شماره ۳۸۱ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۲۵ شهريور
صفحه را ببند
دوربین‌های فرهنگ‌ساز

|  آرش نصر اصفهانی  |   روزنامه‌نگار|

یکی از عجایب جامعه ایران برای گردشگران غربی در کنار تخت جمشید و سی و سه پل و آثار باستانی دیگر، نحوه رانندگی ما در خیابان‌های شهری است. حتی در یک جست‌وجوی ساده در شبکه‌های اجتماعی می‌توان موارد متعددی را یافت که این گردشگران از وضع خیابان‌های ما فیلم گرفته و به‌عنوان یک پدیده عجیب و البته خنده‌دار با دیگران به اشتراک گذاشته‌اند. البته در داخل هم نارضایتی از این وضع را می‌توان در برنامه‌های متعدد پلیس در تلویزیون یا تبلیغات شهری در مورد اصول رانندگی درست جست‌وجو کرد. این‌که چرا ما در رانندگی حاضر نیستیم حتی ابتدایی‌ترین قوانین و قواعد را رعایت کنیم سوالی بوده که تاکنون پاسخ‌های متعددی برای آن ارایه شده است. مهم‌ترین دلیلی که برای آن مطرح می‌شود، فرهنگ است. براساس این استدلال، ما ابزار مدرن یعنی خودرو را وارد کرده‌ایم اما فرهنگ آن را نداریم. یعنی ما با هزاران راننده در خیابان‌های شهر مواجهیم که اینها هیچ‌کدام آموزش درست ندیده‌اند و فرهنگ درست رانندگی را بلد نیستند. به همین سبب هم باید تا می‌توانیم مردم را نصیحت کنیم و در رسانه‌های مختلف به آنها آموزش دهیم تا بلکه وضع تردد در خیابان‌های ما اصلاح شود. اما تجربه نشان می‌دهد که این اقدامات تأثیر چندانی بر تغییر وضع رانندگی شهروندان نداشته و به احتمال زیاد نخواهد داشت. چرا؟
به نظر می‌رسد ما در این مورد، صورت‌مساله را اشتباه تعریف می‌کنیم. ما مقصر بی‌نظمی خودروها در خیابان را افرادی می‌دانیم که با سطح پایین آگاهی و فرهنگ بد رانندگی می‌کنند و به همین خاطر سعی می‌کنیم آنها را آموزش دهیم تا مسأله حل شود. اما به این نکته توجه نمی‌کنیم انسان‌ها رفتار خود را متناسب با محیط تنظیم می‌کنند. یعنی در شهری که کسی برای نظم و قانون احترام قایل نیست، اگر حتی یک فرد هم بخواهد قانون را رعایت کند با اعتراض دیگران مواجه می‌شود. به‌عبارت‌دیگر مشکل، فرد ناآگاه یا بی‌فرهنگ نیست بلکه در این مجموعه شرایط محیطی، رفتار افراد کاملاً هم عادی است. لذا باید وضع را به‌گونه‌ای تغییر داد که رفتار مطابق قانون هزینه‌ای برای فرد نداشته باشد. به‌عنوان‌مثال در همین شهر تهران که عجیب‌ترین حرکات خودروها را در خیابان‌ها، چهارراه‌ها و بزرگراه‌ها می‌توان دید، در برخی نقاط مانند تونل توحید یا پل صدر همه رانندگان با نظم و در حد سرعت قانونی یعنی 60 یا 70کیلومتر بر ساعت حرکت می‌کنند. یعنی هر چقدر هم که فرد علاقه به حرکات مارپیچ یا سرعت زیاد داشته باشد، در این چند محل به شهروندی قانون‌مدار بدل می‌شود.

دلیل آن‌هم واضح است؛ بسیاری از شهروندان در این چند محل محدود به سبب تخلف از قانون که توسط دوربین‌های متعدد ثبت‌ شده جریمه‌ شده‌اند. یعنی رفتار خلاف قانون در این محل‌ها هزینه‌دار است و همه می‌دانند که این‌جا قانون با کسی شوخی ندارد. یعنی آن راننده‌ای را که ما در خیابان‌ها فردی بی‌فرهنگ می‌دانیم در تونل توحید تبدیل به یک راننده بافرهنگ می‌شود. ترس از جریمه‌ شدن شیوه‌ای از رانندگی را سبب می‌شود که به‌تدریج در افراد نهادینه خواهد شد. در مورد قوانین ترافیک باید به دو نکته مهم توجه کرد: یکی این‌که در جامعه تضاد ارزشی در مورد قوانین رانندگی وجود ندارد؛ یعنی گسترده‌تر کردن نظارت بر رعایت قوانین با واکنش و مقاومت اجتماعی روبه‌رو نمی‌شود همان‌طور که قبلاً در مورد اجباری شدن بستن کمربند و الان در مورد تونل‌ها می‌توان دید. دوم این‌که اصلاح شیوه رانندگی در خیابان‌ها می‌تواند نقطه شروعی برای تزریق نظم و آرامش به جامعه باشد. با این شیوه رانندگی، بسیاری از افراد دقایق زیادی را با تنش و حتی درگیری در مسیر خانه یا محل کار سپری می‌کنند و ناخودآگاه به سبب آشفتگی روحی این تنش را به خانواده و همکاران خود نیز منتقل می‌کنند. اگر نصب دوربین‌های متعدد در تمامی معابر شهری بتواند آرامش رانندگان در تونل توحید را به تمام سطح شهر تسری دهد، بخش مهمی از مسائل اجتماعی و روانی جامعه  کاهش‌ یافته و آغازی برای پایان دادن به چرخه بی‌نظمی در ساحت‌های مختلف زندگی در ایران خواهد شد. کماکان می‌توانیم به برنامه‌های آموزشی در مورد ترافیک ادامه دهیم اما راه‌حل اصلی برای حل معضل رانندگی همین دوربین‌هایی است که ساده و بی‌ادعا فرهنگ می‌سازند.


تعداد بازدید :  247