شماره ۹۰۲ | ۱۳۹۵ يکشنبه ۳ مرداد
صفحه را ببند
نگاهی به مقوله آینده‌پژوهی در ایران و جهان
تایتانیک را نجات دهیم
سعید اصغرزاده| بگذارید همین اول کار، آب پاکی را با یک مثال، روی دست‌تان بریزم تا بدانید موضوع بحث چیست؟ آن‌هم در مملکتی که کلی بنیاد و موسسه‌پژوهشی وجود دارد و آدم می‌ماند که آثار این‌همه تلاش در کجا مستتر است و چه کسی از آن بهره می‌گیرد و اگر بهره می‌گیریم، پس چرا این حال‌وروزمان است؟ واقعیت این است که دنیا آن‌قدر تخصصی شده است و فعالیت‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از چنان گستردگی فراوانی برخوردارشده‌اند که نمی‌توان هر کاری را هر طوری بخواهیم به انجام برسانیم. بایستی همه چیز مطابق چارچوب‌ها و قوانینی محاسبه‌شده پیش روند تا از تداخل و به‌هم‌ریختگی اجتناب شود و نظام امور سامان یابد. همین الان در دانشگاه‌ها و پژوهشکده‌های ایران ده‌ها نفر دانشجو در ظرفیت‌ها و مقاطع مختلف درحال آموزش آینده‌پژوهی‌اند و اما اگر از کسی بپرسید که در مملکت ما مگر آینده‌پژوه هم داریم، با تعجب به شما نگاه می‌کند که آینده‌پژوهی دیگر چیست؟ و آینده‌پژوه کیست؟ و اما همین اول کار مثالی ساده برای معرفی رویکردهای مختلف آینده‌پژوهی می‌نویسیم تا شما بدانید که با چه مقوله‌ای مواجه هستید: تصور کنید در جایگاه مسئول ناوبری یک کشتی مانند تایتانیک قرار دارید. هنگامی که مشغول دیده‌بانی افق مقابل هستید (رصد محیطی)، دو چیز نظر شما را به خود جلب می‌کند. «یک کوه یخ» و «یک کشتی تدارکاتی» که باید به آن بپیوندید. شما سرعت‌ها و جهت‌های محتمل کوه یخ و نیز کشتی تدارکاتی را بررسی (تجزیه‌وتحلیل روندها) و اطلاعات حاصله را وارد رایانه کشتی می‌کنید (مدل‌سازی). سپس مسیر حرکت را چنان ترسیم می‌کنید که به‌جای برخورد با کوه یخ به کشتی تدارکاتی بپیوندید (نقشه راه). هنگام انجام تمام این فعالیت‌ها، رؤیای خوردن غذای مطبوع و دیدار با دوستان قدیمی پس از پیوستن به کشتی تدارکاتی را در سر می‌پرورانید (چشم‌اندازسازی). متوجه می‌شوید که سرعت‌ها و جهت‌های کوه یخ و کشتی تدارکاتی ممکن است تغییر کند؛ بنابراین شروع به بررسی روی گزینه‌های ممکن درخصوص این تغییرات می‌کنید تا این اطمینان حاصل شود که بیشترین بخت برای پیوستن به کشتی تدارکاتی وجود داشته باشد (سناریوپردازی). باوجود تمامی این برنامه‌ریزی‌ها، شما می‌دانید که احتمال وقوع حادثه‌ای غیرمنتظره و برخورد با کوه یخ همچنان وجود دارد؛ بنابراین از خدمه کشتی می‌خواهید که به تمرین تخلیه اضطراری کشتی مبادرت کنند(Gaming). هنگامی که آنان مشغول تمرین هستند، شما خود را در موقعیت محتمل‌ترین وضع کشتی تدارکاتی فرض کرده و مراحل رسیدن به این وضع نهایی را ترسیم می‌کنید. پس‌نگری (Back casting). حالا اگر راغب به این بحث شده‌اید، موضوع را با هم پی می‌گیریم. البته لازم است این هفته با کل مفاهیم آینده‌پژوهی آشنا شویم و در روزهای آتی در میزگردی با حضور آینده‌پژوهان ایرانی، بحث را پی‌بگیرم. بنابراین از من نپرسید که کشتی تدارکاتی آینده‌پژوهی ایران کجاست و آیا اصلا وجود دارد یا به گل نشسته است؟ کار اولیه روزنامه‌نگار، تلنگر زدن است. اگر جوابی گرفت، بیشتر پیش می‌رود و...

