تازهداماد زمانی که دنبال عروس خانم به آرایشگاه میرفت، تصور نمیکرد به خاطر یک اشتباه شب عروسی را در بازداشتگاه صبح کند. پسر جوان در یک تصادف، پیرزنی را به کام مرگ برد و پشت میلههای زندان گرفتار شد.
امیر خودرو گلزده را از گلفروشی گرفت و راهی آرایشگاه عروس شد. صدای ضبط را بلند کرده بود و درحال و هوای خودش بود که ناگهان پیرزنی را مقابل خود دید.
سریع پایش را روی پدال فشرد اما خیلی دیر شده بود. وقتی به خودش آمد پیرزن غرق در خون روی زمین افتاده بود. باکمک راننده خودروهای عبوری، پیرزن را سوار خودرو کرد و به بیمارستان رساند. وقتی شنید پیرزن جانش را از دست داده، شوکه شد و سردی دستبند را بر دستانش احساس کرد.
همه میهمانان منتظر او در تالار بودند و امیر در بازداشتگاه حسرت یک لحظه اشتباه خود را میخورد. بیش از یکسال است امیر در زندان به سر میبرد و خانواده پیرزن به هیچ عنوان حاضر به گذشت نیستند.
مرد جوان که 21سال بیشتر ندارد، با مرخصی از زندان به ستاد دیه کشور آمد تا شاید با کمک خیرین و این ستاد بتواند از زندان آزاد شود.
امیر درحالیکه تمام آرزوهایش را بربادرفته میداند، گفت: همهچیز در عرض چند ثانیه رخ داد. سرعتم کم بود اما پیرزن در یک لحظه مقابل من قرار گرفت. سریع ترمز کردم اما دیر شده بود. روال زندگیام خیلی زود به سمت سیاهی رفت. یکسال از این حادثه میگذرد و روزهایم را در زندان سپری میکنم اما افسوس هیچ سودی ندارد و زندگیام را باختم.
به گزارش مهر، پس از بررسی وضع مرد جوان با درخواست او در ستاد دیه موافقت شد و او بهزودی با پرداخت دیه از سوی ستاد دیه آزاد ميشود.