| هاجر نعمتی | عضو سازمان جوانان و اهدایعضو سازمان هلالاحمر |
مدتی بود که در برنامههای تلویزیونی و تریبونهای مختلف شاهد تبلیغات چندین مرکز خیریه بودم که از اهدایعضو و این فرهنگ صحبت میکردند. به این فکر افتادم تا در این راه سهیم باشم یا حداقل کمکی کنم. اما بهدلیل کمبود منابع مالی و نداشتن این موقعیت که بخواهم کمکی را بهصورت نقدی انجام دهم، تصمیم گرفتم به شکل دیگری وارد عمل شوم و از جانم در این راه خیر و کمک به همنوع هزینه کنم. بهتازگی چند نفر در شهر ما دچار مرگمغزی شدند و خانواده ایشان اعضای بدنشان را اهدا کردند. همان زمان ما با خانواده فردی که اعضای بدن فرد فوتی را دریافت کرده بود، صحبت کردیم. نمیشود توضیح داد که آن خانواده در آن زمان چه حالی داشتند؛ شاید یک نفر برای آنها متولد شده بود و فردی که هیچ امیدی به زندگی نداشت به زندگی برگشته بود. مدتی هم دبیر شاخه آزاد سازمان هلالاحمر بودم که علاقهمندان به اهدای عضو را از سن 9 تا 29سال جذب میکند. این شاخه ارتباط مستقیم با اهدایعضو سازمان هلالاحمر دارد. آدمهای زیادی به این سازمان یا شاخه مراجعه کردند. نکته جالب و البته تجربه شخصی ما این بود که تأثیر این فعالیتها را در ابتدا متوجه نشدم. این باور را نداشتم که این اتفاقات در زندگی هرکسی تأثیر خواهد گذاشت یا نه. اما حالا تمام اتفاقهای خوبی که در زندگی من رخ میدهد ازجمله اینکه زندگیام در این زمان جهتدار شده است، تمام اینها را مدیون فعالیتهای داوطلبانه هستم. متاسفانه آدمهای امروزی بهحدی در روزمرگی و منفعتطلبی غرق شدهاند که یادشان رفته است در زندگی میشود بعضیاوقات هم به فکر انسانهای دیگر بود و به آنها کمک کرد. نه فقط برای اینکه به افرادی کمک کرد بلکه این شکل از تفکر و عمل در زندگی خود انسان نیز موثر است. اگر به این موضوع نگاه درست شود و هرکس نسبت به افراد جامعه احساس تعلق کند و به این مسأله فکر کند که مرگ و ناراحتی یا بیماریها فقط برای مردم نیست بلکه این اتفاق امکان دارد برای عزیزان ما هم رخ دهد، مسئولیتپذیر میشود. تمام اعضای جامعه مانند زنجیر به هم احتیاج دارند و باید به فکر همدیگر باشند. من اینگونه فکر میکنم که اگر از این دنیا بروم و اعضای من به درد کسی بخورد، چرا نباید به آن شخص کمک کنم و اعضای خودم را در اختیار آن بگذارم. آیا من میتوانم با اعضا و جوارحم در دنیای دیگر زندگی کنم یا تعلقاتی نسبت به این دنیا و موجوداتی که در اطرافم زندگی میکنند، دارم. خدمت در راستای اهدایعضو و انتقالخون امر شایستهای است که خیلی از ما در این شهر یا کشور انجام نمیدهیم.