مینو میرزایی روزنامه نگار
چندی پیش در قالب یادداشتهای هشتگانه، مطالبی در مورد جمعیت هلالاحمر به قلم آقای حسین شریفآرا مدرس موسسه آموزش عالی هلال ایران در روزنامه شهروند منتشر شد. نظر به اهمیت بحث و به جهت تکمیل موضوعات پیش گفته و آشنایی بیشتر با این جمعیت، مصاحبهای با ایشان انجام شد که درپی میآید.
به نظر شما ویژگی جمعیت هلالاحمر ایران درمقایسه با دیگر جمعیتهای ملی صلیبسرخ و هلالاحمر چیست؟
آنچه در بررسی مقایسهای میان 190 جمعیت ملی صلیبسرخ با هلالاحمر بهدست میآید، بیشتر حکایت از تشابهات بهویژه در اصول، ماموریت، ارزشها، قوانین و قواعد دارد. همه جمعیتهای ملی از 7 اصل بنیادین بشردوستی، بیغرضی، بیطرفی، وحدت، استقلال، خدمات داوطلبانه و جهانشمولی تبعیت کرده و بهعنوان معین دولت درحوزه خدمات انساندوستانه در سطوح ملی و بینالمللی با حفظ اصول و ارزشهای انساندوستی خود فعالیت دارند، البته در واقعیت، تفاوتهایی نیز مشاهده میشود که بیشتر مربوط به اجرای بعضی از فعالیتهاست، چراکه این جمعیتها با توجه به ویژگیهای جغرافیایی، فرهنگی، تاریخی و با رعایت اولویتهای شناسایی شده خود، به فعالیت یا دستهای از فعالیتهای خاص و تخصصی مبادرت میورزند و با همین اولویتها نیز درمقایسه با دیگر جمعیتهای ملی شناسایی میشوند. برای مثال صلیبسرخ دانمارک درحوزه حمایتهای اجتماعی روانی، صلیبسرخ نروژ درحوزه حمایتهای مالی و پشتیبانی، صلیبسرخ سوئد در مدیریت داوطلبان، صلیبسرخ آمریکا در آموزش اقدامات مربوط به اهدای خون، صلیبسرخ آلمان، اسپانیا و نروژ در آب و بهداشت، صلیب سرخهای کانادا، ژاپن و استرالیا درحوزه آموزش کمکهای اولیه و پرستاری شهرهاند. در این میان توانمندیهای هلالاحمر ایران درحوزه ارایه خدمات امدادی و استفاده از ظرفیت جوانان و داوطلبان حایز ارزش و اهمیت است، هرچند تا رسیدن به نتایج مطلوبتر، موثرتر و پایدارتر و حضور در مجامع بینالمللی به فعالیتهای نرمافزاری بیشتری در این حوزه نیاز است. پیشنهاد من بکارگیری موازی اقدامات نرمافزاری بیشتر، درکنار موفقیتهای فوقالعاده زیاد سختافزاری و همچنین آشنایی بیشتر با فعالیتهای واقعی در صحنههای نظری و عملیاتی بینالمللی است که فراتر از دید و بازدیدها، نشستها و تفاهمنامههای مکتوب است.