آینده‌پژوهی چیست و به چه دردی می‌خورد؟
آینده‌پژوهی شامل مجموعه تلاش‌هایی است که با جست‌وجوی منابع، الگوها و عوامل تغییر یا ثبات، به تجسم آینده‌های بالقوه و برنامه‌ریزی برای آنها می‌پردازد. آینده‌پژوهی بازتاب‌دهنده چگونگی زایش واقعیت «فردا» از دل تغییر (یا ثبات) «امروز»، است.
آینده‌پژوهی به این دلیل استفاده شده‌است که با بهره‌گیری از طیف وسیعی از روش‌ها و به‌جای تصور «تنها یک آینده»، به گمانه‌زنی‌های نظام‌مند و خردورزانه، در مورد نه‌تنها «یک آینده» بلکه «چندین آینده متصور» مبادرت می‌شود.
موضوعات آینده‌پژوهی دربرگیرنده گونه‌های «ممکن»، «محتمل» و «دلخواه» برای دگرگونی از حال به آینده هستند.
ضرورت آینده‌پژوهی
امروزه تغییرات با آهنگی پرشتاب‌تر رخ می‌دهند. تغییرات فناوری و به دنبال آن تغییر در دیگر جنبه‌های زندگی، افزایش روزافزون وابستگی متقابل کشورها و ملل، تمرکززدایی جوامع و نهادهای موجود که به دلیل گسترش فناوری اطلاعات، شتاب بیشتری یافته‌است، تمایل روزافزون به جهانی‌شدن به همراه حفظ ویژگی‌های ملی، قومی و فرهنگی و بسیاری عوامل دیگر، لزوم درک بهتر از «تغییرات» و «آینده» را برای دولت‌ها، کسب‌وکارها، سازمان‌ها و مردم ایجاب می‌کند.
آینده اساسا دارای عدم قطعیت است. با این همه آثار و رگه‌هایی از اطلاعات و واقعیت‌ها که ریشه در گذشته و اکنون دارند، می‌توانند رهنمون ما به آینده باشند. ادامه «تصمیم‌گیری صرفا چندین آینده محتمل براساس تجارب گذشته»، غفلت از رصد تغییرات آتی را در پی خواهد داشت و با تلخکامی روبه‌رو خواهد شد.
عدم قطعیت نهفته در آینده برای برخی، توجیه‌کننده نداشتن دوراندیشی آنان است و برای عده‌ای دیگر منبعی گرانبها از فرصت‌ها.
فایده آینده‌پژوهی
اندیشیدن درباره آینده برای کارها و اقدامات کنونی انسان امری ضروری است. واکنش بدون اندیشیدن به آینده امکان‌پذیر است، اما کنش امکان‌پذیر نیست، چراکه عمل نیاز به پیش‌بینی دارد. بدین ترتیب، تصویرهای آینده (آرمان‌ها، اهداف، مقاصد، امیدها، نگرانی‌ها و آرزوها) پیشران‌های اقدامات فعلی ما هستند؛ بنابراین آینده امری است که مردم می‌توانند آن را با اقدامات هدفمند خود طراحی کرده و شکل دهند. مردم برای آن‌که خردمندانه عمل کنند، بایستی نسبت به پیامدهای اقدامات خود و دیگران آگاهی و شناخت کافی داشته باشند. همچنین واکنش‌های دیگران و نیروهایی را که خارج از کنترل آنهاست بررسی کنند. این پیامدها تنها در آینده خود را نشان می‌دهند. بدین ترتیب، افراد نه‌تنها می‌کوشند امور درحال رخ دادن را بفهمند، بلکه می‌کوشند اموری را که شاید رخ دهد یا بالقوه امکان رخ دادن دارد یا در شرایط خاصی در آینده اتفاق خواهد افتاد، نیز بشناسند. افراد با بهره بردن از این شناخت حدسی، موقعیت کنونی خود را تشخیص داده، کارهایشان را دنبال کرده و از بستر زمان، فضای مادی و اجتماعی می‌گذرند.
