شماره ۳۸۷ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۱ مهر
صفحه را ببند
گزارشی از جنبش جوانان سوسیال دموکرات در قلب نظام سرمایه‌داری ایالات متحده
همه برابرند و کسی برابرتر نیست

|  طرح نو| تدوین و ترجمه: راضیه زرگری  | شناخت جنبش‌های ریز و درشتی که در سرتاسر جهان از شرق تا غرب به کار گسترش و تعمیق زندگی اخلاقی و توأم با رفاه اجتماعی در جوامع مشغولند، امری بسیار ضروری است. به همین خاطر گروه طرح‌نو «شهروند» در این پرونده به معرفی جامعه جوانان سوسیال دموکرات ایالات متحده آمریکا می‌پردازد که مطالعه بیانیه‌ها و روش‌شناسی جالب توجه‌شان در قلب نظام سرمایه‌داری، می‌تواند روشن کند که مبارزه برای تحقق اصول و ارزش‌های انسانی - اخلاقی در قلب سرمایه‌داری جهان امری ناشدنی نیست. مضافا این‌که شناخت تیپیک سیاست‌گذاری‌های اجتماعی در سراسر دنیا و نیز نقد آنها برای خوانندگان ایرانی می‌تواند دریچه‌های تازه‌ای را به سوی نقد و نظر اجتماعی بگشاید.  طی یک قرن اخیر که دموکراسی‌های سیاسی نهادینه شده‌اند، دولت‌های سوسیال دموکرات نقش بسزایی در تعمیق ارزش‌های دموکراسی محور ایفا کردند. ماندگار‌ترین دستاورد این دولت‌ها بسط و توسعه حقوق شهروندی و تغییر نقش دولت از حامی قدرت‌های اقتصادی به تامین‌کننده حقوق مردم است. این دولت‌ها زمینه مناسب را برای توسعه اقتصادی فراهم کرده‌اند. در تعریفی مختصر، سوسیال دموکراسی بیشتر بیان یک مسلک و نگرش است تا توصیف یک فن و روش که می‌خواهد از حقوق یکایک شهروندان برای داشتن رفاه و آسایش که از وظایف یک دولت سوسیال دموکرات است، دفاع کند. بسیاری از افراد نظام سوسیال دموکرات را با حکومت‌های کمونیستی اشتباه می‌گیرند ولی حقیقت این است که سیستم سوسیال دموکراسی شکلی از حکومت است که در آن نظام اقتصادی آن جامعه از افراد بیکار، پیر، بیمار، از کار افتاده و بی‌سرپرست حمایت کرده و می‌خواهد رفاه شهروندان را تأمین کند. سوسیال دموکراسی پندارها و زیرساخت‌های یک نظام سوسیالیست و دموکرات را با هم مخلوط می‌کند؛ سوسیالیسم یک ساختار اقتصادی در جامعه را با مالکیت همگانی منابع انسانی و نهادها تعریف می‌کند. سوسیالیسم همانند دموکراسی، یک مفهوم مطلق و بی‌عیب نیست و بیشتر یک زنجیره از شرایط و وضعیت‌های احتمالی است. سوسیالیسم مدعی است با انقلاب و خشونت موافق نیست و باور به اصلاحات و مبارزات صلح‌جویانه برای تغییر سیستم اقتصادی دارد و هدفش دادن مالکیت اقتصادی همگانی به مردم، از راه برقراری یک دولت دموکراتیک است.
جنبش سوسیال دموکراسی
در قلب سرمایه‌داری
آمریکا کشوری است که اساسا با سیستم سرمایه‌داری لیبرال مدیریت می‌شود؛ نظام سرمایه‌داری در آمریکا به صورت سرمایه‌گذاری غیرمتمرکز و براساس مالکیت خصوصی ابزارهای تولید اجرا می‌شود که به آن آزادی مالکیت‌های شخصی هم گفته می‌شود؛ با این حال منتقدان سرمایه‌داری معتقدند این نظام به نظام سرمایه‌داری انحصاری بدل شده است. منتقدان اصلی این نظام سوسیال دموکرات‌هایی هستند که به برابری، عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه پول و ثروت در جامعه و برخورداری همه مردم از حقوق شهروندی برابر معتقدند. جمعیت جوانان سوسیال دموکرات‌های آمریکا، نام انجمنی است که در بیان نگرش و بنیان فکری‌اش آورده است:  سوسیالیست‌های دموکرات معتقدند که فردیت هر انسان تنها می‌تواند در یک جامعه‌ای با تجسم ارزش‌های آزادی، برابری و همبستگی توسعه یابد. این اعتقادات تنها در یک مفهوم خام از برابری که انسان‌ها را در تمام زمینه‌ها شامل شود معنا نمی‌یابد. در عوض اگر انسان‌ها در تکاپوی توسعه ظرفیت‌های متمایز خود هستند باید از احترام و فرصت‌های برابر برخوردار باشند؛ درحالی‌که این فرصت‌ها توسط نابرابری‌های جامعه سرمایه‌داری انکار می‌شود. در نظام سرمایه‌داری فرصت‌های زندگی برای کودکی که در یک شهرستان دور افتاده متولد می‌شود بسیار کمتر از کودکی است که در شهرهای بزرگ و صنعتی چشم به جهان می‌گشاید. جامعه دموکراتیک متعهد به فراهم کردن ارزش اخلاقی مساوی برای هر شهروند از نظر ضرورت‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مثل مواد غذایی، مسکن، آموزش با کیفیت، بهداشت و درمان و ارایه خدمات مراقبت از کودکان به منظور توسعه فردیت انسان است.  
