استالونه بار دیگر با فیلم یکبار مصرفها از راه رسید تا عضلاتش را علیه کشورهای شخصیتهای منفی و تبهکاری که همواره آسیایی هستند پیچ و خم بدهد و بار دیگر کشور سومالی دچار صدمات دوجانبهای شود. جزییات این فیلم اهمیت چندان ندارد، وجود یک بمب هستهای حرارتی و عملیات سیاه سازمان سیا در صدای پس زمینه تنها عاملی برای انفجارها و شلیک گلولههای بیشتر است.
فیلم با نفوذ به داخل یک قطار آغاز میشود، قطاری که یک زندانی را در صحرای یکی از کشورهای بلوک سابق شوروی حمل میکند و در کشوری نه چندان دور و تخیلی به نام ازمنیستان که قیافه نفرات ارتشش بسیار تأسفبار است پایان مییابد. «یکبارمصرفها» به رهبری استالونه توسط فردی به نام درامر (هریسون فورد) که کم حرف میزند به این نقاط اعزام میشوند. درامر از یکبارمصرفها میخواهد کانراد استون بنکس (مل گیبسون) را که یک دلال اسلحه و یک مجرم جنگی است دستگیر کنند.
راس بارنی بهعنوان کاراکتری که نقش آن را استالونه برعهده دارد، تلاش میکند یک تیم جوانتر با مهارتهای جدیدتر برای خودش دست و پا کند که این امر تیم قدیمی را آزردهخاطر میکند. این روند عاملی میشود برای جریان یافتن خون تازه در رگهای یکبارمصرفها و گشودن درهای ساخت فیلم چهارم. اگرچه تا حد زیادی این گروه جدید چهار نفره وصله ناجوری برای گروه قدیمی بهویژه گیبسون هستند.
به وضوح میتوان فهمید که انتخاب باندراس برای فیلم افزودن حس طنز و کمدی بوده است اما این ویژگی در مقایسه با نقشهای پیشین وی که بیشتر جنگنده بوده، کاراکتر وی در اینجا بیشتر عجیب دهنده است؛ اما اگر این فیلم که توسط پاتریک هیزو استرالیایی تنها یک نکته مفرح داشته باشد همین حضور جدید آنتونیو باندراس بهعنوان یک قاتل پرحرف و همچنین حضور مل گیبسون در نقش کانراد استون بنکس است.
درکل میتوان گفت یکبارمصرفهای 3 خواستار جلب توجه و علاقه مخاطبش به ستارگان فیلمهای اکشن گذشته است که رسما فرسوده شده و دیگر درخشش روزهای نخست خود را ندارند.
طرفداران قسمتهای اول و دوم فیلمهای یکبارمصرفها از اینکه بدانند سکانسهای اکشن دیوانهکننده و طنز آن در یکبار مصرفهای 3 نیز تکرار شده ابراز مسرت میکنند اما این عده از مخاطبان باید بدانند که موضوعات در قسمت سوم این فیلم شخصیتر شده است.
کانراد استون بنکس پیشتر یکی از همکاران سابق راس بوده و امروز به دشمن شماره یک وی تبدیل شده است. در مصاحبهای که توسط اد سیمکوس برای سایت هرالد نیوز انجام شده، استالونه و گیبسون در لسآنجلس کنار هم نشستهاند تا درباره نقشهایشان در این فیلم و تصمیمهایی که برای پیشبرد خط مشی خود در آینده دارند صحبت کنند.
در فیلم یکبار مصرفها صحنه مهمی است که در آن استون بنکس درباره داستان خود صحبت میکند، این اظهارات نشان میدهد که چرا وی به رقیب راس تبدیل شده است. علت اصلی شکلگیری این ماجرا چه بود، سیلوستر چرا این صحنه را نوشتی و مل آیا هنگام بازی این صحنه به فیلمنامه وفادار بودی؟
استالونه: من فقط یک راهبرد نوشتم و مل ایدههای بیشتری درباره آن مطرح کرد.
گیبسون: کمی روی فیلمنامه کار کردم بعد پیش سیلوستر و پاتریک هیوز (کارگردان) رفتم و برگهها را به آنها تحویل دادم و ایده خودم را مطرح کردم، محور بحث من کسی بود که با یک قرارداد دولتی وارد کار شده اما درنهایت تمام انگشتهای اتهام وی را نشانه گرفته است.
استالونه: فکر میکنم آنچه قدری به موضوع روح حیات میبخشد این است که استون بنکس چیزی میگوید که حقیقت دارد، معتبر است و نمیخواهم باور کنم که این فرد شخصیتی منفی دارد اما در هر صورت این دو بهترین دوست برای هم بودند که ناگهان به بدترین دشمن یکدیگر تبدیل میشوند، معمولا وقتی چیزی را خیلی دوست دارید میتوانید همانقدر و حتی بیشتر هم از آن متنفر باشید. مل بهترین بازی را داشت، چند دیالوگ باید رد و بدل میکردم اما هرچقدر بیشتر این صحنه پیش میرفت بیشتر متوجه میشدم که نباید صحبت کنم و باید به مل اجازه دهم که صحنه را همانطور که میخواهد پیش ببرد.
