شماره ۹۲۹ | ۱۳۹۵ پنج شنبه ۴ شهريور
صفحه را ببند
فوکوس

     سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت/سرها در گریبان است/کسی سر برنیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را/نگه جز پیش پا را دید نتواند/که ره تاریک و لغزان است/وگر دست محبت سوی کس یازی/به اکراه آورد دست از بغل بیرون/که سرما سخت سوزان است/نفس، کز گرمگاه سینه می‌آید برون، ابری شود تاریک/چو دیوار ایستد در پیش چشمانت/نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم/ز چشم دوستان دور یا نزدیک؟/مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر پیرهن چرکین/هوا بس ناجوانمردانه سرد است... آی.../دمت گرم و سرت خوش باد/سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای/منم من، میهمان هر شبت، لولی‌وش مغموم/منم من، سنگ تیپاخورده رنجور/منم، دشنام پست آفرینش، نغمه ناجور/نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم/بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم/حریفا! میزبانا! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می‌لرزد/تگرگی نیست، مرگی نیست/صدایی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است/من امشب آمدستم وام بگذارم/حسابت را کنار جام بگذارم/چه می‌گویی که بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد؟/فریبت می‌دهد، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست/حریفا! گوش سرمابرده است این، یادگار سیلی سرد زمستان است/و قندیل سپهر تنگ میدان، مرده یا زنده/به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود، پنهان است/حریفا! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است/سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت/هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان/نفس‌ها ابر، دل‌ها خسته و غمگین/درختان اسکلت‌های بلورآجین/زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه/غبارآلوده مهر و ماه/زمستان است
[مهدی اخوان ثالث، شاعر پرآوازه ایرانی، 26 سال پیش (چهارم شهریور 1369) در چنین روزی درگذشت]


تعداد بازدید :  420