دستیابی به این تنوع و فرصت‌ها مستلزم بازسازی اساسی ساختارهای اجتماعی و اقتصادی است. درحالی‌که آزادی‌هایی که در سایه نظام سرمایه‌داری دموکراتیک به دست آمده به پاس دستاوردهای مبارزات مدنی بوده است، سوسیال دموکرات‌ها استدلال می‌کنند که ارزش‌های لیبرال دموکراسی تنها زمانی می‌تواند حاصل شود که اقتصاد و دولت براساس اصول دموکراتیک مدیریت شود.  
ما نمی‌توانیم مفهوم سرمایه‌داری در روابط اقتصادی به‌عنوان «آزاد و خصوصی،» را بپذیریم به این دلیل که قراردادها در شرایط برابری اقتصادی منعقد نمی‌شود، چون آنها از ساختارهای اجتماعی که به شکل غیردموکراتیک قدرت گروهی را بر دیگران ترجیح می‌دهد، نشأت گرفته است. چنین روابطی غیردموکراتیک است چراکه در آن شهروندان آزادانه در ساختار آن دسته از موسسات نقشی ندارند و چگونگی توزیع نقش‌های اجتماعی مشخص و دقیق نیست (به عنوان مثال، رابطه بین سرمایه و نیروی کار در محل کار یا زنان و مردان در پرورش کودک) و... ما تصور نمی‌کنیم که همه روابط سازمانی در نظام سوسیالیستی از هم پاشیده می‌شود، اما ما بر این باور هستیم که خطوط اساسی جامعه باید دموکراتیک و براساس شور و مشورت آزاد اعضای آن ساخته شده باشد.  
چشم‌انداز سوسیال دموکرات صرفا از یک نظریه تنها به دست نیامده بلکه تلفیقی از نظرات مارکسیسم، سوسیالیسم مذهبی و اخلاقی، فمینیسم و دیگر نظریه‌هایی است که سلطه انسان را به چالش می‌کشد؛ البته سوسیال دموکرات این ادعا را هم ندارد که هیچ‌یک از نظریات تاریخ در اهداف سوسیالیسم پیشقدم بوده‌اند.  انتخاب سوسیالیسم هم اخلاقی است و هم سیاسی؛ و آرمانی از چشم‌انداز آن برای همیشه امن خواهد بود.
 چشم‌انداز اجتماعی سوسیال دموکراسی
در دنیای امروز سوسیالیسم دیگر یک ایده‌آل خالص و پاک نیست. درخواست تجدیدنظر این مفهوم توسط رژیم‌های استبدادی آمارگر که تحت این عنوان حکمرانی می‌کنند لکه‌دار شده است.  این نظام‌ها برابری‌های سیاسی رسمی را به نام برابری اجتماعی (که آنها هرگز به آن دست پیدا نکرده‌اند)، زیر پا می‌گذارند. برای تحقق وعده دموکراسی سیاسی، سوسیال دموکرات‌ها به سمت یک جامعه برخوردار از ویژگی‌های برابری، همبستگی و مشارکت حرکت می‌کنند. مشارکت‌ها در این جامعه ایده‌آل دیگر از بالا به پایین نخواهد بود درواقع تنها یک دولت قدرت سالار هماهنگ‌کننده امور اقتصادی و فرهنگی نیست بلکه انتقال قدرت و مشارکت‌ها از پایین در محل‌های کار، محله‌ها، مدارس و جامعه مدنی رخ می‌دهد.  
این تعهد دموکراتیک به کثرت‌گرایی اجتماعی، نیاز به یک دولت دموکراتیک دارد که بر حاکمیت قانون و اطمینان از سطح برابر حقوق شهروندی برای هر فرد در جامعه و حفاظت از محیط‌زیست مسلط باشد. این تعهد عمدتا از طریق مشارکت، روابط داوطلبانه و پیوندهای اجتماعی مردم شکل می‌گیرد که مردم می‌توانند در این نظام به زندگی خود معنا دهند. این ساختارها، نقش‌های مختلف را مطابق با استعدادهای متنوع شهروندان در حرفه‌های مختلف به ارمغان می‌آورند. انقیاد مشارکت استبدادی سنخیتی با آزادی سوسیال دموکراتیک ندارد.  
