شماره ۸۸۱ | ۱۳۹۵ يکشنبه ۶ تير
صفحه را ببند
شکار و تاریکی

پیش از این آثاری از ادبیات ژاپن در ایران ترجمه و منتشر شده بود و همواره هم علاقه‌مندانی داشت. آثاری از یوکیو می‌شیما،  یاسوناری کاواباتا، آکو تاگاوا، اوئه و نویسندگان مطرح دیگر این کشور. تفاوت اینجاست تا به حال اثری از این نویسندگان ژاپنی نخوانده بودیم که قالبی معمایی داشته باشد یا منحصر به ژانر پلیسی باشد. این موضوع اهمیت چاپ کتاب «شکار و تاریکی» را بیشتر می‌کند.
رمان «شکار و تاریکی» اثر «ادوگاوا رانپو»، نویسنده سرشناس ژاپنی با ترجمه محمود گودرزی از سوی انتشارات چترنگ منتشر شده است. گودرزی کتاب را از نسخه فرانسه که توسط «ژان کریستیان بوویه» ترجمه شده، به فارسی بازگردانده است. درباره نویسنده کتاب باید گفت از بنیان‌گذاران ادبیات پلیسی در ژاپن است. ادوگاوا رانپو (1894 – 1965) با نام اصلی «هیرائی تارو» می‌نوشت. او از ‌سال 1922 به سبک نویسندگان محبوبش «آدگار آلن‌پو» و «کانون دویل» کتاب نوشت و خیلی سریع با نام مستعاری که ادای دینی است به پو، به شهرت ‌رسید. او با وجود تمایل افسانه‌وارش به گریختن از چنگ ناشران، نویسنده‌ای پرکار است؛ 44 داستان کوتاه، 31 رمان و از بعد ‌سال 1935 همان مقدار داستان کوتاه نشان از فعالیت و شوق این نویسنده دارد.
در «شکار و تاریکی»، درام ظریفی که ابریشم و خون را به هم گره می‌زند، راوی، خود رانپو، که مسحور زیبایی همسر مقتول شده است، علاقه‌مند می‌شود معمای قتلی را که یک نویسنده دیگر رمان‌های پلیسی مرتکب شده است، حل کند. این داستان مثل رمان‌های دیگر رانپو با منطقی استوار، فراز و نشیب‌های زیرکانه و نمایش سلیقه‌هایی بیمارگونه و وسواس‌آمیز پیش می‌رود.
در توضیح پشت جلد این کتاب می‌خوانیم: «روزی فرا می‌رسد که او دیگر نمی‌تواند فقط به رمان قناعت کند. او که از دنیا و حقارت آن بیزار بود، در نویسندگی پناهگاهی یافته بود که در آن شکوه و جلال تخیلش را به نمایش بگذارد و به همین دلیل رمان‌نویس شده بود. اما حالا حتی کتاب‌ها هم برایش سخت کسالت‌آور شده بودند؛ با کدام محرک تازه از چنگ ملال می‌گریخت؟ جنایت. چیزی جز جنایت باقی نمانده بود. در برابر چشمان خسته او منتظر دنیایی قرار گرفت که در آن تنها لرزش خوش جنایت باقی مانده بود.»


تعداد بازدید :  538