فعالیتهای جمعیت هلالاحمر در قلمروی ملی و بینالمللی از چه ویژگیهایی برخوردار است؟
فعالیتهای جمعیت هلالاحمر را میتوان از دو زاویه نگاه ملی و بینالمللی مورد بررسی قرار داد. درمحدوده مرزهای سیاسی کشور، این جمعیت بهعنوان معین دولت در فعالیتهای بشردوستانه در تعاملی سازنده با دیگر سازمانها و نهادهای دولتی درحوزه وظایف اساسنامهای خود بهعنوان یک جمعیت و نه یک سازمان، موظف به ارایه طیف متنوعی از خدمات به مردم است، چراکه هلالاحمر یک جمعیت متشکل از ارکان و منابع خاص است. این جمعیت بنابر محوریت داوطلبانه بودن فعالیتهای خود، به مانند سازمانها ساختار و حدود و ثغور محدودی ندارد. هلالاحمر یک سازمان نیست، یک جمعیت است که پیدایش، حضور و فعالیتهایش، ماهیتی جامعه محور دارد. برهمین اساس ایجاد خطکشیهای معمول سازمانی، کارکرد فعالیتهای آن را با مشکلات هویتی و ساختاری مواجه میسازد. در خارج از مرزها و درحوزه مناسبات بینالملل و جهانی نیز بهعنوان یک جمعیت ملی درکنار دیگر جمعیتهای ملی صلیبسرخ و هلالاحمر، عهدهدار انجام تعهدات انساندوستانه دولت در سطوح بینالمللی و جهانی برای کاهش خطرپذیری، ارايه خدمات امدادي در هنگام بروز حوادث، ارسال كمك و اعزام عوامل امدادي و درماني در چارچوب توافقات همکاری دو و چندجانبه است. جنبهها و کارکردهای بینالمللی فعالیتهای جمعیت در چارچوب موضوعاتی محوری مانند موضوعات هویتی، حقوقی و قانونی، جهانی و بینالمللی، همکاری و هماهنگی، امدادرسانی بشردوستانه، دیپلماسی بشردوستانه، اصول و قواعد حاکم بر اجرای فعالیتها، قابل مطالعه و بررسی است که هریک بهطور خاص در یادداشت هشتم توضیح داده شد.
درباره جنبههای داوطلبانه و حضور جوانان در فعالیتهای هلالاحمر توضیح دهید.
ساختار سازمانی جمعیت هلالاحمر به لحاظ فلسفه و ماهیت بکارگیری منابع انسانی از ترکیب و ویژگیهای خاصی برخوردار است که سبب شده ساختار سازمانی این جمعیت فراتر از یک سند یا یک نمودار سازمانی برای معرفی ارتباط میان سلسله مراتب و جایگاههای موجود در سازمان، قابل مطالعه و بررسی باشد. ساختار سازمانی جمعیت هلالاحمر ترکیبی متشکل از 4 دسته منابع انسانی: کارکنان، امدادگران، جوانان و داوطلبان است. هر دسته از این منابع انسانی، با وجود برخورداری از یک حوزه ماموریتی منحصربهفرد و داشتن اهداف و فعالیتهای خاص خود، در چارچوب یک ماموریت مشترک اساسنامهای و راهبردی فعالیت میکنند. دقتی فراتر از یک نمودار سازمانی به ساختار و ترکیببندی ماموریت، اهداف و وظایف و فعالیتهای جمعیت هلالاحمر نشان میدهد که این جمعیت در مرکز فعالیتهای منابع انسانی چهارگانه خود از یک ایده خیرخواهانه و انساندوستانه برخوردار است. ایدهای محوری بر پایه توان نیروهای انسانی بهویژه جوانان و داوطلبان که به سادگی آن را در اهداف و وظایف اسنادی در سطح ملی و بینالمللی میتوان یافت. پیشنهاد ما برای هلالاحمر این است که نسبت به جریانسازی و تقویت این ایده محوری درهمه فعالیتهای خود اقدام کرده و فعالیتهای منابع انسانی خود را در این مدار قرار دهد. در این صورت است که میتواند از نتایج عملیاتی مناسبتری در راستای تحقق اهداف ماموریت خیرخواهانه، انساندوستانه و داوطلبانه خود برخوردار شود، البته برای تشخیص و تعیین این اقدام شاخصهایی را نیز میتوان درنظر گرفت که اهم آنها عبارتند از: ارایه خدمات توأم با عشق و احساس عمیق و عاری از غرض و جانبداری به همنوع، اختیار، اراده و انگیزه آزاد، مطابقت ماهیتی، مفهومی و ساختاری با اسناد بالادستی ملی و بینالمللی، رعایت کرامت و احترام انسانها، توانایی ایجاد توانمندی در افراد و جامعه، توانایی مدافعهگری و کاهش آسیبپذیری اقشار آسیبدیده جامعه و قابلیت تعمیم و کاربری درشرایط متفاوت داوطلبی.
