شماره ۳۸۶ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۳۱ شهريور
صفحه را ببند
درباره آخرین ساخته لس ‌هالستروم
تبادل فرهنگی در سایه چشم‌انداز اشتهاآور غذاهای فرانسوی و هندی

فیلم سفر صدقدمی آخرین ساخته لس ‌هالستروم است که پس از فیلم شکلات در‌سال 2000 با این فیلم بار دیگر به محدوده آشنای غذایی و آشپزخانه‌ای قدم گذاشته است.
این فیلم داستان یک تبادل فرهنگی بدون تنش را روایت می‌کند که درنهایت با یک داستان عاطفی خاتمه می‌یابد. طرفداران منبع اصلی که کتابی پرفروش بوده و طرفداران برنامه‌های تلویزیونی غیرچالش‌انگیز ازجمله مخاطبانی هستند که برای تماشای این فیلم در صف اول قرار گرفتند اما به هرصورت نمی‌توان قدرت تصاویر رنگی و ادویه‌جات هیجان‌انگیزی را که عنصر اصلی این تصاویر را تشکیل داده نادیده گرفت. این درام کمدی داستان یک خانواده هندی اهل بمبئی را دنبال می‌کند که در پی سوختن رستورانشان در هندوستان و مرگ مادر خانواده بر اثر همین اتفاق مهاجرت کرده‌اند. آنها پس از یک اقامت کوتاه در انگلستان تصمیم می‌گیرند در فرانسه و در یک روستای خوش‌منظره یک رستوران هندی افتتاح کنند.
پاپا (پوری) پدر 5 فرزند است که هنوز احساس می‌کند با روح همسر فقیدش در ارتباط است و یکی از پسرانش یعنی حسن با ایفای نقش مانیش دیال، آشپز ماهری است که قرار است در این رستوران تازه افتتاح شده نیز موفقیت رستوران قبلی را تکرار کند.  اما رقیب آنها مادام ملوری (هلن میرن) بیوه‌زنی پرافاده که صاحب یک رستوران پرستاره بود، فرانسوی است که تنها یکصد متر با رستوران هندی تازه افتتاح شده در آن سوی خیابان فاصله دارد و از هیچ تلاشی برای تعطیلی این رستوران فروگذار نیست.   آنچه در این میان مورد توجه قرار می‌گیرد، تقابل سبک آشپزی کلاسیک فرانسوی و آشپزی پر عطر و بو و تند و تیز هندی است.  در یک‌سوی این تقابل فرهنگی هلن میرن قرار دارد، کاراکتر وی به سنت‌هایی که برای رسیدن به بالاترین مدارج کیفیت طی کرده افتخار می‌کند، اما باورهایش درباره برتری فرهنگی و نژادی در همان لحظات آغازین فیلم به‌شدت به چالش کشیده می‌شود. این چالش دقیقا از سوی کاراکتر پوری ایجاد می‌شود که تلاش می‌کند با غذاهای سنتی و موسیقی هندی مشتریان بیشتری برای رستوران خود به همراه آورد. خشونت‌های بیگانه‌هراسانه نسبت به این خانواده هندی که موجب می‌شود مادام ملوری برای تعطیل‌کردن رستوران رقیب به شهردار شهرشان متوسل شود.