آینده‌پژوهی فردی
آینده‌پژوهی فردی (به انگلیسی: Personal Futures Studies)   برگرفته از واژه آینده‌پژوهی است که بیانگر بکارگیری روش‌های آینده‌پژوهی در زندگی افراد است. در واقع، آینده‌پژوهی فردی تلاش نظام‌مند فرد برای شناخت خود و شکل بخشیدن به آینده خود است. آینده‌پژوهان، کسب‌وکارها و دولت‌ها در سراسر دنیا، از روش‌هایی استفاده می‌کنند که به آنها فرصت درک، اکتشاف و برنامه‌ریزی برای آینده را می‌دهد. از آن مهم‌تر می‌دانند که چگونه بر آینده تأثیر گذاشته و آن را تغییر دهند. حال در آینده‌پژوهی فردی، این روش‌ها در سطح فردی، خانواده و کسب‌وکارهای کوچک به کار برده می‌شوند. در حقیقت، سیستم آینده‌پژوهی، راهنمایی است که کمک می‌کند فرد نگاهی سیستماتیک به آینده‌اش داشته باشد. این سیستم گام‌های ساده و کوتاهی دارد که به خلق آینده دلخواه منتهی می‌شود. دنیای اطراف تا اندازه‌ای برای زندگی ما تصمیم می‌گیرد. با این حال، اگر فردی برای زندگی خود برنامه‌ای داشته باشد، زمانی که تصمیمات روزمره را می‌گیرد، هرچقدر هم که کوچک باشند، در جهت برنامه و آینده‌ای که برای خود می‌خواهد، پیش خواهد رفت. در فرآیند آینده‌پژوهی فردی روش‌ها و تکنیک‌های مشابهی به‌کار می‌روند که آینده‌پژوهان به‌طور موفقیت‌آمیز برای سازمان‌های بزرگ در دهه‌های گذشته به کار برده‌اند که برای تناسب برقرارکردن با زندگی یک فرد یا خانواده مقیاس‌شان کاهش یافته است. مراحل آن به صورت زیر است: گام۱: شناخت فردی، گام۲: ساخت سناریوهایی براساس شناخت فردی گام۳: برنامه‌ریزی استراتژیک براساس این سناریوها.
در جهان نخستین بار ورن ویلرایت (Verne Wheelwright) دکتری آینده‌پژوهی دانشگاه لیدز انگلستان پایه‌گذار آینده‌پژوهی فردی بوده است. او اطمینان داشت که روش‌های آینده‌پژوهی، نه‌تنها اثربخش‌اند، بلکه باور داشت مقیاس‌پذیر نیز هستند، یعنی این روش‌ها به همان اندازه که در طول دهه‌ها برای سازمان‌های بزرگ سراسر دنیا ارزشمند بوده‌اند، برای افراد و سازمان‌های کوچک نیز ارزشمند هستند. او برای اثبات این مقیاس‌پذیری، در دوره دکتری دانشگاه متروپولیتن لیدز ثبت‌نام کرد. پایان‌نامه وی در آینده‌های فردی ارایه شده است: آینده‌نگاری و آینده‌پژوهی برای افراد، به وضوح مقیاس‌پذیری و مفاهیم و روش‌هایی را که توسط آینده‌پژوهان حرفه‌ای سراسر دنیا به کار رفته‌اند، نشان می‌دهد. کارگاه‌های آموزشی و کنفرانس‌های تکمیلی او، ارزش کاربردی و قابلیت استفاده از روش‌های آینده‌پژوهی فردی برای افراد را نشان دادند. کتاب کار آینده‌های فردی ویل رایت، به‌عنوان کتاب درسی در دانشکده‌ها و دانشگاه‌ها اتخاذ شده است و هزاران نسخه به زبان‌های گوناگون توزیع شده‌اند. در ایران هم سعید رضایی (دکتری آینده‌پژوهی دانشگاه تهران) مدل بومی و روش‌های آینده‌پژوهی فردی را توسعه داده ‌است.
اهمیت آینده‌پژوهی
سرعت تغییرات آنچنان سرسام‌آور است که دیگر نمی‌توان با روش‌های سنتی با آنها کنار آمد. «اگر با تغییرات همگام نشوید، زیر چرخ عظیم تغییر خرد خواهید شد». اما آیا امکانی برای آگاهی یافتن از آینده برای ما وجود دارد؟ قطعا در مورد آینده هیچ چیز یقینی وجود ندارد و این از اصول آغازین آینده‌شناسی است. اما اصل دیگری هم وجود دارد که انسان می‌تواند در سرنوشت آینده تاثیرگذار باشد. در این میانه دانشی زاده می‌شود که کوشش می‌کند با پیش‌بینی عوامل اثرگذار در تغییرات آینده به صورتی دوگانه، هم مهار تغییرات را در دست گیرد و هم جامعه را برای این تغییرات آماده کند. آینده‌پژوهی فراتر از پیش‌بینی است و ادعای پیشگویی هم ندارد. آینده‌پژوهی، هنر شکل دادن به آینده‌است، به آن شکل که آینده را می‌خواهیم. کسانی که این دانش را در دست دارند هم‌اکنون به آینده جهان به دلخواه خواسته خود، شکل می‌دهند. می‌توان کشورها و جوامعی را دید که نتوانستند خود را با تحولات سازگار کنند و از این جهت از هم فروپاشیدند. آنها ذات تغییر را درست نشناختند. آینده‌شناسی از این منظر دانش شناخت تغییرات است. شناخت آینده از حیاتی‌ترین علوم مورد نیاز هر انسانی است.