روشن است که جمعیت هلالاحمر درحال حاضر عهدهدار بسیاری از فعالیتهاست، ازجمله امدادرسانی، نجات، سلامت، درمان، توانبخشی، جوانان، داوطلبان، آموزش، پژوهش و تهیه و تدارک تجهیزات و ملزومات دارویی و پزشکی در بخشها و سازمانهای مختلف مرتبط با هلال. آیا این اقدامات میتوانند معرف مواردی باشند که شما در یادداشتهای خود به آنها اشاره داشتید؟
در اینکه جمعیت هلالاحمر درحال حاضر، عهدهدار انجام بسیاری از فعالیتها در سراسر کشور است و به موفقیتهای متعددی نیز در بخشهای مختلف دست یافته، تردیدی وجود ندارد و به نظرم یادآوری چند نکته میتواند مفید واقع شود که عبارتند از: معنیداری برنامهریزی و اجرای فعالیت بر مبنای اهداف راهبردی مندرج در ماموریت و برنامه راهبردی و عدم مغایرت با جایگاه و شرح وظایف ساختاری و مفاد اساسنامهای و اصول و قوانین کشوری، قرارداشتن فعالیتها در فهرست اولویتها و توانایی آنها در ایجاد کارآمدی بهینه از منابع و اثربخشی در تأمین اهداف برنامهای، استفاده از ابزار و مکانیزمهای مرتبط، بهویژه مدافعهگری، دیپلماسی بشردوستانه در روند اجرای فعالیتها، جامعه محوری و توانمندسازی مردم و بهویژه اقشار آسیبپذیر در بازتوانی، همگامی و همخوانی فعالیت با اصول و ارزشهای بشردوستانه و محوریت داوطلبی، همگامی و همنوایی بخشها در اجرای فعالیتهای برنامهای مکمل در قالب یک رویکرد جمعی و پرهیز از موازیکاری و دوبارهکاری در اجرای فعالیتها.
در یادداشتهای خود به ضرورت و کارکرد نقش مدافعهگری پرداختید. به نظر شما این مقوله در مجموعه فعالیتهای هلالاحمر، چقدر اهمیت دارد؟
ضرورت و کارکرد این مفهوم در فلسفه وجودی، چگونگی شکلگیری ماموریت و اولویتهای جمعیت هلالاحمر ریشه دارد. در واقع سرنوشت کارآمدی و اثربخشی این جمعیت خیرخواه و انساندوست درحوزه حمایت و توانمندسازی مردم، بهویژه اقشار آسیبپذیر با همین مفهوم رقم میخورد. هر قدر فرآیند حمایتی و توانمندسازی در ادبیات برنامهریزی و عملیاتی جمعیت هلالاحمر از تحرک، پویایی و اثربخشی بیشتری برخوردار باشد، به همان میزان این جمعیت در انجام ماموریت خود موفقتر خواهد بود. مدافعهگری فعال، هدفمند و متعهدانه در تسهیل و تحقق این ماموریت، یک تعهد بلندمدت، ضرورت هویتی و یک اولویت خاص است. درک درست از این اولویت، نخستین گام برای ورود به فعالیت حمایتی و توانمندسازی محسوب میشود. چنین درکی میبایست ابتدا در درون جمعیت هلالاحمر بهعنوان مدافعهگر ایجاد و نهادینه شود. خوشبختانه نقشه راه مدافعهگری هلالاحمر، پیش از این در اسناد بالادستی ملی و بهویژه بینالمللی مشخص شده است. آنچه در موضوع مدافعهگری درحال حاضر از اهمیت ویژهای برخوردار است، درکی عملیاتی از این مهم است تا بتواند جمعیت هلالاحمر را در انجام ماموریت و وظایفش بهعنوان یک جمعیت ملی معین دولت و عضوی از شبکه انساندوستانه بزرگ و بینالمللی جمعیتهای ملی صلیبسرخ و هلالاحمر موفق سازد. فکر میکنم جمعیت هلالاحمر در ابتدا باید مدافعهگری را بهعنوان ابزار و سازوکار در برنامه راهبردی خود قرار دهد و سپس نسبت به جریانسازی آن در فعالیتهای توانمندسازی اقشار آسیبپذیر و کاهش خطرپذیری اقدام کند. مشارکت فعال و مدافعهگرایانه در برنامههای کاهش خطرپذیری ملی، حضور مدافعهگرایان در برنامه ششم توسعه کشور، شناسایی و قانونمندسازی حوزههای مدافعهگری و همچنین تدوین نقشه راه نیز از دیگر اقداماتی به شمار میآیند که جمعیت با انجام آنها میتواند در این حوزه از کارآمدی و اثربخشی مطمئن برخوردار باشد.
