شماره ۳۸۰ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۲۴ شهريور
صفحه را ببند
جامعه‌ای ناهمگون داریم

محمدمهدی جعفری  دین‌پژوه و استاد دانشگاه

آرزوها و رویاهایی که داشته‌ایم از آن امروز و دیروز نیست. دیر زمانی است که آرزوهایی داریم که گاهی رسیدن به آنها بسیار بعید می‌نماید و گاهی هم آن‌قدر نزدیک بودند که اگر همگی دست‌به‌دست هم می‌دادیم، جامعه‌ای آرمانی اختیار می‌کردیم. آرزوها و رویاهای من هم با همین تفاسیر وجود داشته و دارند. آرزوهایی که گاهی قدمتشان به اندازه سن و‌ سال یک آدمیزاده است.
آرزوهای دور و درازی داشته‌ام و هنوز هم آن آرزوها پابرجاست. یادم هست حدود چهاردهه پیش، زمانی که فعل‌وانفعالات سیاسی کشور به حد بالایی رسیده بود، همواره در این رویا و آرزو بودم که کشوری داشته باشم که عدالت و رفاه در آن به موازات هم در حرکت باشند و هر دو پای جامعه ما را تشکیل دهند. پایی که بتواند جامعه را راه ببرد و به جایی برساند که آمال و آرزوهای بسیاری از ما را برآورده ‌سازد. این آرزوی من جامه‌عمل به خود نپوشید و در مسیر آن، موانعی وجود داشت و هنوز هم دارد که نمی‌توان امیدوار بود چنین آرزویی جامه‌عمل بپوشد. این موانع بیشتر حول‌وحوش نیروهایی می‌گردد که وجود عدالت آنها را در مسیر تنگنا و دسترسی نداشتن به برخورداری‌های ویژه رهنمون می‌سازد. عدالت عنصری است که اگر وجود داشته باشد و در متن جامعه جریان یابد، مسیر برخورداری‌های این گروه را مسدود خواهد کرد. تاسف من این است در این مدت گروه‌های ذینفوذ در جریان رو به جلوی جامعه، قدرت یافتند و ما را از دسترسی به عدالت ناب، به عقب راندند.
رویاهای دیگری هم داشته و دارم. رویاهایی که در متن جامعه باید ظهور و بروز داشته باشند اما هرچه می‌اندیشم بازهم به این مهم برمی‌خورم که رویاها و آرزوهای اجتماعی من هم به همین زمینه بازمی‌گردد. رویاهایی که هرچند در متن جامعه باید جریان یابد اما بیش از هر چیز، به زمینه ظهور آن بازمی‌گردد که متن جامعه فاقد عدالت از بروز آن جلوگیری می‌کند.
دوست داشته و دارم جامعه‌ ما جامعه‌ای با توسعه یک دست اخلاقیات باشد اما این موضوع بیش از هرچیز به افراد و اعضای جامعه بستگی دارد. روحیه جاری و ساری در یک جامعه، از مجموع اخلاقیات حاکم بر تک‌تک اعضا تشکیل شده است. اخلاقیات هرچند وابسته به یک فرد است اما حوزه ظهور و بروزش متن جامعه است و آنچه در سر جمع جامعه دیده می‌شود، حاصل جمع روحیه حاکم بر فرد فرد اهالی اجتماع خواهد بود. همین است که می‌گویم مانع برای تحقق بسیاری از آرزوهای عدالت‌محور است. زمانی که افراد در اثر زیست در جامعه‌ای که قشری خاص (نوکیسه و رانت‌خوار) از تحقق عدالت در آن جلوگیری کرده‌اند، روزگار می‌گذرانند خواه ناخواه گرفتار روحیه جاری در آن خواهند شد. روحیه‌ای که کم‌کم حتی برای افرادی که گریزان از بی‌عدالتی بوده‌اند، مستولی خواهد شد. این است که اگر رویای اجتماعی هم برای جامعه خود مترتب بدانم، به این دلیل که روحیه‌ای ناهماهنگ جامعه ما را فراگرفته و جامعه را از یکسانی در ارزش‌های اخلاقی برون رانده، نمی‌توان به تحقق آن امید داشت.


تعداد بازدید :  69