شهلا کاظمیپور جامعهشناس
در تمام سالهایی که مسئولان کشور ما برای توسعه هرچه بیشتر قدم برداشتهاند، آنچه که کمتر مورد توجه قرار گرفته، تلاش برای توسعهفرهنگی کشور بوده است. متاسفانه آنچه که بهعنوان فرهنگ همیشه از آن یاد میشود، رفتن به تئاتر و سینما بوده درحالیکه اینجا منظور از فرهنگ، یک قانون درست است که بهصورت اصولی اجرایی شود. ما در جامعه قانون داریم اما مجریانقانون خوبی نداریم. همین هم باعث به وجود آمدن مشکلات زیادی شده است. در گذشته و در جوامع سنتی، قانون به شکل خیلی جدی مطرح نبوده است اما با بزرگتر شدن شهرها، نیاز به قانون و کسانی که بتوانند بهطور اصولی آن را پیاده کنند، همواره احساس شده است. شما اگر نگاهی به اطراف خود بیندازید حتما نمونههای زیادی از هرج و مرج و بیقانونی را میبینید. قیمت بالای کالاها و اینکه هیچ نظارتی روی آن وجود ندارد، رشوهگیری و وجود درآمدهای بادآورده، همگی جزو فرهنگی محسوب میشود که کمکم بین مردم جا میافتد و میتواند مهمترین سد راه توسعه ایران باشد. اگرچه تمام این قضایا به ظاهر امر به معضلات اقتصادی اشاره دارد اما از آنجایی که فرهنگ زیربنای تمام امور است، باید گفت مهمترین مسالهای که باید به آن پرداخته شود، موضوع فرهنگ است. اگر فرهنگ در جامعه ما آنطور که شایسته است، نهادینه شود کمکم اقتصاد نیز به سامان میرسد. اما درمورد مهمترین آسیبی که میتوان گفت این روزها جامعه ما با آن دست به گریبان است، بحث بیماری اقتصادی و بیبندوباریهای اقتصادی و تفاوت درآمدی افراد است که روزبهروز بیشتر میشود. در اینجا منظور فقر مطلق نیست و فقر به نوبه خود نمیتواند جامعه را دچار آسیب کند، بلکه فاصلهطبقاتی و دیدن نابرابریهای اجتماعی است که میتواند افراد را به انحطاط بکشاند. تصور کنید در روستایی که همه افراد آن یک سطح زندگی متوسط و رو به پایینی را دارند، مقایسه کمتر پیش میآید و به همین دلیل افراد برای به دست آوردن سطح طبقاتی بالاتر به سمت دزدی و غارت پیش نمیروند اما متاسفانه این روزها در کشور ما هر روز مشکلات بیشتر میشود چراکه فاصلهها بیشتر شده و همین فاصله طبقاتی باعث به وجود آمدن و بیشتر شدن دشمنیها، دزدیها، جرایم و سرخوردگیهایی میشود که یک جامعه را رو به تباهی میکشاند. رفتن افراد به سمت خط زیرفقر یک آسیب اجتماعی جدی است که باید روی آن برنامهریزیهای جدی صورت گیرد.