پیش‌فرض‌های آینده‌پژوهی
یکی از پیش‌فرض‌های آینده‌پژوهی اذعان به وجود گزینه‌های متعدد آینده ‌است:  
آینده امکان‌پذیر: هر چیزی اعم از خوب یا بد، محتمل یا بعید می‌تواند در آینده رخ دهد.
آینده‌های رخ دادنی یا محتمل: آنچه به احتمال بسیار زیاد در آینده به وقوع خواهد پیوست (مبتنی بر استمرار روندهای کنونی در آینده) .
آینده‌های دلخواه: آنچه بهینه‌ و دلخواه‌ترین رویداد آینده به شمار می‌رود.
هدف: محتمل ساختن آینده‌های دلخواه یا ترجیح داده شده است. بدین منظور باید از آنچه می‌خواهیم بیافرینیم تصویری روشن و شفاف در ذهن داشته باشیم (به ویژه از ارزش‌هایی که می‌خواهیم بر جوامع آینده حاکم باشند).
هدف: توجه به آینده‌های ممکنی است که باوجود تردید در رخ دادن‌شان، تحقق برخی از آنها اثر بزرگی بر زندگی مردم می‌گذارد.
رویکردهای آینده‌پژوهی
به حکم عقل سلیم مردم از هم‌اکنون باید بدانند که آینده ممکن است آبستن چه پیشامدهایی باشد؛ کدام پیشامدها احتمال وقوع بیشتری دارند و در میان آنها کدام‌یک از دلخواهینگی بیشتری برخوردار است. بر همین بنیان، سه رویکرد به مطالعه آینده وجود دارد:  
آینده‌پژوهی واکاوانه یا تحلیلی که گاه آینده‌پژوهی اکتشافی نیز نامیده می‌شود. آینده‌پژوهی تصویرپرداز و آینده‌پژوهی هنجاری که گاه آینده‌پژوهی مشارکتی نیز نامیده می‌شود.
برخی روش‌های مورداستفاده
در آینده‌پژوهی
   دیده‌بانی آینده
  دلفی
  واکاوی روندها
  واکاوی پیشران‌ها
  سناریوپردازی
  چشم‌اندازسازی
  نقشه راه
  پس‌نگری
  مدل‌سازی
  شبیه‌سازی
  ترکیبی از روش‌های بالا
دیده‌بانی آینده
دیده‌بانی در معنای عام عبارت است از زیر نظر داشتن یک زمینه خاص با هدف شناسایی چالش‌ها و فرصت‌های آتی موجود در آن زمینه.
دیده‌بانی افزون بر آینده، برای موضوعاتی که در مجاورت زمانی با پندار‌ش‌های (پارادایم‌های) کنونی هستند، نیز انجام می‌شود.
دیده‌بانی به‌ویژه برای شناسایی اولیه حوزه‌های کلیدی جهت انجام ژرف‌کاوی بعدی و سناریوسازی یا تهیه نقشه راه برای آنها بسیار رویکرد سودمندی است.
دلفی
دلفی نوعی مشاوره شامل ۲ گامه (مرحله) است. گامه یکم شامل پخش پرسش‌نامه با هدف جستارش دیدگاه‌های اولیه از طیف بزرگی از کارشناسان یک حوزه خاص می‌شود. پاسخ‌ها گردآوری و جهت نظرسنجی دوباره برای همه شرکت‌کنندگان در همه‌پرسی پس فرستاده می‌شود.
دیگر پرسشی که از شرکت‌کنندگان همه‌پرسی مطرح می‌شود، خودارزیابی آنها از سطح صلاحیت خود برای پاسخ به پرسش‌ها است.