سوسیال دموکراسی تنها متعهد به تحقق وعده‌های انسانی است و البته این چشم‌انداز نمی‌تواند سعادت انسان را تضمین کند.  شکست بشر می‌تواند تحت این نظام هم وجود داشته باشد، اما درد و رنج ناشی از این شکست از سوی موسساتی نیست که ما هیچ کنترلی بر آنها نداریم. ما درنهایت نابرابری‌های ناشی از نظام اجتماعی سرمایه‌داری را از بین می‌بریم؛ دیگر تفاوت‌های طبقه، نژاد و جنس کودک فرصت‌های زندگی او را تحت‌تأثیر قرار نمی‌دهد.  
انقلاب‌های دموکراتیک قرن 18، جهانی را پیش‌بینی کرده‌اند که از «آزادی، برابری و برادری» سرشار است و نظام سوسیال دموکراسی مدعی است هیچ چیز کمتر از تکمیل آن انقلاب‌های بلندمدت را پیشنهاد نمی‌کند.
ویژگی‌های جامعه سوسیال دموکرات
از ویژگی‌های اجتماعی یک نظام سوسیال دموکراتیک می‌توان به بسط و توسعه حقوق شهروندی اشاره کرد؛ برای مثال هر شهروند به واسطه برخورداری از حقوق برابر در بهداشت و درمان در بیمارستانی با استانداردی بالا به دنیا می‌آید که هیچ هزینه‌ای برای والدین وی دربرندارد، والدین او حق دارند دوره‌ای طولانی را برای نگهداری از وی در مرخصی باشند. کودک در تمام دوران کودکی حق دارد که در مهدکودک تحت مراقبت قرار گیرد و پس از آن در طول تمامی دوران تحصیل از آموزش و پرورش مجانی با کیفیتی بالا برخوردار است و علاوه‌بر اینها مقرری ماهانه دریافت می‌کند.  
تغییر نقش دولت از عامل قدرت‌های اقتصادی به تامین‌کننده حقوق مردم از دیگر آرمان‌های مورد ادعای سوسیال دموکراسی است؛ در دوران شکل‌گیری و تداوم نظام‌‌های سوسیال دموکرات نقش دولت‌‌ها از نهادهای تامین‌کننده منافع گروه‌های اقتصادی، که نقش پیشتاز را در توسعه صنعتی و اقتصادی برعهده داشتند، به تامین‌کننده منافع و حقوق اجتماعی گروه‌های مختلف گسترش پیدا کرده است. دولت با در اختیار قرار دادن آموزش و بهداشت به تمامی شهروندان آن هم در کیفیتی بالا، نیروی کار توانمند، سالم و خلاق را پرورش می‌دهد و از این حیث نیاز سرمایه‌داری در برخورداری از نیروی کار مطلوب نیز در جوامع سوسیال دموکرات، تأمین شده است.
تأمین برابری جنسیتی از طریق حضور گسترده زنان در عرصه تولید هم از اولویت‌های مورد ادعای سوسیال دموکراسی است؛ یکی از بزرگترین دستاوردهای دولت‌های سوسیال‌ دموکراتیک ایجاد شرایط مناسب برای حضور گسترده زنان در بازار کار است که این شیوه خود باعث تضعیف نابرابری‌‌های جنسیتی می‌شود.  سوسیال دموکراسی به معنای عدالت اجتماعی است که در این جامعه یکایک شهروندان از حقوق اجتماعی برابری برخوردارند و رفاهی نسبی و فرصت پیشرفت و شکوفایی با برنامه‌های آموزش و درمان رایگان برای افراد جامعه فراهم است.
 حرکت‌های سوسیال دموکراتیک
 در سراسر جهان
جمعیت جوانان سوسیال دموکرات آمریکا در بخشی از توضیح فعالیت‌هایش به سوالات رایج مردم در مورد ماهیت و هدف سوسیال دموکراسی و اهمیت و ضرورت حرکت جوامع به سوی این مفهوم پاسخ داده است. یکی از سوالات مطرح شده این است که «آیا درحال حاضر کشوری در جهان وجود دارد که دقیقا براساس سوسیال دموکراسی مدیریت شود؟» که در جواب عنوان شده با وجود این‌که هیچ کشوری به‌طور کامل در برقراری سوسیال دموکراتیک موفق نبوده است، احزاب سوسیالیست و جنبش‌های کارگری از کشورهای مختلف توانسته‌اند پیروزی‌های بسیاری برای مردم خود به دست آورند؛ که می‌توانیم از دولت رفاه جامع که توسط سوئدی‌ها اجرا می‌شود یا از سیستم ملی مراقبت‌های بهداشتی کانادا و برنامه ملی مراقبت از کودکان در سراسر فرانسه و برنامه‌های سوادآموزی نیکاراگوئه یاد کنیم. در نهایت، ما می‌توانیم از تلاش‌های پیشگام آمریکا مانند ایجاد مراکز بهداشتی و درمانی در دهه 1960 هم نام ببریم که مراقبت از سلامت و بهداشت خانواده‌ها با کیفیت بالا و با مشارکت جامعه در تصمیم‌گیری‌های حوزه بهداشت و درمان را فراهم کرد.
