شماره ۳۸۰ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۲۴ شهريور
صفحه را ببند
همشاگردی سلام

امیر هاتفی‌نیا روزنامه نگار

همین ماه گذشته بود که خبر به‌دنیا‌ آمدن نوزاد معتاد به‌ هرویین از پدر و مادر معتاد به‌ هرویین منتشر شد؛ نوزادی که به ‌دلیل فقر مالی و بی‌خانمانیِ والدینش کنار یکی از اتوبان‌های تهران پا به دنیا گذاشت؛ بدون هیچ‌گونه هویت حقوقی، بلاتکلیف، کنار خیابان.
اگر به تکه‌های پازلی نگاه کنیم که برای بی‌خانمانی کودکان زمینه‌چینی می‌کند به قطعاتی چون جایگاه اجتماعی و مسئولیت خانواده‌ها می‌رسیم و آن‌ وقت است که می‌پذیریم جز فقر والدین این نوزاد هیچ دلیلی نمی‌تواند جلوی چرایی اعتیاد و بی‌خانمانی او قرار بگیرد. نوزادی که می‌توانست به ‌آرامی در یکی از تخت‌های بیمارستان‌های مجهز مناطق دارای امکانات شهر به دنیا بیاید.  بیراه نرفته‌ایم اگر ماحصل زندگی ماشینی آدم‌ها را سودجویی و نقدینگی بی‌عاطفه بدانیم و معتقد باشیم که در چنین فضایی نابرابری به ‌طرزی بی‌شرمانه و ناپرهیزگارانه جولان می‌دهد و به‌شکلی قارچ‌گونه رشد می‌کند. در چنین فضایی که نظام‌های اجتماعی و آنهایی که دستشان می‌رسد پا پس می‌کشند و کوله بی‌خانمانی بر گرده قشری از مردم جامعه به دوش کشیده می‌شود.
این‌ها را نوشتم که بگویم بسیاری از کودکان هستند که ناخواسته معتاد به دنیا می‌آیند و ناخواسته در خیابان روزگار می‌گذرانند و شب را به صبح می‌رسانند؛ نه «رقابت» را می‌شناسند و نه «آزادی»، نه از «بازار» سر در می‌آورند و نه از «تجارت».  اینها را نوشتم که بگویم جمعیت «طلوع بی‌نشان‌ها» می‌خواهد در غیاب حضور و فعالیت نهادهای اجتماعی شرایطی را برای شما فراهم کند که به این نابرابری واکنش نشان دهید. یاوران کارتن‌خوابان تهران مشغول جمع‌آوری کمک برای کودکانی هستند که آسیب دیده‌اند؛ از بی‌خانمانی، از کارتن‌خوابی‌ای که یقه والدینشان را گرفته، از اصطلاحی به‌نام بدسرپرستی. اینها را نوشتم تا بگویم برای کمک‌های نقدیِ خرید لوازم‌التحریر و وسایل موردنیاز تحصیل این کودکان می‌توانید از هر راهی که می‌پسندید با «طلوع بی‌نشان‌ها» ارتباط برقرار کنید؛ تا بوی «ماه مهر»، برای این بچه‌ها هم، بوی «ماه مدرسه» باشد.


تعداد بازدید :  130