه است. زمانی اگر قرار است در پیرامون زندگی یا شهر شما تغییراتی صورت گیرد، عدالت حکم می‌کند که نظر و ایده شما هم در نظر گرفته شود. در انتخابات و مسائلی که انتخاب شما در آن دخیل است، آزادانه نظر خود را بدهید. محدودیت در مشارکت‌های اجتماعی، یکی از عوامل نقض‌کننده عدالت‌اجتماعی است. بحث دیگر در این باب موضوع منزلت و احترام متقابل است. عده‌ای به خاطر لباس و منزلتشان و پستی که در جامعه دارند، رفتارهایی را در متن جامعه از خود بروز می‌دهند که تفاوت را بین آنها و مردم می‌توان به خوبی القا کرد. به گونه‌ای که خود را تابع هیچ‌گونه مقرراتی نمی‌دانند. فکر می‌کنند به منزله قدرت و وظیفه‌ای که برعهده دارند، همان‌گونه که فکر می‌کنند، درست است و باید به آن عمل کنند.

این‌گونه افراد و کسانی که از لحاظ مالی جزو افراد متمول هستند، هیچ‌وقت مورد بازخواست قرار نمی‌گیرند. این فقط به خاطر پوشش‌های مراقبتی است که حول افراد پرقدرت جامعه وجود دارد. شما در مواجهه با یک کارتن‌خواب اغلب آن رفتاری را نمی‌کنید که در دیداری که با یک فرد متمول دارید. این شکاف‌ها و نقص‌ها خبردهنده عدم عدالت‌اجتماعی و نابرابری است. بحث دیگر موضوع قانون است. در عدالت‌اجتماعی یکی از مهم‌ترین بحث‌ها، موضوع برابری افراد در برابر قانون است. این‌که افراد از حق مساوی برخوردار هستند. زنان و مردان از حقوق یکسان برخوردار باشند. اکنون حمایت از یک قشر خاص در جامعه صورت می‌گیرد که این مسأله کاملا اشتباه است. این حمایت باید به‌گونه‌ای باشد که تمام قشرهای مختلف جامعه، از فقیر و غنی، همه‌وهمه با هر گرایش‌هایی زیر چتر قانون به‌مساوات بهره‌مند باشند. ما گروه‌ها و کمپین‌های مختلفی را دارا هستیم که برای حق خود می‌جنگند و برای دستیابی به آن تلاش فراوان می‌کنند. اگر ما قانون مورد قبول و کارآمدی داشته باشیم، مهم‌ترین صورت در بخش تحقق عدالت‌اجتماعی را طی کرده‌ و گذرانده‌ایم. وقتی که صداها در جامعه قطع یا خاموش باشد، ما نمونه بارز بی‌عدالتی اجتماعی را حس خواهیم کرد. نبود عدالت‌اجتماعی، آزادی و سعادت را از بین خواهد برد. در معنای کلمه بهترین مثال در این باب این موضوع است که در نبود عدالت‌اجتماعی، صلح به جنگ تبدیل شود. زمانی که دادگاه ما ناکارآمد باشد و مردم حس کنند که نمی‌توانند مطالباتشان را طلب کنند، ناخودآگاه به این فکر می‌افتند که حقشان را در خیابان و خودشان پیگیری کنند که این موضوع نتایج نامطلوبی نیز دارد زیرا عدم وجود عدالت‌اجتماعی در یک جامعه، ارتباط مستقیم با روابط مردم در جامعه دارد و از مسالمت و دوستی و مهربانی بین شهروندان دوری می‌کند.

 

 


تعداد بازدید :  184