شماره ۸۷۸ | ۱۳۹۵ چهارشنبه ۲ تير
صفحه را ببند
گفت‌و‌گوی «شهروند» با خانمی که به‌همراه همسرش برای کودکان عشایرنشین کتاب می‌برد
زنی با یک چمدان آرزو
ما هر 20روز یک‌بار به روستاها و مناطق عشایری سفر می‌کنیم و دانایی را به کودکان هدیه می‌دهیم

به‌ناز مقدسی روزنامه نگار

همپای همسرش می‌رود به دورافتاده‌ترین روستاها؛ کورترین نقاط کهگیلویه و بویراحمد. کتاب‌های‌شان را برمی‌دارند و می‌زنند به دل جاده‌هایی که خیلی دور است. جایی که کودکان عشایر چشم به راه‌اند؛ چشم‌انتظار که باز ماشین «آقای اکبری» کنار چادرهای‌شان بایستد و «خانم رحیمی» صندوق عقب را بالا بزند و دنیا دنیا کتاب به سمت‌شان سرازیر شود. دور ماشین جمع می‌شوند، پسرها به دنبال شاهنامه‌اند؛ دخترها هم کتاب‌های رنگ و لعاب‌دار را سوا می‌کنند. بعد از چند ساعت زیر و رو کردن کتاب‌ها بالاخره بچه‌ها، داستان‌های‌شان را پیدا می‌کنند و می‌روند در چادر. «خانم رحیمی» هم می‌نشیند بین‌شان تا کتاب تازه‌ای بخواند؛ و «ما» که تنها، عابران ویترین‌های رنگی کتابفروشی‌های شهریم، هرگز نمی‌دانیم برای بچه‌های عشیره، داستان‌خوانی از زبان «خانم رحیمی» چه لذت عجیبی دارد. «بهرام اکبری» و «مهناز رحیمی» مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در منطقه کوهرنگ واقع در استان چهار محال و بختیاری هستند. اکبری، مربی کتابخانه سیار روستایی است و همسرش مربی کانون در کوهرنگ. با آغاز ‌سال جدید و شروع فصل بهار در دشت‌های لاله‌های واژگون کوهرنگ، ییلاق عشایر هم آغاز شد. همین هم شد که اکبری تصمیم گرفت تا بچه‌های کوچنده عشایر را هم از کتاب‌هایی که تا آن روز فقط برای بچه‌های روستایی می‌برد، بی‌نصیب نگذارد. همین هم شد که ماشین‌اش را برداشت و برای توزیع کتاب راهی جاده‌ها شد. سفرهایی که با یک همسفر خوب لذتش صدچندان شده است. «خانم رحیمی» داوطلبانه همسرش را همراهی می‌کند تا لذت کتابخوانی برای کودکان، خستگی سفر را از تن‌شان بگیرد و بنشیند به گوش و جان آیندگان عشایر ایران. «مهناز رحیمی» که به‌عنوان مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان داوطلبانه تصمیم گرفته بود با همسرش برای کودکان عشایر کتاب ببرند، تنها زنی در کشور است که در کتابخانه سیار مشغول خدمت است؛ تنها زنی که به همراه همسرش داوطلب شده تا با دادن کتاب به بچه‌های عشایر آنها را به فرهنگ کتابخوانی دعوت کند. «شهروند» در همین رابطه با او گفت‌وگویی داشته که در ادامه می‌خوانید.
 با کار و زندگی «مهناز رحیمی» شروع کنیم.
27‌سال دارم و در رشته کتابداری تا مقطع لیسانس تحصیل‌کرده‌ام. من و همسرم از‌ سال گذشته به جمع با صفای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان پیوستیم و بعضی روزها به‌اتفاق برای کتاب‌رسانی و اجرای فعالیت‌های فرهنگی به روستاها و مناطق عشایری می‌رویم.
 چه شد که برای توزیع کتاب با همسرتان همسفر شدید؟
مهترین دلیلش علاقه زیادی است که به بچه‌ها دارم. این کار برایم لذتبخش است. باور کنید وقتی در مناطق روستایی و عشایری با استقبال زیاد بچه‌ها روبه‌رو می‌شوم، روح و جسم‌ام سرشار از انرژی می‌شود.
 به‌واسطه شغل‌تان برای بچه‌ها کتاب می‌برید یا به‌صورت داوطلبانه؟
همسر من مدرک کارشناسی مدیریت فرهنگی دارد و 10‌سال است که در کانون پرورش فکری مشغول به‌کار است. اواخر بهمن‌ماه پارسال به‌عنوان مربی کتابخانه سیار روستایی کوهرنگ انتخاب شد تا به روستاها سفر کند و برای بچه‌ها کتاب ببرد. با شروع فصل بهار و کوچ عشایر به مناطق کوهرنگ، تصمیم گرفت تا کودکان عشایر را هم از کتابخوانی بی‌نصیب نگذارد. به همین خاطر از او خواستم تا در این سفرها همراهی‌اش کنم تا علاوه‌بر توزیع کتاب بین بچه‌ها، من برای دختران و همسرم برای پسران عشایر کتاب بخوانیم.
 کتاب‌ها را از کجا تهیه می‌کنید؟
کتابخانه سیار روستایی مجهز به 3600 جلد کتاب با موضوعات علمی، داستانی، دینی، هنری، تاریخی و کتاب‌های شعر و قصه است.