هرکس که شاهد ماجراست در انتظار است که هر دو کاراکتر درنهایت دوباره در کنار هم قرار بگیرند.
استالونه: جنگ خوبی است. در رقابتهای ورزشی شرایطی پیش میآید که هر دو رقیب کنار هم میآیند، دو تیمی که در دنیای خودشان بسیار خوب ظاهر میشوند در دنیای رفاقت هم در کنار هم قرار میگیرند، در این شرایط است که از خود میپرسید که چرا آنها در مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند. وقتی که درنهایت این درکنار هم بودن اتفاق میافتد، گویی یک رویداد بزرگ رقم خورده است.
گیبسون: کینگ کونگ در مقابل گودزیلا.
استالونه: درست میگوید. تماس برقرار شد و تو صدمه دیدی و تو نمیخواهی که صحنه را بار دیگر تکرار کنی اما مجبوری این کار را انجام دهی. مل عملکرد سریعی دارد و بسیار قوی است، کتکخوردن از وی قسمت جالبی بود.
گیبسون: تماس واقعی نبود.
استالونه درحالیکه نمیگذارد گیبسون حرف خود را تمام کند: این یک دروغ محض است.
گیبسون با خنده: شبیه بسیاری از قسمتهای سینما واقعا مجبور نیستی دست به کار شوی، البته تو از آرتروز رنج میبری و زد و خورد با تو سرگرمکننده است.
اگر هرکدام از شما دو نفر میتوانستید یکی از کاراکترها را زودتر انتخاب کنید و این کاراکتر را یکبار مصرف کنید، کدام کاراکتر را برای حضور در این فیلم انتخاب میکردید؟
گیبسون: انتخاب من مشخص است و آن پلیس دیوانه مجموعههای اسلحه مرگبار است اما شاید کاراکترم در فیلم «تئوری توطئه» هم بد نباشد.
استالونه: من فکر کنم رامبو را انتخاب میکردم، چراکه رامبو میتوانست همه را بکشد و این نکته منفی کار کردن با رامبو است.
سیلوستر کاراکتر تو در این فیلم درباره بازنشستگی صحبت میکند، نظر خودت درباره بازنشستگی چیست، آیا تا به حال به این مسأله فکر کردهای؟
استالونه: هنوز آماده نیستم خانهنشین شوم و 12 ساعت در روز با حیوانات خانگی بازی کنم. هنرپیشگان بازنشسته نمیشوند، آنها معمولا مجبور به بازنشستگی میشوند. ما شاید نتوانیم دیالوگها را به خوبی گذشته به خاطر بسپاریم اما دیالوگهایی که به خاطر میسپاریم به بهترین شکل ارایه میکنیم. ما صرفا کودکانی بالغ هستیم و آماده ایفای نقشهای مناسب سنوسال خودمان شدهایم. همیشه گفتهام که هنرپیشه دوبار میمیرد، مرگ اول سختتر است و آن مرگ خط مشی هنری وی یا مرگ خلاق است. مرگ فیزیکی غیرقابل اجتناب است و همه انسانها روزی آن را تجربه میکنند. بنابراین فکر میکنم که همه باید کار را ادامه دهند و این اتفاقی است که باید رخ دهد. این ژانر از فیلمها درهای خود را باز گذاشته است و تلویزیون فرصت خوبی را برای برای هنرپیشگان سالخورده فراهم کرده است.
مل، طرحهای آینده تو بیشتر دربرگیرنده قرارگیری مقابل دوربین بهعنوان هنرپیشه یا پشت دوربین بهعنوان کارگردان است؟
گیبسون: فکر میکنم سرگرمکنندهترین قسمت این روزها برایم کارگردانی باشد. فکر میکنم که در کارگردانی فیلم استعداد دارم و میخواهم در همین مسیر هم حرکت کنم. چند پروژه هم در دست دارم که درحال حاضر نمیتوانم درباره آنها صحبت کنم چراکه جاسوسی در این صنعت بسیار شایع است. هرلحظه درباره هر موضوعی صحبت کنی، یک نفر ایده تو را به سرقت برده و چند روز بعد ایده خودت را در تلویزیون مشاهده میکنم. من هم قرار است پروژههای تلویزیونی را جلوی دوربین ببرم، این روزها سریالهای تلویزیونی عملکرد خوبی دارند. قطعا تصمیم دارم بیشتر روی صندلی کارگردان قرار بگیرم و این کار را خواهم کرد.
آیا تاکنون صحبتهایی درباره ساخت یکبار مصرفهای 4 نیز به میان آمده است؟ فکر میکنید این مجموعه چقدر ادامه خواهد یافت؟
استالونه (به حالت طنز): بعد از ساخت پنجمین قسمت از یکبارمصرفها، کار ساخت قابل اطمینانها را آغاز خواهیم کرد!
منبع: سایت هرالد نیوز