عبدالجبار کاکایی شاعر
با توجه به نظر بیدل دهلوی باید تأکید کنم که او اکثر شعرهایی که تا این زمان سروده، بر پایه سلوک و کائنات بوده و در بیشتر مواقع تأکید بر سجده و اطاعت از حضرت حق داشته است و میگوید که تمام دنیا بر این اعتقاد هستند که امری یا کاری را صورت دهند. همه باید پیرو دستورات حق باشند. میگوید که تمام دنیا و ابزار دنیا بر این موضوع با هم هماهنگ شدهاند که از خدا و دستورات او اطاعت و پیروی کنند زیرا خداوند خاتم تمام موضوعات است و بهتر از هرکس دیگری در موضوعات و مسائل دنیوی تصمیمگیری میکند. دهلوی بیشتر از همه بر پایه عرفان شعرهایش را میسراید و بیشتر میخواهد این موضوع را ابراز کند که تمام بندههای خدا همه و همه بر این تلاش هستند که از خدا و تصمیمات او اطاعت کنند. یک تعبیر دیگر این موضوع، این است که تمام این مسائل در کنار هم به این معناست که شما باید به یاد خدا باشید و تمام موضوعات پیرامون خود را با گفتههای خداوند هماهنگ کنید. بیدل دهلوی اکثرا در گفتههایش موضوع کائنات را زیرنظر دارد و میگوید عرفان، بخش بزرگی از زندگی انسان است که بسیاری از افراد آن را درک نمیکنند زیرا پی بردن به عرفان به این معناست که افراد درک عمیقی از مسائلی داشته باشند که تا آن لحظه نداشتهاند. مسائلی اطراف ما وجود دارد که با درک عمیق به وجود میآید و محقق میشود. او عقیده دارد، عرفان یکی از پلکانهایی است که انسانها را به خدا نزدیک میکند و باعث درک تجلی بهتر خداوند و پیبردن به مطالبی است که تا این زمان خیلی از ما آن را متوجه نمیشویم. بیدل دهلوی خیلی از شعرهای خودش را براساس قرآن و عرفان اسلامی انتخاب کرده و سروده است زیرا عقیده دارد استفاده از بعضی مسائل یا عقاید باعث میشود که افراد در زندگی شخصیشان دچار تحولات مثبت شوند که این تحولات مثبت تأثیرگذاری خوبی نیز در روابط آنها با سایر افراد دارد، بهنوعی دهلوی، مسائل را بهصورت عمقی دیده است و میگوید، این نوع نگرش باعث ارتقای سطح زندگی مردمان میشود. موضوعاتی که بیدل دهلوی بیان میکند، اشاره به این دارد که اگر انسانها مسائلی که او بازگو میکند را رعایت کنند، باعث به وجود آمدن یک زندگی ایدهآل برای مردم میشود و در روابط مردم با یکدیگر تأثیر مثبت میگذارد. دهلوی به اندازه سعدی به موضوعات اجتماعی توجه ندارد و اشاراتی دارد که میگوید، اجرای درست و پیروی از خداوند، باعث تمام تغییرات مثبت در دنیا میشود. از رویی بحثهای اجتماعی توسط شاعران از زمان حمله مغول به ایران شروع شد که آن موقع بر اثر اتفاقاتی که افتاد غزالی و شاگردش سعدی، در این فکر بودند که به موضوع زندگی مردم در اجتماع و دوریکردن از اندیشههایی که به فرد قلمداد میشد، پایورزند و در اشعارشان اغلب به این فکر باشند که به جمع اهمیت بیشتری دهند که در بوستان سعدی هم بهوفور به این مسائل اشاره شده است. مخلص کلام اینکه تمام شعرای ایرانی در پس اشعاری که سرودهاند به مردم و زیست مطلوب آنها اندیشیدهاند که این موضوع هم با موضوعات اجتماعی مردم درگیر است و در زندگی آنها دخیل!