شماره ۸۰۵ | ۱۳۹۴ سه شنبه ۱۸ اسفند
صفحه را ببند
کدام شیک‌تر است

سپهر دادجوی توکلی روزنامه‌نگار

 تب‌وتاب انتخابات کمتر شده است. تحلیل‌ها فروکش کرده و هرکسی سهم خود را برداشته است. اجازه دهید ما نیز یک نگاه ارتباطی به انتخابات داشته باشیم. این نگاه به دلیل نداشتن آماری دقیق نمی‌تواند یک کار علمی محسوب شود پس ما به یک سوال بسنده خواهیم کرد و مبنای تحلیل را گفته‌های رسمی مقامات در دوران انتخابات قرار می‌دهیم.  ۲۰‌میلیون کاربر ایرانی و روزانه ۲۰۰‌میلیون پیامک انتخاباتی در فضای مجازی. این اعداد کمی توجه‌برانگیز است. شاید کمی بیشتر از کمی. درهمین زمان کوتاه بسیاری از کار‌شناسان در مورد نقش رسانه‌های نوین در انتخابات اخیر قلم‌فرسایی کرده‌اند. الجزیره به روایت تابناک کمی با چاشنی اغراق به دو قطب رسانه‌ها و تریبون‌های سنتی اشاره می‌کند در برابر رسانه‌های جدید که البته حامل افکار نو و دارای زبان نو نیز است. گزارش الجزیره بیراه نیست اما همه واقعیت گرایش به ابزار مدرن یا گذار ارتباطی نیست.  پروپاگاندا (Propaganda) یک نوع تبلیغات سیاسی است که اطلاعات را اتفاقا جانبدارانه برای بسیج افکار عمومی هدایت می‌کند. پروپاگاندا یک روش ارتباطی است و غالبا به پروپاگاندای سیاه، خاکستری و سفید تقسیم می‌شود. مبنای آن نیز اقناع و ترغیب درمخاطب است. در موضوع انتخابات که یک رفتار سیاسی است، سطح خاصی از پروپاگاندا استفاده می‌شود و برخلاف شهرت منفی‌اش بسیار کاربرد نیز دارد. پاول یوزف گوبلس (Paul Joseph Goebbels) هم شاخص‌ترین فردی است که با مهارت فراوان از آن در خدمت آلمان نازی استفاده می‌کرد و همین چهره این روش ارتباطی را بیش ازپیش سیاه کرد.  برای مطامع سیاسی این شیوه تبلیغاتی ابزاری دارد. در دوران مدرن این ابزار‌ها یکسره تغییر می‌کند و همراه با تکنولوژی تغییر رویه می‌دهد. اگر تا دیروز از تریبون استفاده می‌شد، امروز یک پیامک ساده می‌تواند وسعت بی‌شمار برابر آن را در انتقال معنی پوشش دهد. حال شما پیام سیاسی‌تان را می‌خواهید به سطح وسیعی از مخاطبان برسانید. بیایید ساده‌تر نگاه کنیم. مخاطب شما بی‌سواد است. آیا برایش از بالگرد اعلامیه می‌فرستید؟ مخاطب شما با یک کلیک به‌روز‌ترین اخبار را از چین و ماچین تا روستای موزو زادگاه ماندلا، جست‌وجو می‌کند. آیا می‌خواهید با بنر و تراکت در فیگورهای از مد افتادی دهه شصتی اطلاع‌رسانی کنید؟  در ادعا همه می‌دانیم که وارد عصری مدرن شده‌ایم و درست در قلب یک انقلاب بزرگ رسانه‌ای زندگی می‌کنیم. درعمل رفتارهای ما نه منطبق بر عصر مدرن است، نه در وجاهت اقناع رسانه‌ای. در نتیجه آنچه می‌خواهیم بگوییم، درنهایت اثرگذاری خواهد بود. ترازوی اثرگذاری، ترغیب و اقناع ارتباطی یک ترازوی فله نیست. شما با کمیت نمی‌توانید کیفیت پیام را تحت‌تاثیر قرار دهید. شب و روز، ثانیه به ثانیه تبلیغ می‌کنید اما همچنان کمپانی شما با ترانه یک آگهی شناخته می‌شود، چون ضرب آهنگ آن عمل رسانه‌ای درست بوده است.  سازمان عریض و طویل رسانه‌ای با هزاران نیروی کارآمد و متخصص با به اصطلاح بمباران کمی نمی‌تواند در قبال یک ویدیو خانگی مخاطب را به تهییج بیاورد. جدای از ماهیت پیام، نه ابزار درک شده است نه میل مخاطب. صرفا میل متعهد گونه‌ای است برای انتشار و اقناع و در عمل...  آیا کسی هست که شهامت باور این را داشته باشد که تلگرام، این اپلیکیشن نه‌چندان محبوب جهانی، می‌تواند از صداوسیما، این ابر سازمان چند هزار کارمنددار بودجه‌خوار برایتان مقرون به‌صرفه‌تر و موثر‌تر باشد؟  البته این جدای ماهیت پیام و چند و چون‌های دیگر است اما انتقال پیام و توسعه اندیشه صرفا مستلزم یک رسانه شیک نیست.


تعداد بازدید :  271