| حامد داراب | روزنامهنگار|
اری دلوکا، نویسندهای است که بیشتر با زبان شاعرانه و شهود ادبیاش شناخته میشود، زبانی که بر زمینه عاطفه و تخیل شکل میگیرد. او در داستانهایش واقعیت و خیال را با هم میآمیزد و جهانی خلق میکند که مختص اوست؛ جهانی که برای او ادبیات است؛ و همین ادبیات او را واداشته تا بنویسد؛ خودش دراینباره میگوید: «ادبیات تا پایان دنیا هم ماجراهایی برای تعریفکردن دارد. تجربه، شناخت، سنت و دین بهوسیله داستانهای شفاهی یا نوشتاری به ما رسیده و نسل بشر همیشه روزگار داستانسرا و روایتگر بوده و خواهد بود. یکسری تکنولوژیهای نوین نمیتواند لذت تاریخی داستانسرایی را دگرگون کند.»
دنیای کتابهای دلوکا دنیای کوچکی است از تکهتکههای جهانی که او خالق آن است؛ کتابهایی که خود یک جهاناند؛ جهانی در شرح شهود که توصیف گوشههای اعتزالآمیزی است که نویسنده و قهرمانانش از آنجا به فضاهای عظیم، به همه دنیا نگاه میکنند. انگار از پنجره کوچکی درحال تماشای همه وسعت جهانباشی و البته درحال تأمل درباره حس و حالی که با این تماشا همزاد و همراه است. فضای کتابهای دلوکا فضایی «روحانی» است. از این منظر، به فلسفه بیشتر میپردازد تا به رمان. شاید روحانی کلمه مناسبتری باشد، با همه صفا و عزلتی که در این کلمه هست و این دلوکاست که با آن تا جایی پیش میرود که عزلت نویسنده و آثارش به نوعی ملودرام سوزناک منتهی میشود.
روایت گزارشگونه اری دلوکا درباره وضع مهاجرت انبوه و غیرقانونی به ایتالیا در 2 دهه اخیر، ماجرای داستان کوتاهی به نام «آسمان در یک آخور» است که در کتابی مستقل به همین نام منتشر شده است. ماجرای این کتاب درواقع روایت فرار یکی از سربازان ایتالیایی از ارتش این کشور در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم است و اتفاقا پدر خود نویسنده - ستوان آلدو دلوکا- شخصیت اصلی این گزارش داستانی است. البته انگیزه اصلی دلوکا در نوشتن این داستان گزارشگونه اشارهای است به وضع مهاجرت انبوه و غیرقانونی به ایتالیا در
2 دهه اخیر و فجایعی که در پی آن روی داده است. بارها قایقها و لنجهای مهاجران چه از شرق اروپا و چه از آفریقا دچار طوفان شدند و عده زیادی بر اثر واژگونی در دریا غرق شدند و تنها راهحل را دولت ایتالیا در ایجاد بازداشتگاههایی دانست که یکی از آنها با همکاری دولت لیبی و در سواحل مدیترانهای کشور لیبی است. دلوکا این سیاست را ضدبشری و همه جناحهای سیاسی ایتالیا را مسئول میداند؛ «آسمان در یک آخور» احتمالا یادآوری این نکته است فراموش نکنیم ایتالیاییها خود از بزرگترین مهاجران سدههای نوزدهم و بیستم به دیگر کشورهای اروپا و آمریکا (شمال - جنوب) بودهاند. «وزن پروانه»، اثر دیگری از دلوکا است که شامل دو داستان بلند است. یکی «وزن پروانه» و دیگری «ملاقات با یک درخت». وزن پروانه، داستان مواجهه و برخورد یک پیرمرد شکارچی و پادشاه بزهای کوهی است که هر دوی آنها بهعنوان بهترین عضو در میان همنوعانشان انتخاب شدهاند. سالهاست هردوشان در یک قلمرو زندگی میکنند و میدانند که آن روز بهخصوص، روز آخر است؛ کتاب زبانی شعرگونه و بیانی حماسی دارد و دلوکا در این اثر با کنارزدن عناصر اصلی جمله مثل فاعل و فعل، زبان را به مفهوم خاص آن به کار میگیرد و ساختار آن را میشکند. تکهتکههایی از جملات بریده بریده میسازد که برای خواننده زحمت کنار هم گذاشتن قطعات، پرکردن فضاهای خالی و طراحی چارچوبهای داستان باقی میماند.
«ملاقات با یک درخت»، داستان یک کاج کوهی در ارتفاعات فانس است که نویسنده سالی یک بار از کوه فانس بالا میرود تا به درخت سلامی بدهد و در کنار و زیر سایه آن بنشیند و داستانش را بنویسد. ملاقات با یک درخت، داستان فقدان و تنهایی بشر امروز است و دلوکا این ارتباط دوسویه بین انسان و درخت را پیرنگ و درونمایه اصلی داستانش قرار داده تا این فقدان و تنهایی را بهتر نشان دهد. درخت تنهای دلوکا، انگار یادآور «درخت بخشنده» شل سیلور استاین است. خواننده در این داستان، با نثری شاعرانه به مدد تخیل قوی دلوکا همراه میشود تا خود را در این ارتباط منولوگ که یک تکگویی بلند است، پیدا کند؛ ارتباطی که در مرزهای واقعیت و رویا پرسه میزند تا تنهایی درخت و انسان را به آغوش بکشد.
* وزن پروانه/ اری دلوکا/ ترجمه زهره بهرامی/ نشر افسون خیال/ چاپ اول، 1392
* آسمان در یک آخور/ اری دلوکا/ ترجمه رضا قیصریه/ نشر افسون خیال/ چاپ اول، 1392