مجید سلیمیبروجنی | طی چند ماه اخیر شاهد داغ شدن موضوع ورود سرمایهگذاران خارجی به ایران هستیم. در نگاه اول شاید به نظر برسد که بازار سرمایه ایران، پس از تحریمها، در شرایط مطلوبی به سر میبرد اما موفقیت در جلب و حفظ سرمایههای خارجی، حتی با برداشتهشدن محدودیتها و تداوم جذابیت این بازار در گرو تلاش چندجانبه از سوی سیاستگذاران بازار سرمایه، شرکتها و ارایهدهندگان خدمات مالی و سرمایهگذاری خواهد بود. اقتصاد ایران طی 2سال گذشته با وضعیت نگرانکنندهای دست و پنجه نرم کرده است. رشد اقتصادی به منفی 8/6 درصد رسید و نرخ تورم نیز در سال 92 بالای 40درصد افزایش یافت. در چنین حال و هوایی و با توجه به هدفگذاری دولت مبنی بر رشد اقتصادی مثبت و تورم کمتر از 25درصد در پایان سال 93 بسته سیاستهای اقتصادی دولت برای خروج غیرتورمی از رکود در سالهای 93و94 منتشر شد. در این متن به نقش مهم بازار سرمایه در تامین مالی فعالیتهای بنگاههای اقتصادی و بودجه دولت نیز اشاره شده است. چرا که هماکنون بسیاری از بنگاههای اقتصادی و دولت در تنگنای شدید مالی به سر میبرند و تامین مالی غیرتورمی بنگاهها برای ایجاد تحرک در اقتصاد و خروج غیرتورمی از رکود یکی از نیازهای مهم اقتصاد کشور است که دراین بین نقش و اهمیت بازار سرمایه بیش از پیش برجسته است. لذا دولت در چارچوب سیاستهای خروج از رکود اقتصادی در سال93، مجموعه سیاستهایی برای تنظیم و توسعه بازار اوراق بهادار و بورسهای کالایی تهیه کرده است. یکی از این سیاستها در این بسته، جذب سرمایهگذاری خارجی در بازار اوراق بهادار است. سرمایهگذاری خارجی، حلقه ارتباط اقتصاد داخلی با اقتصاد جهانی است که باعث ورود سرمایه، تکنولوژی، مدیریت و تخصص به کشور میشود. همچنین تقویت حضور آنها در اقتصاد داخلی میتواند خطر تحریمهای اقتصادی را برای کشور کمتر کند. هرچند سرمایهگذاران خارجی تا پایان به نتیجه رسیدن مذاکرات از انجام توافق با ایران منع شدهاند. اما با وجود این محدودیتها طی ماههای گذشته حجم عظیمی از گفتوگوهای هیأتهای بزرگ تجاری انجام شده که نشاندهنده علاقه و گرایش وافر سرمایهگذاران خارجی برای حضور در ایران است.تلاشها در سطوح مختلف از اصلاح قراردادهای نفتی گرفته تا حذف برخی از محدودیتهای صدور روادید، حاکی از آن است که سیاستگذاران در حال آمادهسازی کشور برای پذیرایی از جامعه بینالمللی در عرصه اقتصاد هستند. از سوی دیگر روز به روز توجهها به سمت بازار بورس به عنوان ابزار راهگشای جذب سرمایه خارجی رو به افزایش است. نیمی از سهام شرکتهای بورس لندن با ارزش بازار بیش از4/3 تریلیون دلار و حدود یکچهارم از سهام شرکتهای بورس مالزی با ارزش بازار برابر با 8 تریلیون دلار، به اشخاص حقیقی و حقوقی خارجی تعلق دارد. حال این پرسش مطرح میشود که چرا این آمار در کشور ما به کمتر از 5 درصد کاهش پیدا میکند؟ یا اینکه چرا در کره جنوبی برای اشخاص خارجی بیش از 35هزار کد معاملاتی وجود دارد در حالیکه در ایران فقط 295 کد تحت نام و اشخاص حقیقی و حقوقی خارجی ثبت شده است؟ (حدود 8 دهم درصد کره جنوبی) شکی نیست که بازار سرمایه نقش تعیینکنندهای در تامین منابع و به راهانداختن چرخ اقتصاد کشور دارد. لیکن ورود خارجیها به بازار سرمایه ایران منوط به فراهمآوردن بستری مناسب است. باید پذیرفت که معیارهایی مانند شاخص بازار تنها حکم یک دماسنج را داشته و خود به تنهایی قابلیت علاج تب را ندارد. اگر بازارهای جهان را براساس ریسک و بازده به سه دسته بازارهای توسعهیافته، بازارهای نوظهور و بازارهای مرزی تقسیم کنیم ایران در دستهبندی سوم قرار میگیرد. این بازارها به دلیل پتانسیلهای مطلوب بازدهی و امکان رشد برای سرمایهگذاران جذابیت دارند و مدیران سرمایهگذاری همواره بخشی از داراییهای تحت مدیریت خود را در توزیع ریسک سرمایهگذاری به این بازارها اختصاص میدهند.
