| رضا اسکندرنیا | دبیر کانون جماران هلال احمر |
اوایل که وارد هلالاحمر شدم با مسأله اهدایعضو آشنا نبودم. چندین ماه اول به صورت مبتدی فعالیت میکردم و کارهای سادهای انجام میدادم. اما کمکم بهعنوان دبیر کانون جماران انتخاب شدم و فعالیتهایم بیشتر شد. زمانی که آنجا دبیر بودم، افراد زیادی به من مراجعه میکردند تا در فعالیت بشردوستانه اهدایعضو شرکت کنند. این اتفاق برایم جالب بود و همیشه با خودم فکر میکردم، بچههایی که عضو میشوند بر چه مبنا و هدفی این کار را انجام میدهند. مدام از خودم میپرسیدم که این افراد چه فکری در ذهن دارند و اصلا معیار انتخابشان برای انجام این کار چیست. بعد از سوال و جوابهای زیاد به این نتیجه رسیدم که من هم برای اهدای عضو اقدام کنم. بعد از عضویت، هر روز علاقهام به این موضوع بیشتر میشد. بعد از مدتی احساس کردم که عضویت در شهرستانمان کافی نیست و مرا سیراب نمیکند. در مرحله بعد اقدام کردم که در لیست اهدای عضو فعال سراسر کشور باشم و به صورت اینترنتی هم در آنجا عضو شدم و کارتم را برایم فرستادند. بهترین خاطرهای که از اهدا و اهداف خیرخواهانه دارم این است که یک زمانی یکی از دوستان ما برای اهدایخون به سازمان انتقالخون مراجعه کرد. خون او «Oمنفی» بود و در زمره خونهایی قرار داشت که بسیار کمیاب بود. چندی بعد همین دوست ما تصادف کرد و به بیمارستان منتقل شد. او نیاز شدید به خون «O منفی» داشت. در شهرستان ما به دلیل جمعیت کمی که دارد، تمام کسانی که خون میدهند مشخص هستند. زمانی که خواستند به او خون بدهند، خون خود او به درد خودش خورد. درواقع میخواهم بگویم رفتار داوطلبانه و خیرخواهانه به هر صورتی به خود انسانها بازمیگردد یا در این دنیا یا در آخرت. این خاطرهای است که همیشه در ذهن من است و عقیده دارم تمام کارهای خیر به خود انسان در زندگی شخصیاش بازمیگردد و دراینباره هیچ شکی وجود ندارد. من نماینده افتخاری سازمان انتقال خون در ایام ویژه هستم. هر سال در تاسوعا و عاشورا من و عدهای از دوستانی که در سراسر سال عضو شدهاند جمع میشویم و در یک روز مشخص به سازمان انتقالخون میرویم. تمام اینها را گفتم تا بتوانم کمی افراد را تشویق کنم که در زندگی رفتارها و کارهای مطلوبتری نیز وجود دارد که میتوانند آن را انجام دهند و مفید باشند.