گاهی در سخنرانیها یا متون مختلف از مفهوم «تابآوری» سخن به میان میآید. تابآوری اصولا به چه معنی است و چه ارتباطی با مفاهیم مندرج در ادبیات هلالاحمر دارد؟
البته تابآوری برگردان مناسبی بوده و تقریبا پذیرفته شده است. هرچند که به اعتقاد من تک واژه معادل مناسبی در زبان فارسی برای ترجمه واژه اصلی در زبان خارجی نداریم. پیشنهاد من «توانمندی در بازتوانی» است و بدین ترتیب ما میتوانیم عباراتی مانند «جامعه توانمند در بازتوانی» یا «ایجاد توانمندی در بازتوانی» را مطرح کنیم، چراکه این واژه پیش و بیش از اینکه به تاب آوردن و ایستادگی در برابر ناملایمات و سختیها و صدمات حاصله اشاره داشته باشد، به ظرفیت و توانمندی اشاره دارد که قادر است شرایط حاصله را به سود شرایط پیشین بازسازی کند. مفهوم و کارکرد توانمندی در بازتوانی، یک تغییر محوری در روش و مکانیزم امدادرسانی است و در راستای ادبیاتی مشابه با ادبیات «اولویت پیشگیری بر درمان»، «امدادرسانی جامعهمحور»، «مشارکت افراد و جوامع در روند امدادرسانی» و امثال آن قرار دارد. این تغییر محوری در رویکرد به مدیریت حوادث، فراتر از اداره حوادث بوده و شکلدهنده رکنی اساسی در برنامهریزی توسعه و فوریتهاست. از آنجا که جمعیت هلالاحمر در تعهد توسعه فعالیتهای بشردوستانه ملی و بینالمللی معین دولت بوده و همچنین عهدهدار مسئولیت و ماموریت ملی و بینالمللی است، وظیفه دارد به مردم و بهویژه به اقشار آسیبپذیر جامعه کمک کند تا در برابر تاثیرات ناگوار حوادث و ناملایمات به توانمندیهای لازم در بازتوانی خود دست یابند. مشارکت فعالانه مردم، ایجاد حس مالکیت در آنان برای انجام اقدامات و همچنین مدافعهگری برای تأمین زمینههای لازم جهت تسهیل فعالیت آنان، مولفههای حیاتی هستند که هلالاحمر ملزم به انجام آنهاست. درحال حاضر هلالاحمر در بخشهای مختلف در سراسر کشور به این فعالیت مشغول است. پیشنهاد ما در این بخش برای هلالاحمر تأکید بر خروجی موفق به معنی تاثیرگذاری است، به نحوی که تأثیر اقدامات قابل اندازهگیری براساس اهداف برنامه و بودجه و تجربههای موفق مربوطه باشد. جدا لازم است هلالاحمر طی گزارشهای مستمر و براساس مستندات مربوطه نسبت به اطلاعرسانی و ارایه نتایج حاصل از این دسته اقدامات به دولت، مردم، افراد، گروهها یا سازمانهای خیر و رسانهها بسیار اهتمام ورزد تا به این ترتیب هم به ماموریت خود عمل کند و هم گامی موثر در انجام تعهدات بشردوستانه دولت در برابر تأمین اهداف هزاره و چارچوبهای کاری سندای در مجامع و مناسبتهای ملی و بینالمللی بردارد.
