حامد داراب روزنامه نگار
نظریه «جامعه کوتاه مدت» دکتر محمدعلی همایون کاتوزیان، اقتصاددان، تاریخنگار، کاوشگر علوم سیاسی و منتقد ادبی؛ در سالهای اخیر، بحث بسیاری محافل روشنفکری و اندیشه محور بوده است. بخصوص در میان اهالی دانشگاه که علاقه و پیگیری پیوستهای نسبت به مباحث تحقیقی و تحلیلی علوم انسانی و اجتماعی دارند.
همایون کاتوزیان نظریه «جامعه کوتاه مدت» خود را نخستین بار در ژانویه ۲۰۰۴ به زبان انگلیسی در مجله «میدل ایست» (خاورمیانه) که یک مجله آکادمیک تخصصی در خاورمیانه است و در مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن ویراسته میشود، منتشر کرد. پس از آن عبدالله کوثری مترجم کاربلد و شناختهشده، این نظریه را همراه با مقالات دیگری از کاتوزیان طی کتابی با عنوان «ایران، جامعه کوتاه مدت و سه مقاله دیگر» (نشر نی 1390) به فارسی بازگرداند.
متن فارسی این مقالات که هر یک به نوعی مصائب تاریخی توسعه سیاسی و جهش اقتصادی را بررسی میکردند، خیلی زود در میان اهالی اندیشه، بحثها و گفتمانهایی را ایجاد کرد. در دو مقاله اول این کتاب، که عبدالله کوثری به راستی دقیق و ظریف آن را ترجمه کرده است مسائلی همچون فقدان امنیت برای مالکیت خصوصی و در نتیجه عدم انباشت سرمایه در دست بخش خصوصی، انحصار ثروت و قدرت اقتصادی در دست حکومتها که خود به انحصار قدرت سیاسی میانجامد و سرعت و شدت تحولات سیاسی و اجتماعی که جامعه را از چهارچوب قانونی باثبات که لازمه رشد و توسعه اقتصادی است محروم میکند، بررسی شده است. همچنین کوشش برای ایجاد قانون و نظمی قانونی که به انقلابی مانند مشروطه منجر شد و علتهای ناکام ماندن و کاستیهای آن، درونمایه مقاله سوم کتاب بود. در مقاله چهارم که از نگاه من باید آن را مقدمهای بر مقاله سوم خواند، چرا که تصویری دقیق از وضعیت اجتماعی و شهری دوران مشروطه میدهد، شرح زندگی و اثار ملکالشعار بهار را میخوانیم. کسی که از کوشندگان راه مشروطه بود و نسبت به زمانهاش متجدد و آزادی خواه.
با این همه، اندیشه کاتوزیان در «ایران، جامعه کوتاه مدت و سه مقاله دیگر» پیوسته پرسشهایی را برای مخاطب بخصوص درباره «نظریه جامعه کوتاه مدت» در پی داشت. پرسشهایی که از نگاه بنده، مهمترین آنها را میتوان در دو مسئله «بررسی نظری و تفسیری تاثیر ایدئولوژی بر جامعه ایرانی» و «بررسی شناختی مبحث فردگرایی عقیدتی» عنوان کرد. پرسشهایی که انتظار میرفت روزی همایون کاتوزیان پاسخی جامع به آنها بدهد.
از این نگاه، در روزهای اخیر شنیدن پاسخهایی در خصوص این مسائل و برخی مسائل دیگر درباب نظریه «جامعه کوتاه مدت» به لطف یک گفتوگوی بلند با همایون کاتوزیان، که در هیأت کتابی به همت نشر «نی» در خصوص نظریه بحث برانگیزش به چاپ رسیده، میسر شده است.
کتاب «در جستوجوی جامعه بلند مدت» که در 78 صفحه تنظیم شده، گفتوگوی «کریم ارغنده پور» روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی است با همایون کاتوزیان در باب مفهومی که کاتوزیان پیشتر در خصوص جامعه کوتاه ارائه داده بود. ارغنده پور در پرسشهای خود سعی میکند خارج از جدل متنی تفسیری – تحلیلی را ارائه کند. او این مفهوم نظریه کاتوزیان که جامعه ایران جامعهای است که تداوم و تغییر، حتی بنیادیترین تغییرات در آن کوتاه مدت است و علت آن هم فقدان چارچوب قانونی تثبیت و تخطی ناپذیر است را مورد چالش قرار میدهد و در راستای آن میتواند پاسخهایی از کاتوزیان دریافت کند که، قبل از هرچیزی جواب پرسشهایی است که پیش از این در خصوص نظریه او مطرح بود.
کاتوزیان در مقدمه خود درباره این کتاب مینویسد «ظاهرا درباره پارهای از نظریات اینجانب در تاریخ و جامعه ایران هنوز برای برخی ابهاماتی هست» او اشاره میکند که با نظر ارغندهپور طی سه نشست سعی کرده است به برخی از این ابهامات پاسخ دهد. از این منظر گفتوگوی تحقیقی ارغنده پور و کاتوزیان از آغاز انقلاب و تاریخ مشروطیت در ایران شروع و تا دوران اعتدال ادامه یافته است. گفتوگو اما بر یک محور اساسی شکل گرفته و آن «نگاه تغییر در جامعه» است. کاتوزیان در پاسخ به برخی پرسشها دیدمان تازه خود را نسبت به برخی شخصیتها و اتفاقها بیان کرده، از جمله در صفحه 72 کتاب در پاسخ به این سوال که «به نظرتان بزرگترین اشتباه مصدق چه بود؟» میگوید:«مصدق باید دوکار را میکرد یکی حل مسئله نفت به بهترین نحو یعنی راه حلی که برای آمریکا قابل تحمل باشد و دوم، جلوگیری از قانون شکنی» و یا در صفحه 60 در خصوص حاکمیت قانون میگوید:«حاکمیت قانون یک گام بزرگ است ولی ساده اندیشانه است که تصور کنیم همه چیز با قانون حل میشود» به هر روی گفتوگو با دکتر کاتوزیان، بیشتر از هرچیزی گفتوگویی است تفسیری و گفتمانی در خصوص تاریخ و تحول فرهنگی معاصر و پاسخ به برخی مسائل نظریه «جامعه کوتاه مدت» گویی او پس از نظریه انتقادیاش حالا در جستوجوی راهی برای «جامعه بلند مدت است»، یعنی در جستوجوی راهکاری برای ترمیم آسیبها و این خود جای امیدواری دارد. همانگونه که کریم ارغندهپور در مقدمه خود مینویسد:« تغییر در جامعه اصلا امر نامحتملی نیست و به اراده متکی است و محتوای این کتاب تکمیل این سخن است»