دلفی روش خوبی برای به‌دست آوردن یک تصویر کلی از چیزهایی است که در یک زمینه خاص از علوم درحال رخ دادن است. ارسال دوباره پرسش‌نامه‌ها برای شرکت‌کنندگان نهایتا باعث می‌شود که نوعی اجماع نظر در مورد پیش‌بینی آینده آن حوزه به‌دست آید. لازم به یادآوری است که این روش نیاز به وقت و هزینه زیادی دارد، زیرا ممکن است دفعات رفت و برگشت این پرسش‌نامه‌ها زیاد شود. در عالم کاربرد با دستیابی به ‌درصد خاصی از اجماع و همرایی  (consensus)این چرخه را پایان می‌دهند.
روندکاوی
روندها، الگوهای تغییر در چیزهای پراهمیت از دید مشاهده‌گر هستند که در طول زمان به‌وقوع می‌پیوندند.
دیده‌بانی روندها: نخستین گام در آینده‌پژوهی، کشف روندهایی است که هم‌اکنون در جریان هستند.
این روش در حقیقت پیش‌بینی آینده از روی قرائن و شواهد تاریخی است که تغییرات یک داده در گذشته نشان می‌دهد.
روندکاوی به‌ویژه برای سنجش کارایی سیاست‌گذاری‌ها و نمایان ساختن مشکلات درحال ایجاد، سودمند است.
کاستی عمده این روش، ساده‌انگاری نهفته در آن است. در عمل، پیش‌بینی آینده به سادگی و با تعقیب روند گذشته یک داده به‌ندرت امکان‌پذیر بوده‌است. این روش بیشتر برای نگاهبانی از داده‌هایی با تغییرات آرام همچون «اطلاعات و آمار سرشماری» مناسب است. بهتر است این روش در مورد بررسی آینده موضوعاتی که نسبت به متغیرهای بیرونی، تغییرات فوری و سریع نشان می‌دهند (نظیر قیمت نفت) صرفا به‌عنوان یک بررسی مقدماتی به‌کار گرفته شود و از روش‌های دیگر آینده‌پژوهی به‌عنوان روش اصلی استفاده شود. یک دوره بحران (که طی آن تعداد گزینه‌های واکنش محدودتر خواهد بود) می‌تواند یک مرحله از روندهای تغییر باشد. با توجه به این موضوع، شناسایی هرچه زودتر یک روند میزان انعطاف‌پذیری سازمان در تعامل با مراحل مختلف روند تغییر را افزایش می‌دهد.
روش‌های عمده شناسایی روندها  
شناسایی رویدادهایی که باوجود احتمال ناچیز وقوع، اثر بسیار شدیدی باقی می‌گذارند  WildCards
رصد منابع اطلاعاتی  Scanning
شناسایی پیشران‌ها  Driving Forces
تجزیه‌وتحلیل پیشران‌ها (ویرایش)
برای شناسایی پیشران‌هایی که روندهای آتی را شکل می‌دهند، از این روش بهره‌گیری می‌شود. با این روش به‌ویژه می‌توان تعامل بین پیشران‌ها را مورد بررسی دقیق قرار داده و بدین طریق پیشران‌هایی اصلی که شکل‌دهنده آینده هستند را تشخیص داد. از این روش می‌توان به‌عنوان مبنایی برای تدوین سناریوها، نقشه راه یا چشم‌انداز استفاده کرد.
برای سنجش کارایی سیاست‌های اتخاذ شده و نیز برای پیش‌آگهی از مشکلات درحال ایجاد، روش خوبی است.
از چالش‌های پیش‌روی استفاده از این روش، کم کردن ارتباط بین پیشران‌های مختلف است.
سناریوپردازی
سناریوها تصاویری از آینده‌های محتمل‌اند و این تصاویر درونا به هم وابسته هستند.
سناریوها، از اطلاعات مربوط به احتمالات و روندهای متنوع (و بعضا واگرا)، تصاویری باورپذیر و درونا سازگار از آینده ایجاد می‌کنند.
هدف از بکارگیری سناریوها، ایجاد فضایی از ممکنات است که در آن کارایی سیاست‌های اتخاذشده در برابر چالش‌های موجود آینده در بوته آزمایش قرار می‌گیرند. سناریوها همچنین کمک می‌کنند هم چالش‌ها و هم فرصت‌های بالقوه ولی غیرمنتظره شناسایی شوند.
سناریوها با کشف سیستماتیک چالش‌ها و فرصت‌های پیش رو، در خدمت تدوین استراتژی‌ها قرارمی‌گیرند. سناریوها تنها حدسیات درمورد آینده نیستند. سناریوپردازی کمک می‌کند تا بیندیشیم چگونه در شرایط محیطی متفاوت آینده، پیروزمندانه به هدایت امور بپردازیم.