به چارچوب کاری سندای اشاره کردید. میدانیم که سران دولتها و حکومتها، وزرا و هیأتهای اعزامی شرکتکننده در سومین کنفرانس جهانی سازمان ملل برای کاهش خطرپذیری سوانح، با اذعان به تأثیر فزاینده سوانح و پیچیدگی آنها، از 14 تا 18 ماه مارس 2015 در شهر سندای ژاپن گرد هم آمدند و ضمن ارج گذاشتن به چارچوب کاری هیوگو(2005-2015)، چارچوب کاری سندای را بهعنوان چارچوبی جامع، متمرکز، آیندهنگر و عملیاتی برای تداوم کاهش خطرپذیری سوانح در سالهای 2015 تا 2030 تصویب و خود را به اجرای مفاد آن متعهد کردند. جمعیتهای ملی صلیبسرخ و هلالاحمر کشورها در دنیا و بهویژه جمعیت هلالاحمر در ایران از چه نقشی در این رابطه برخوردارند؟
چارچوب کاری سندای، سند یا ابزاری است در راستای عناصر موجود در چارچوب کاری هیوگو، البته با نوآوریهایی که بتواند تدوام کار دولتها، افراد و جوامع را در اجرای مدیریت خطرپذیری، تقویت و تضمین کند. این سند با اسناد بالادستی جمعیتهای ملی صلیبسرخ و هلالاحمر کشورها در دنیا ازجمله جمعیت هلالاحمر ایران دارای فصول مشترک زیادی است و تقریبا از ادبیات مشترکی نیز در برنامهریزی و اجرا برخوردار است. هر دو مجموعه اسنادی بر کاهش خطرپذیری حوادث، تمرکز بر پیشگیری از بروز خطرات جدید، کاهش خطرپذیریهای موجود، تقویت توانمندی افراد و جوامع در بازتوانی، تقویت همکاریها و مشارکتهای بینالمللی تأکید دارند. این چارچوب کاری همچنین حاوی موضوعاتی است مانند برخورداری از توان داوطلبان و جوانان، اهمیت سلامت و توسعه پایدار جوامع و مدیریت کاهش اثرات بلایا و تغییرات اقلیمی با استفاده از سازوکارهایی همچون مدافعهگری و ایجاد توانمندی در بازتوانی که از اولویتهای جمعیتهای ملی صلیبسرخ و هلالاحمر کشورها در دنیا محسوب میشوند. از اینرو بنا بر ویژگیها و فصول مشترک موجود، جمعیت هلالاحمر ضمن اجرای ماموریت بشردوستانه خود بهعنوان جمعیتی مستقل، بیطرف و بیغرض در اجرای تعهدات دولت و کشور در پیشبرد اهداف این چارچوب کاری دارای نقشی حایز اهمیت است. برهمین اساس، جمعیت هلالاحمر از این اقدام جهانی استقبال میکند و هرگونه همکاری و تحرک موثر برای تحقق اهداف این سند را با رعایت استقلال، بیطرفی و بیغرضی، گامی به جلو به سمت تحقق اهداف و ارزشهای بشردوستانه، داوطلبانه و جهانشمول خود بهعنوان تنها جمعیت ملی هلالاحمر درکشور میداند.
به نظر شما موضوع ارتباطات در فعالیتهای بشردوستانه جمعیت هلالاحمر چه نقشی ایفا میکند؟
ارتباطات در ادبیات نظری و عملیاتی مدیریت حوادث، فرآیندی دوسویه میان نظام مدیریتی اداره حوادث با مردم و بهویژه با اقشار آسیبپذیر و آسیبدیده برای رسیدن به درک مشترک جهت برنامهریزی، اجرا، نظارت، ارزشیابی و گزارشدهی کارآمد و اثربخش است. ارتباطات مدیریت حوادث درعمیقترین و جامعترین لایههای شناختی، معنایی و کاربردی خود در بردارنده احترام برای کرامت انسانهاست. احترامی عملیاتی که نهتنها موجبات توانمندسازی آنان را در روند فعالیتها فراهم میکند، بلکه مدیریت حوادث را در رسیدن به اهداف ماموریتی و راهبردیش موفق میدارد. ارتباطات، اقدامی هوشمندانه و عالمانه است که به موجب آن زمینههای موثر مشارکت مردم در فعالیتهای مختلف میسر میشود. درحقیقت اینگونه است که حضور محترمانه مردم در تعیین کمی و کیفی خدمات فوریتی شکل میگیرد. با اجرای این مهم، برنامهها، عملیات، نظام مدیریت حوادث، مردم و بهویژه اقشار آسیبپذیر و آسیبدیده، فرصت اظهارنظر، دریافت بازخورد و درنهایت اصلاح عملکرد خدماترسانی را مییابند. مردم نیازمند کمک درجریان حوادث، حق دارند بهعنوان یک انسان از تصمیماتی که برای خدماترسانی به آنان انجام میشود، مطلع شوند و در فرآیند شکلگیری آن مشارکت داشته باشند. این یک موضوع حیاتی برای جمعیتهای ملی صلیبسرخ و هلالاحمر در سراسر دنیا محسوب میشود. سوال حیاتی و کلیدی این است که چگونه میتوان بدون دریافت بازخوردی از افراد و اقشار ذینفع بهگونهای مستمر به ارایه خدمات امدادی پرداخت و از کارآمدی و اثربخشی آن مطمئن بود؟ برای جمعیت هلالاحمر که نزد مردم از محبوبیتی مورد قبول در ارایه خدمات رسانی انساندوستانه برخوردار است، اصلاح و تقویت مستمر نظام این فرآیند از اولویتهای اصلی محسوب میشود. به نظرم برای ورود به این مهم، بهتر است هلالاحمر نسبت به اجرای یک بررسی درحوزه نیازسنجی و ارزیابی از شرایط فعلی و یک ارزشیابی از فعالیتهای برنامهای قبلی خود اقدام کند. بهطور قطع و یقین، نتایج این بررسی میتواند بر برنامهها و عملیات آینده این نهاد مردمی و انساندوستانه اثرات عمیق و راهبردی داشته باشد.
