| سیاوش امیری | نویسنده |
در پس هر رخداد در زندگی ما آدمها، خاطرهای در ذهن، دل و جان ما نقش میبندد. از اینرو است که ما انسانها، مملو از خاطرات تلخ و شیرین است و نسبت به هرکدام از این خاطرات واکنشی از خود نشان میدهیم. این واکنشها به بد و خوب بودن خاطره ارتباط چندانی ندارد. خاطرهای در این مجال به ذهنم آمده که قصد بیانش را دارم و به فعالیتهای شهرداری تهران مربوط میشود. لازم است بگویم اغلب ما با موضوعاتی از قبیل آنچه درصدد بیانشم، درارتباط هستیم و آنها را برانداز میکنیم. یادم میآید شهرداری بیمارستانی افتتاح کرده بود. کسی در اهمیت افتتاح چنین جایی شک ندارد اما سوالی که در این بین برای برای همه به وجود میآید این است که فعالیت ارگانهای مختلف تا چه اندازه برای مردم و رفع نیاز آنهاست؟ آیا این اقدامات برای رفع نیازهای مردم بوده یا طراحیاش به عهده کسانی است که از قبل به نتایجی رسیدهاند که درصدد رسیدن به آنها بودهاند. نکته جالب درمورد افتتاح بیمارستان مذکور، اعتراضهای زیادی بود که شورای شهر آنها را مطرح میکرد. سوال آنها این بود که چگونه شهرداری بدون آنکه با شورای شهر هماهنگ کند بهصورت دلخواسته، به ساختن این بیمارستان پرداخته است و درمورد آن تصمیمگیری میکند. جالب آنکه ظاهرا شهرداری تهران از افرادی تشکیل شده که مدیران برخی از بخشهای آن، به هر نحوی که مایل باشند دست به تغییرات میزنند و گویا اصلا به اولویتهای مردم اهمیت نمیدهند. اینجا حرف از حق شهروندان جامعه است. خاطره من بیانگر نقض حقوق شهروندی از سوی ارگانی مثل شهرداری است. این کار بیتوجهی به خواست مردم است. البته نمیخواهم بگویم که شورا تمام وظایف خود را به درستی انجام میدهد اما در این مورد پیگیری درستی داشته است. ظاهرا حساب و کتاب در معادلات ما تاثیری ندارد و از سویی، دیگر کسی نسبت به این سخنان واکنشی نشان نمیدهد. بروز چنین رفتارهایی جای تامل بسیار دارد که حس بیتوجهی از سوی یک ارگان بالاتر به سمت مردم به وجود بیاید و نقش رأی و نظر مردم نادیده گرفته شده باشد. در این مورد، شهرداری به وضوح میگوید، درمورد مسائل ما نباید دخالت شود و تحقیق و تفحص کنید. حرف من این است که ما در هر جایگاهی که هستیم حق لگدکوب کردن حرف مردم را نداریم. گویا من و امثال من نباید این ذهنیت را داشته باشیم که شهر متعلق به همه ما است. ما در کف این شهر زندگی میکنیم. از اینجا به بعد روی سخنم با کسانی است که کتاب «ننهعلی» را خواندهاند. «ننهعلی» برای ما حایز یک وجه ملی است زیرا این مکان یا همان «آلونک ننهعلی» جایی بوده که ننهعلی از آنجا هزاران نفر را به جبهه فرستاده تا آنها بروند و برای این مرز و بوم بجنگند. آلونک ننهعلی جایی است که هیچکس توان ورود به آنجا را ندارد و در آن قفل است اما برای خرابکردن آن شهرداری به چه موضوعاتی دخیل شد تا آن مکان را خراب کند و باعث ویرانیاش شود. آلونک ننهعلی جایی است در بهشتزهرا(س) که از سالها قبل آن وجود داشته اما شهرداری بهراحتی آن را خراب کرد و هیچ توضیحی نسبت به آن ارایه نداد. این مکان نزدیک قطعه 24 شهدای بهشت زهرا(س) بود که متاسفانه شهرداری آن را ویران کرد.