 تا الان به چند روستا و منطقه عشایرنشین کتاب داده‌ايد؟
حدود 25 روستا و چندین منطقه عشایری در شهرستان کوهرنگ. ما هر 20 روز یک‌بار به روستاها و مناطق عشایری سفر می‌کنیم و دانایی را به آنها هدیه می‌دهیم.
 کتاب‌ها را هدیه می‌دهید یا امانت؟
کار ما درست مثل کتابخانه است با این تفاوت که ساختمان ندارد و سیار است. برای همین کتاب‌ها به صورت امانت بین بچه‌ها توزيع می‌شوند. با این حال ما در کنار امانت کتاب به بچه‌ها، کلاس‌های متنوعی ازجمله قصه‌گویی، شعرخوانی، کاردستی، بازی، سرگرمی و نمایش خلاق و مسابقه برگزار می‌کنیم و به واسطه همین برنامه‌ها، کتاب‌هایی را به‌عنوان جایزه به آنها هدیه‌می‌دهیم.
 کودکان عشایری وسایل بازی ندارند و روی همان اندک چیزهایی که به‌عنوان وسایل شخصی‌شان محسوب می‌شوند، تعصب دارند. وقتی داخل چادرهای‌شان هم می‌رویم کتاب‌ها را در کنار  وسایل‌شان در گوشه‌ای چیده‌اند و امانتداری‌شان کاملا به چشم می‌خورد. به همین خاطر همیشه کتاب‌ها را درست مثل روز اولش برمی‌گردانند.
  طولاني‌ترين مسيري که رفتيد چقدر بوده و براي چند کودک در آن‌جا کتاب
برده‌ايد؟
 طولانی‌ترین مسیری که کتاب برده‌ایم 40 کیلومتر با منطقه سکونت ما فاصله داشت. در آن‌جا به حدود 20 تا 30 کودک کتاب
دادیم.
 در مسیرهایی که می‌روید با حادثه‌ای روبه‌رو نشده‌اید؟
 خدا را شکر تا الان اتفاقی نیفتاده است، تنها سختی که در راه وجود دارد برخی از جاده‌ها و مسیرهایی است که خیلی ماشین‌رو نیستند و هنوز راه‌سازی در این نقاط صورت نگرفته است.
 بین  سفرهای‌تان به ییلاق عشایر، حتما به کودکاني رسیده‌اید که سواد نداشته‌اند؛ آنها از کتاب استقبال می‌کنند؟
 درست است؛ بعضی از این بچه‌ها سواد ندارند، چون بین عشایر معمولا مدارس سیار تا مقطع ابتدایی وجود دارد و بعد از آن باید به منطقه دیگری بروند که برای خانواده‌های‌شان ممکن نیست. همین می‌شود که معمولا یا تحصیلات‌شان در حد ابتدایی است یا اصلا سواد ندارند و به دنبال شغل پدرشان رفته‌اند. با این حال حتی بچه‌هایی هم که شاید هیچ‌وقت کتاب‌های درسی را ندیده‌باشند از کتاب‌ها استقبال می‌کنند. برای آنها عکس‌های کتاب‌ها جلب توجه می‌کند و کتابی را که انتخاب می‌کنند، معمولا عکس‌دار است. از طرفی خیلی از بچه‌ها کتاب می‌گیرند و از آنهایی که سواد دارند می‌خواهند تا برای‌شان بخوانند.
 برخورد والدين بچه‌ها با شما چگونه است؟
 خب بعضی‌وقت‌ها که به محل اسکان عشایر می‌رسیم ابتدا بزرگان جلو می‌آیند و از ما می‌پرسند که برای چه‌کاری آمده‌اید؟ وقتی به آنها می‌گوییم برای بچه‌ها کتاب آورده‌ایم و می‌خواهیم به آنها آگاهی و دانایی هدیه بدهیم، استقبال می‌کنند. حتی من و همسرم را به چادرهای‌شان دعوت می‌کنند و از ما پذیرایی می‌کنند.
 گفتید وقتی در محل اسکان یک عشیره توقف می‌کنید به غیر از توزیع کتاب، برای بچه‌ها داستانی از یک کتاب هم می‌خوانید. پس باید همه داستان‌های کتاب‌ها را حفظ‌باشید؟
بله، من از قبل داستان یک کتاب را می‌خوانم و تمرین می‌کنم. به همین خاطر معمولا کتاب‌ها و داستان‌ها را حفظ می‌شوم.
 تا به حال پیش آمده که بچه‌ها برای شما داستان تعریف‌کنند؟
خیلی‌وقت‌ها به‌واسطه بازی‌ها و مسابقاتی که بین بچه‌ها اجرامی‌کنیم، آنها هم داستان تعریف می‌کنند.
 قصه‌های آنها معمولا چیست؟
قصه‌هایی است که از پدر و مادرهای‌شان شنیده‌اند و معمولا داستان‌ها مربوط به اقوام عشایر و دلاوری‌های‌شان است.
 بچه‌ها بیشتر از چه کتاب‌ها و داستان‌هایی استقبال‌می‌کنند؟
پسرها شیفته کتاب‌های شاهنامه‌اند. خودشان هم خیلی از اشعار شاهنامه را برای ما می‌خوانند و این برای من خیلی جالب و تاثیرگذار است.

دیدگاه‌های دیگران

ز
زینب رحیمی |
مخالف 0 - 2 موافق
دزود بر خانم رحیمی و اقای اکبری.کار بسیار بزرگ و ارزشمندی است.
A
Anahi |
مخالف 1 - 1 موافق
آفرین به دوست عزیزم خانم مهناز رحیمی مطلق مهناز جان دمت گرم...
ف
فرهان |
مخالف 0 - 0 موافق
درود بر شرف غيرتت پسر عمو جان

تعداد بازدید :  1596