ماجرای علاقه حسن به سرآشپز رستوران مادام ملوری و همچنین ارتباط کاراکترهایی که نقش‌های آنها برعهده پوری و میرن است، پس از جدال‌هایی درباره سنت‌ها و کلیشه‌های آشنای فرهنگی درباره فرانسوی‌ها و هندی‌ها در قالب طنز نیز بخشی از فیلم را به خود اختصاص داده است. دیال که نقش حسن را بازی می‌کند و شارلوت لوبن که نقش مارگریت سرآشپز فرانسوی را بازی می‌کند شخصیت‌های ملایمی را از خود به نمایش گذاشته‌اند اما هر دو تحت‌تأثیر نقش‌هایی قرار گرفته‌اند که گویی بر اثر ضعف فیلمنامه توجه کمی به آنها شده است. اگر لهجه فرانسوی میرن هنرپیشه انگلیسی چندان جلب توجه نکند، حضور میرن و پوری در کنار هم انتخاب بسیار شایسته‌ای بوده است.  درحقیقت ستارگان اصلی این فیلم غذاها و چشم‌انداز آنها هستند که گویی در نور کهکشانی غرق شده‌اند. سفر صد قدمی را شاید بتوان یک فیلم تبلیغاتی برای دهکده کوچک فرانسه که فیلم در آن‌جا ساخته شده و همجوشی سبک‌های آشپزی مختلف دانست. منتقدان پیشنهاد کرده‌اند که پیش از تماشای این فیلم، یک وعده سیر غذا بخورید و پس از آن به تماشای فیلم بنشینید، چراکه تصاویر اشتهابرانگیز غذاهای این فیلم می‌تواند عامل دل‌ضعفه‌های پس از فیلم  باشد.
سفر صد قدمی از یک طرف ترویج‌کننده ایده تساهل فرهنگی است و از طرف دیگر به پیداکردن عشق در هر سن‌و‌سال و هر مرحله از زندگی اشاره دارد و در این میان لذت غذایی چند فرهنگی و جوامع چند فرهنگی را مورد تأکید قرار می‌دهد.
 اوپرا وینفری و استیون اسپیلبرگ تهیه‌کنندگان این فیلم عاملی برای کسب اعتبار و توجه سفر صد قدمی بوده‌اند.  فیلم توانسته از عادت ارایه سطح اطلاعات و هر نوع از درام فراتر رود. این امر از طرفی تماشای فیلم را در سایه نمایش غذاهای خوش آب و رنگ ساده کرده و از طرف دیگر آن را بی‌مزه و کسالت‌آور جلوه می‌دهد.
اوپرا وینفری پیام فرهنگی فیلم سفر صد قدمی را درست مشابه همان پیامی می‌داند که کارگردان، ‌هالستروم 14‌سال پیش در فیلم شکلات که آن هم در یک دهکده فرانسوی شکل گرفت، مطرح کرده است.
هالستروم با کارگردانی شکلات در ‌سال 2000 و صید ماهی آزاد در یمن در‌ سال 2011 با فضای فیلم‌هایی که مربوط به غذا و آشپزخانه است، چندان بیگانه نیست و در این فیلم نیز تا حد زیادی در نقش کارگردان به خوبی ظاهر شده است، اما خودش همچون هنرپیشگانش به واسطه استفاده بیش از حد کلیشه‌ها و تعارضات فرهنگی که فیلمنامه ارایه کرده، محدود شده است.
 فیلمنامه‌ای که توسط استیون نایت با اقتباس از رمان ریچارد موری به همین نام نوشته شده، دارای دیالوگ‌های طنز قدیمی و حسی نه چندان دوست‌داشتنی است و نمی‌تواند درام را حتی در لحظات کمدی یا زمان توسعه شخصیت‌ها به مخاطب ارایه کند.  فیلمنامه حل مناقشات را سرعت می‌بخشد و لقمه ابتذال را درباره طعم زندگی در دهان شخصیت‌ها جای می‌دهد. هرکس که تاکنون انیمیشن راتاتویی را ندیده، جملاتی سودمند و یادآوری‌کننده از این دست که غذا خاطرات را رقم می‌زند در این فیلم فراوان شنیده است.  ریچارد موری، نویسنده کتاب اصلی که مبنای ساخت این فیلم بوده سفر صد قدمی را عبور از تنگناهای ساده اما محدود‌کننده زندگی می‌داند که ممکن است کوتاه باشد اما طی کردن فاصله جهانی به جهان دیگر برای انسان سودبخش خواهد بود.  تصاویر عریضی که توسط دوربین لینوس ساندگرن ارایه شده از مزارع تا میز غذا یک نمایشگاه عکاسی از این دهکده به راه انداخته است که در فصل‌های مختلف مشاهده می‌شود.


تعداد بازدید :  686