مهدی مالمیر روزنامه نگار
کودتای اخیر در ترکیه، دستاویز محشری برای اردوغان تدارک دید تا دست به یکسری «تصفیه»ها با ارتش بزند و حسابهای گذشته را با مخالفانش در نهادهای دولتی پاک کند و تازه این از نتایج سحرِ کودتای نافرجام چند روز گذشته در ترکیه است و چندی نمیگذرد که پیامدهای اقتصادی و سیاسی این کودتا از راه برسند. شاید بدترین و نزدیکترین پیامد کودتای اخیر، ضربه بزرگی باشد که به صنعت گردشگری قبراق ترکیه وارد میشود. صنعتی که در تمام سالهای رونقش، جورِ دست خالی ترکیه را در زمینه نفت و گاز و... کشیده است و حالا با ناامنی و بگیر و ببندهای اخیر، میرود تا روزهای کسادی و بیکاری را تجربه کند. توریستهایی که از درجهای از «عقل سلیم» برخوردارند، میدانند تا چندگاهی در ترکیه کودتا زده و ملتهب، نه بُرنزه کردن و آفتاب گرفتن در ساحل لطف و صفایی دارد و نه خوردن کباب ترکی با ترس و لرز چندان به دل میچسبد! گردشگرانی که حالا احتمالا بروشورهای تبلیغاتی را برای کشوری امنتر زیر و بالا میکنند و حق خود میدانند که پولشان را درجایی آرامتر و کم دردسرتر خرج کنند. شاید برای دریغ خوردن برای صنعت توریسم کشورمان هیچ روزی همانند این روزها مناسب نباشد! صنعت توریسم ما اگر اندکی با دلسوزی و کاردانی مسئولینش همراه بود، امروز میتوانست به این مفتخر باشد که توانسته هزاران توریست را از گرداگرد کشورهای ناآرام همسایه به سوی ایران جلب کند و هزاران شغل پدید آورد و هزاران سفره را رنگین سازد اما، صنعت گردشگری ما چنان از کار افتاده و آنچنان فشل است که حتی امنیت کمنظیر ما درمنطقه هم نمیتواند رونق نمایانی بدان ببخشد! انگار ما سند سپردهایم که فقط در ضررهایی که از کشورهای دور و اطرافمان به ما میرسد، شریک باشیم و سود و ثمری از اتفاقات گرداگردمان نصیب نبریم! سیاست به یک معنا، امتیازگیری به موقع از ضعف بازیگران سیاسی نیز هست. ابراز همدردی و نگرانی از ماجراهای اخیر در ترکیه البته کاری منطقی، انسانی و دیپلماتیک است اما دراین میان نقش «سیاست» و برنامهریزی برای تبدیل خطرها به فرصتها چه میشود؟! چرا ضعف یک کشور همسایه در ساماندهی نیروهای سیاسیاش و کودتا و جنگ نباید برای ما که از درجه بالای امنیت برخورداریم، امتیازی در زمینه توریسم به همراه آورد؟ تنها کافی است که قوه خیال را اندکی پروبال دهیم و ماجرای اخیر را جور دیگری ببینیم. به راستی اگر این اتفاق ناخوشایند در یکی دیگر از کشورهای همسایه رخ میداد، مسئولان ترکیه دست روی دست میگذاشتند و با چهرههای در هم کشیده فقط به ابراز نگرانی و آرزوی صلح و امنیت برای کشور فوق بسنده میکردند یا اینکه «جانمی»گویان امنیت بینظیر و امکانات اماکن تفریحی ترکیه را با قدرتی چند برابر در رسانهها جار میزدند و دسته دسته توریست جلب میکردند و پولهای آنچنانی به جیب میزدند؟! آیا ما تعهد سپردهایم که فقط درضررهای دور و نزدیک همجواری و همسایگی شریک باشیم؟ چرا باید سهم ما از همسایگانمان به گردوغبار و قاچاق موادمخدر و مهاجر غیرقانونی و... محدود باشد؟