شماره ۳۷۵ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۱۸ شهريور
صفحه را ببند
لطافت روح انسانی

مجید سرمدی استاد دانشگاه

به گیتی به از راستی، پیشه نیست                    ز کژی بتر، هیچ اندیشه نیست

انسان به طور طبیعی و فطری پی سعادت و کامیابی است و دوست دارد زندگی‌اش توأم با آرامش و آسایش باشد. بررسی رفتارهای انسانی چه در گذشته به معنای گذشته تاریخی و چه اکنون و در زندگی روزمره امروز، می‌توان ما را به این موضوع رهنمون باشد که انسان در زندگی مادی خود چقدر، تا چه حد و با چه ابزاری در پی رسیدن به سعادت بوده و هست.
درباره رسیدن به سعادت، چه سعادت حال و یومیه ( که درباره سعادتمند بودن از نظر مادی و در طول دوره زندگی، برداشت‌های متفاوتی وجود دارد)  و چه سعادت ابدی، توصیه‌های زیادی از سوی مکاتب اخلاقی، مذاهب و دیگر ماخذی که خود را به نوعی به منبع سعادتبخش متصل دیده‌اند، ارایه شده است. اما با تمام تفاوت‌ها، این موضوع بین آنها مشترک است که، یکی از راه‌های رسیدن به سعادت و آرامش در زندگی، برخورداری از سلامتی جسمی و روحی است. انسان برای محافظت خویش از آسیب‌های موجود و پیرامون خویش در مقابل جسم و روح خود از روش‌ها و ابزارهای گوناگونی استفاده می‌کند. بحث مربوط به مراحل و روش‌های محافظت و درمان جسمی را علم پزشکی به عهده گرفته که سابقاً طبابت گفته می‌شد. در بعد روحانی نیز انسان از ادوار کهن در پی یافتن راه‌های پیشگیری، محافظت و درمان آسیب‌ها‌ی روحی خویش به شیوه‌ها و وسایط خاصی متوسل شده است.
تعالیم اخلاقی از جمله شیوه‌ها وابزاری است که برای پیشگیری از آلودگی روح و آسیب‌های آن ارایه شده است. بیت فوق هم در چارچوب همین تعالیم قابل بحث است و در یک جمله ساده، توصیه اخلاقی کامل و اساسا شیوه و سبک زندگی درست را ارایه می‌دهد. راستی را در تمام جهان پیشه می‌داند، یعنی سبک زندگی که امروز گفته می‌شود. راستی را مثل شغل  و کار انسان معرفی می‌کند که بدون آن  نمی‌توان ادامه داد. کژی را هم بدترین اندیشه می‌داند. درستی و جالبی این بیت این است که درستی و راستی پیشه خوانده شده است که مانند کار، جنبه اجرایی دارد و باید آن را سرلوحه زندگی قرار داد و درستی را اجرا کرد اما کژی را موضوع اندیشه‌ای معرفی می‌کند.
اینها حکایت از حساسیت روح انسان و لطافت و اثرپذیری آن دارد و واژه‌ها مطابق این واقعیت‌ها انتخاب شده است. چه راستی و چه کژی! به هر حال از فردوسی هم همین انتظار وجود دارد و همین ظرافت‌های ادبی! خوشبختانه ادبیات فارسی سرشار از ادب و حکمت و اخلاق است و این نوع تعالیم به وفور در آن یافت می‌شود.  تعالیم اخلاقی، در همه قالب‌ها و سبک‌های ادبی چه شعر و چه نثر، یا به طور مستقیم و مستقل یا ضمنی و جانبی مورد توجه بوده است و در راه رسیدن به سلامت روانی و اخلاقی منظومه‌ها و کتب فراوانی تالیف شده است. وقتی سخن از این حوزه میشود و ادبیات تعلیمی مورد نظر قرار می‌گیرد، نمی‌توان نامی از سعدی علیه‌الرحمه و کتاب‌هایش گلستان و بوستان سعدی، نبرد. یا  مثنوی مولوی، مخزن الاسرار نظامی بهارستان جامی و ... را نام برد.
این بیت هم که از شاهنامه انتخاب شده است خاصه حکیم ابوالقاسم فردوسی است که در شاهنامه و در لابه لای داستان‌های رزمی تعالیم اخلاقی هم ارایه کرده است.


تعداد بازدید :  203