سهام ارزان ایران در مقایسه با کشورهای دیگر
قیمت ارزان بازار ایران نسبت به سایر بازارهای بینالمللی از دیگر عوامل موثر در جذابیت این بازار است که در نگاه اول مشخص نیست اگر نسبت قیمت سهم به برخی پارامترهای بنیادی شرکت را به عنوان شاخص برای قیمت یک بازار قرار دهیم، درمییابیم که بازارهای جهانی بهطور متوسط در حال حاضر از بازار ایران بسیار گرانتر هستند. بهطور کلی قیمت سهام در بازارهای بورس ایالت متحده بین 16 تا 18 برابر سود به ازای هر سهم در این بازار است. میانگین بازارهای خارج از ایالات متحده 13 است، درحالیکه این شاخص در بازار ایران (بورس تهران و فرابورس) در دامنه 5/7 تا 5/8 در حال حرکت است که به مراتب پایینتر از میانگین جهانی آن است. این بدانمعناست که در مقام مقایسه، قیمت سهام یک شرکت در بازار ایران با یک سود خالص مشخص، از قیمت سهام یک شرکت با همان سود خالص در بازار آمریکا بهصورت میانگین کمتر از
نصف است.
بازدهی بالا فرصتی برای جذب سرمایهگذار
در بدترین شرایط تحریم بازده بازار سهام ایران در سال2013 معادل130 درصد بوده که مقدار زیادی از آن ناشی از تورم است. واضح است که بازدهی بیش از 100درصدی بورس تهران در سال گذشته توجه بسیاری از سرمایهگذاران را بهخود جلب کرده است. اما سرمایهگذار خارجی، ابتدا مجموعه عوامل سیاسی، اقتصادی، حقوقی و فرهنگی کشور هدف را مورد بررسی قرار میدهد و سپس به جمعآوری اطلاعات درخصوص بازار میپردازد. علاوه بر ثبات و شفافیت عوامل ذکرشده باید ساختار نشر اطلاعات مالی و معرفی فرصتهای سرمایهگذاری جهت جذب سرمایهگذاری خارجی خصوصا به زبان انگلیسی تقویت شود.برای مثال بازار سرمایه باید بهصورت جدی به سمت گزارشگری مالی بینالمللی که ازIFRS پیروی میکند، حرکت کند. یک نکته دیگر نیز اینجاست درحالیکه تعداد محدودی سهام بالای یک دلار در بورس داریم، در صورت ورود میلیونها دلار سرمایهگذاری، بازار اوراق بهادار چگونه قادر خواهد بود که آنرا هضم کند و به حسابهای قیمتی بینجامد. با توجه به مقدار کم سرمایهگذاران خارجی در بورس و حجم کم سرمایه خارجی واردشده به جرأت میتوان بیان کرد زیرساخت عملیاتی پذیرش سرمایه خارجی در بازار ایران به صورت عملی آزموده نشده است. ترویج فرهنگ تعامل با سرمایهگذاران در اجرای امور ثبت سرمایه، تسهیل انتقال وجوه و ایجاد امکانات لازم جهت ثبت درخواست و دریافت کد معاملاتی از طریق کارگزاران از جمله اهداف متصور برای سازمان بورس و سازمان سرمایهگذاری هستند. یکی دیگر از چالشها، استانداردسازی ابزارهای سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار است. سرمایهگذاران خارجی بهخوبی با خرید و فروش سهام شرکتها آشنا هستند. سرمایهگذاران حرفهای حتی شاید آسودهخاطرتر بتوانند بازار ایران را تحلیل کنند به این خاطر که سهم زیادی از ارزش بازار مربوط به شرکتهایی است که در صنایع پایه با فاکتورهای کلیدی ارزش مشخص است که برایشان به راحتی قابل تحلیل است. درحالیکه نهاد ناظر مقدار زیادی از توجه و نیروی خود را صرف نگرانی در ارتباط با ارزش بازار و نوسانات شاخص کرده است.
شرکت سرمایهگذاری تکمیلکننده زنجیره
از سوی دیگر، شرکتهای ارایهدهنده خدمات حرفهای در زمینه سرمایهگذاری نقش تکمیلکننده زنجیره جذب سرمایه خارجی را برعهده دارند. کارگزاران شرکتهای تامین سرمایه و مدیران دارایی باید قادر باشند علاوه بر آشنایی با محیط داخلی و شناخت کامل بازار به روشها و استانداردهای بینالمللی در رابطه با مدیریت روابط با مشتری، کیفیت مورد قبول تحلیل و همچنین گزارشدهی در مورد عملکرد خود به مشتریان خارجی نیز آشنا بوده و با زبان حرفهای بینالمللی ایشان ارتباط برقرار کنند.تا تغییر رویه فکری (حتی در شرایط تحریم) منجر به شدت گرفتن مذاکره و برنامهریزی برای ورود سرمایهگذاران
خارجی شود.