تجربه‌های موفق کشورهای اروپای شرقی
بسیاری از کشورهای اروپای شمالی لذت فوق‌العاده رفاه و برابری نسبی اقتصادی را به لطف سیاست‌های دنبال شده توسط احزاب سوسیال دموکرات تجربه کرده‌اند. این کشورها ثروت نسبی خود را برای اطمینان از برخورداری همه شهروندان خود از استانداردهای بالا در زندگی مثل دستمزد کافی، مراقبت‌های بهداشتی و یارانه آموزش و پرورش مورد استفاده قرار می‌دهند. مهم‌تر از همه، احزاب سوسیال دموکرات در ظاهر ماجرا از جنبش‌های قوی کارگری که ایفاگر نقش اصلی تصمیم‌گیری‌های اقتصادی هستند پشتیبانی می‌کنند. با این حال با جهانی شدن سرمایه‌داری، حفظ مدل قدیمی سوسیال دموکراسی سخت‌تر از همیشه شده است.
باتوجه به رقابت سخت بازار‌های کار کم درآمد در کشورهای درحال توسعه و ترس مداوم از این‌که صنعت به سمتی حرکت خواهد کرد که از مالیات جلوگیری کند و مقررات نیروی کار قوی خود به خود از توانمندی کشورها برای ایجاد اصلاحات اقتصادی بلند پروازانه بکاهد، اصلاحات دموکراتیک اجتماعی در این شرایط لازم است که در سطح بین‌المللی اتفاق بیفتد. شرکت‌های چند ملیتی باید تحت کنترل دموکراتیک درآیند و تلاش‌های سازمان‌های کارگری باید فراتر از مرزها گسترده شود.  
گروهی معتقدند درحال حاضر، بیش از هر زمانی، سوسیالیسم یک جنبش بین‌المللی محسوب می‌شود. همان‌طور که رفاه مردم مشغول به کار در فنلاند یا کالیفرنیا تا حد زیادی به استانداردها در ایتالیا یا اندونزی بستگی دارد. در نتیجه، ما باید به سمت اصلاحاتی حرکت کنیم که بتواند در برابر قدرت شرکت‌های چندملیتی و بانک‌های جهانی ایستادگی کند و ما باید برای یک نظم جهانی که تحت کنترل بانکداران و کارفرمایان نباشد، مبارزه کنیم.
خط مشیء جوانان جمعیت سوسیال دموکرات
از زمان شروع جنبش حقوق مدنی از دهه 1950، جوانان نقش مهمی در سیاست آمریکا بازی کرده‌اند. درواقع جوانان یک نیروی فوق‌العاده برای هر دو تغییر سیاسی و فرهنگی در این کشور بوده‌اند؛ در محدود کردن گزینه‌ها در جنگ ویتنام، در مجبور کردن شرکت‌های بزرگ به تحریم رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی؛ در اصلاح دانشگاه‌ها و... اگر چه هیچ‌یک از این مبارزات به تنهایی توسط جوانان صورت نگرفت ولی در تمام جنبش‌ها جوانان به‌عنوان رهبران ائتلاف مترقی چند نسل برجسته حضور داشتند.  حضور جوانان در مبارزات امروز هم ضروری است تا برای دستیابی به مراقبت‌های بهداشتی جهانی و ایجاد اتحادیه‌های قوی‌تر در برابر کاهش رفاه و چپاولگری شرکت‌های چندملیتی حرکت کنند.
مدارس، کالج‌ها و دانشگاه برای فرهنگ سیاسی آمریکا مهم هستند. چراکه مکان‌هایی محسوب می‌شوند که در آن ایده‌های فرموله شده و سیاستگذاری‌ها مورد بحث قرار می‌گیرد. فعال بودن در مباحث وظیفه مهم سوسیالیست‌های جوان است. ما باید برای تغییر تصورات غلط مردم در مورد سوسیالیسم سخت تلاش کنیم.  جوانان می‌توانند در مقابل نژادپرستی، تبعیض جنسیتی مبارزه کنند و به‌عنوان اسطوره محافظه‌کار پاکی در بازار «آزاد» شناخته شوند.


تعداد بازدید :  203