شماره ۳۳۷ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۱ مرداد
صفحه را ببند
معیشت‌های آسیب‌پذیر

|  سولماز قلی‌زاده مهدی‌خان‌محله |

هنوز در بسیاری از مناطق واقع در استان‌های میهن عزیزمان ایران، بخش عمده درآمدهای هموطنان از طریق کشاورزی و دامداری سنتی فراهم می‌شود، چراکه شهرها و مراکز یکجانشین این مناطق به خاطر تغییرات عمده در شیوه تولید شکل نگرفتند، بلکه مجموعه‌ای از عوامل اداری و جغرافیایی در پدیدار شدن این‌گونه شهرها سهیم هستند، درواقع این مناطق زیستگاه‌های کشاورزان یا کوچ‌نشینان بودند که در 50 ‌سال اخیر در اثر تقسیم‌بندی‌های اداری و تأسیس اداره‌های شهرداری و فرمانداری و همین‌طور با ارایه امکانات مدرن ازجمله خیابان‌های آسفالت‌شده، ارسال برق، خطوط تلفن، احداث شبکه آب‌رسانی و دفع فاضلاب نمود شهری یافتند. امروزه ساخت‌وساز منازل مجهز به امکانات رفاهی، مغازه‌ها و فروشگاه‌های نسبتا بزرگ و همین‌طور وجود مراکز ارتباطی مانند پست و خدمات فکس و اینترنت، انگیزه مشاهده‌گر را در دادن عنوان شهر به این واحدهای اداری تقویت می‌کند. اما با نگاهی به نحوه کسب درآمد و تأمین معاش ساکنان آن‌جا می‌توان فهمید که اصطلاح شهر به معنای امروزی برای این واحدهای اداری کاربرد ندارد، چراکه گذشته از کسانی که در بخش‌های اداری، آموزشی، بهداشتی، ساختمان‌سازی و خدماتی مشغول به خدمت هستند، همچنان اکثر ساکنان این واحدها از طریق دامداری و کشاورزی سنتی زندگی می‌کنند. به اقتضای فرصتی که پیش آمد، شهرستان ماسال از توابع استان گیلان مورد مشاهده مستقیم قرار گرفت و گزارش حاصله بدین شرح است که؛ صرف‌نظر از شاغلین بخش‌های اداری، آموزشی، بهداشتی، ساختمان‌سازی و خدماتی بقیه مردم با کشاورزی و دامداری روزگار می‌گذرانند، حتی بسیاری از مردم که به اصطلاح رایج در شهر ماسال آپارتمان‌هایی را خریداری کرده و در آن‌جا به سر می‌برند، نیز هزینه زندگی‌شان از طریق مزارع و گله‌هایی که در روستاهای اطراف دارند، تأمین می‌شود. باوجود اساسی بودن معیشت کشاورزی و دامداری سنتی در این واحد اداری، متاسفانه کشاورزان و دامداران از حداقل امکانات رفاهی و ارتباطی برای تسهیل معاش‌شان برخوردار هستند، هزینه‌های ناشی از ورود ماشین‌آلات کشاورزی و عدم تعادل میان هزینه کاشت و درآمد حاصل از محصول سبب شده که بسیاری از مردم به ویژه جوانان رغبتشان را به فعالیت کشاورزی از دست داده و زمین‌هایشان را به صورت قطعه‌بندی به افراد متمول بومی و سایر استان‌ها برای احداث ویلا به قیمت گزافی بفروشند، این پدیده به نوبه خود سبب افزایش غیرعادی قیمت زمین شده است. افرادی هم که از فروش زمین پولی به دست آورده‌اند، اغلب آن را صرف خرید امکانات رفاهی لوکس و عامه‌پسند نموده و کمتر در بخش تولید راه‌اندازی می‌کنند، به‌گونه‌ای که متاسفانه مراکز عمده مولد در ماسال از ماکارونی‌سازی، پلاستیک‌سازی و کنسروسازی درحد یک قلم فراتر نمی‌روند. در بخش دامداری نیز با وجود عصبیت دامداران در حفظ و ادامه شیوه معیشتشان، مشکلات حمل‌ونقل و ارزان خریدن محصولات لبنی توسط دلالان از تولیدکنندگان، فشارهای مالی و محرومیت‌های زیادی بر دوش این قشر زحمتکش مشاهده می‌شود. در دو دهه اخیر باوجود احداث یک جاده در مسیر قشلاق و ییلاق دامداران ماسال، متاسفانه به سبب کم‌کاری عوامل مربوطه هنوز بخش اعظم این مسیر از ییلاق «خره دول» تا «خان‌بند» و «رشته پشت» آسفالت نشده و به‌شدت صعب‌العبور و خطرناک می‌باشد،
 به‌گونه‌ای که دامداران برای حمل احشام و باروبنه‌شان خطرات زیادی را تحمل می‌کنند. این مسیر دشوار را من نیز پیمودم و با وجود مشاهده سختی‌های معاش دامداران شیفته صفا، صمیمیت و همیاری میان کوچندگان این خطه از کشور عزیزمان شدم، که چگونه در کوچیدن و نگهداری دام‌ها و مراسم پشم‌چینی به یکدیگر کمک می‌کنند. حتی افرادی مانند آقای شهروز محمدی به انگیزه کمک به دامدارانی که در مسیر دورتری از جاده ذکرشده قرار دارند، با استفاده از همیاری رایج میان ساکنان این منطقه، با گردآوری نیروهای آماده به فداکاری اقدام به احداث جاده‌های فرعی از راه اصلی نمودند، اما این مردمان قانع و غیور بدون کمک و توجه مسئولان دولت محترم و خدمتگزار مسیری امن را نمی‌پیمایند. این معیشت‌های آسیب‌پذیر به کجا می‌روند؟ اکنون که با امید ادامه می‌دهند، به امید روزی که با استفاده از روش‌های علمی جدید و امکانات سالم و پیشرفته به‌طور هدفمند و مفیدتر به حیاتشان ادامه دهند و فراموش نشوند.


تعداد بازدید :  137