میدانیم که رسانهها در ایجاد و تقویت ارتباطات سهم بسزایی دارند. نقش روزنامه شهروند را در انعکاس فعالیتهای بشردوستانه هلالاحمر چگونه ارزیابی میکنید؟
حافظه و تجربه تاریخی صلیبسرخ و هلالاحمر از رسانه و مطبوعات خاطرهای خوب و به یادماندنی دارد. درسال 1895 میلادی یعنی 32سال پس از تأسیس صلیبسرخ، درحالی که هانری دونان، خالق کتاب خاطرات سولفورینو و بنیانگذار صلیبسرخ، روزگار را با روزهای سخت، بیمهری و فقر در روستای هایدن سویس میگذراند، دست نوشته ژورنالیستی به نام جورج بامبرگر توانست موجی از همدردی و همدلی را از سراسر جهان متوجه او سازد تا اینکه در سال 1901 یعنی 6سال بعد از این رویداد مطبوعاتی و رسانهای و 9سال پیش از درگذشتش او را به افتخار دریافت جایزه صلح نوبل مفتخر سازد و نامش را برای همیشه و با افتخار درکنار انسانهایی که برای صلح و انساندوستی تلاش فراوان کردند، قرار دهد.
درحال حاضر مطبوعات و رسانهها در مرکز فعالیتهای اطلاعرسانی و ارتباطات صلیبسرخ و هلالاحمر قرار دارند. هلالاحمر ایران نیز مانند همه جمعیتهای ملی صلیبسرخ و هلالاحمر به اهمیت فعالیت مطبوعات و رسانهها به موازات فعالیتهای انساندوستانه خود اعتقاد راسخ دارد. به اعتقاد من و با توجه به تجربه ملی و بینالمللی درحوزه فعالیتهای هلالاحمر بهویژه فعالیتهای حوزه ارتباطات، حمایت جمعیت هلالاحمر از روزنامه شهروند و همت این جمعیت در تولید این اقدام مطبوعاتی و رسانهای را میتوان حرکتی بزرگ و گامی به جلو در مدیریت فعالیتهای مطبوعاتی و رسانهای این نهاد بشردوستانه تلقی کرد. این اقدام دامنه فعالیتهای انساندوستانه این جمعیت را به بدنه بزرگ جامعه نزدیکتر میسازد و میتواند برای دیگر جمعیتهای ملی در سراسر جهان درسی باشد، در مدیریت مطبوعات و رسانهها تا اثربخشی فعالیتهای بشردوستانه بیشتر شود. با کمک این روزنامه، هلالاحمر حتی میتواند بر توان و ظرفیت مدافعهگری خود، جهت بهبود زندگی اقشار آسیبپذیر از طریق معرفی آسیبپذیری آنها و تلاش برای یافتن راهحلهای پایدار درجامعه بیفزاید. هلالاحمر باید تا حد امکان با استفاده از ابزارها و سازوکارهای رسانهای، به اطلاعرسانی فعالیتهای خود به مردم، دولت و اهداکنندگان بپردازد. روزنامه شهروند برای جمعیت هلالاحمر، یک فرصت است تا مردم را با اهداف ماموریتی این نهاد انساندوستانه بیشتر، وسیعتر، عینیتر و ملموستر آشنا سازد.