تدوین مجموعه‌ای از چندین سناریوی متمایز و مقیدکردن «عدم‌قطعیت لایتناهی» به یک حدومرز، برنامه‌ریزی سیستماتیک برای انجام اقدام‌های لازم در سازمان را ممکن می‌کند. معمولا ۳ یا ۴ سناریو برای هر آینده‌پژوهی تهیه می‌شود.
چشم‌اندازسازی
چشم‌اندازسازی، تجسم و ایجاد تصویری غنی و البته نه‌چندان دقیق از آینده ‌است.
چشم‌انداز برخلاف سناریو که ردپا از اکنون به آینده مشهود است، بیشتر شبیه پرش به آینده ‌است و لزوما نمی‌توان نحوه تدوین چشم‌انداز را دید. به همین دلیل اخذ تأیید ذینفعان (Stakeholders)  برای شروع کار صرفا براساس چشم‌انداز، کاری مشکل است.
برای مثمرثمر بودن، چشم‌انداز باید مقرون به واقعیات و به دور از خیال‌پردازی باشد.
نقشه راه
نقشه راه، گام‌هایی را که باید برای نیل به یک هدف برداشت، تعیین می‌کند. طیف وسیعی از انواع نقشه راه وجود دارد.
به عنوان مثال یک نقشه راه مربوط به تکنولوژی معمولا شامل ارزیابی از مقولات زیر است:  
پیشگام‌های اجتماعی
پیشگام‌های علوم مختلف
تکنولوژی‌ها و کاربردهای آنها
نقشه راه به گمانه‌زنی در کشف محصولات مختلف ممکن در آینده کمک می‌کند و در عین حال بخش‌های کلیدی از علوم مختلف را که برای ایجاد این محصولات لازم است، نیز مشخص می‌کند.
این روش به‌ویژه برای تعیین فهرست اقدام‌های لازم که باید برای ظهور یک فناوری جدید به انجام رسانده شود، بسیار مفید است.
پس‌نگری
پس‌نگری با تصور آینده مطلوب شروع می‌شود و سپس با تعیین قدم‌های لازم برای افزایش شانس رسیدن به آن آینده ادامه می‌یابد.
این رویکرد تنها زمانی عملی است که اهداف آینده به روشنی و به دور از هرگونه ابهام تعیین شده باشند، در غیراین‌صورت و در جایی که تعدادی اهداف بالقوه متناقض وجود داشته باشند، بکارگیری متدولوژی سناریو ارجح است.
مدل‌سازی
کاربرد این روش در بررسی آینده یک سیستم و نیز جایی که درکی از عوامل موثر بر تغییرات سیستم در طول زمان، وجود دارد، است.
این روش ابزار ارزشمندی جهت بررسی یک موضوع پیچیده است و در آن بررسی‌ها بیشتر بر پایه ادراکات افراد صورت می‌گیرد تا شواهد. درنتیجه استفاده از این روش، سنجه‌ها(Metrics)  در اختیار قرار می‌گیرند. این سنجه‌ها کمک می‌کنند تا تأثیر نسبی گزینه‌های مختلف ارزیابی شود ولی در اتکا به سنجه‌های به‌دست آمده از مدل‌ها، باید محتاط بود و محدودیت‌های آنها را در نظر داشت.
نکته مهم در این روش این است که برای ساختن و کالیبره‌کردن مدل‌ها، لازم است داده‌های خوبی در اختیار باشد.
شبیه‌سازی
در این رویکرد مثل بازی‌های کامپیوتری، از متولیان موضوع خواسته می‌شود خود را به‌عنوان بازیگران یک سناریو فرض کنند و در مورد واکنش‌های خود تصمیم بگیرند. بدین ترتیب این رویکرد روش خوبی برای سیاست‌گذاران است تا نحوه تأثیر سیاست‌های فعلی خود را بر آینده و میزان کارایی این سیاست‌ها را در درازمدت، شبیه‌سازی کنند. شبیه‌سازی حتی می‌تواند در یک مدل کامپیوتری شکل گیرد. با کار کردن با این مدل کامپیوتری، امکان مشاهده تأثیرات تصمیمات بر مجموعه‌ای پیچیده فراهم می‌شود.
شبیه‌سازی، روش خوبی برای مفاهمه با طیف وسیعی از مخاطبان درباره ماهیت پیچیده تصمیمات و سیاست‌ها و ایجاد تصویر گسترده‌ای از تأثیراجرای این سیاست‌هاست.


تعداد بازدید :  281